کاربرد زمان های فعل در زبان آلمانی
همانطور که می دانید تقریبا همه ی زبان ها دارای حداقل شش زمان اصلی میباشند که شامل زمان حال ساده، حال استمراری، گذشته ی ساده، ماضی نقلی، ماضی بعید و آینده و آینده ی کامل می باشد. در این مقاله میخواهیم کاربرد زمان های فعل در زبان آلمانی را بررسی کنیم.
فهرست مقاله
زمان های استمراری
در آلمانی بین زمان ساده و استمراری تمایزی گذاشته نمیشود. همانطور که میدانید “استمرار” یعنی کاری که الان در حال انجام دادنش هستید و در آلمانی بین ساده و استمراری تفاوتی وجود ندارد. به جملات زیر دقت کنید:
Ich tue.
انجام میدهم، دارم انجام میدهم.
Er rauchte.
سیگار کشید، سیگار میکشید.
Sie hat gelesen.
خوانده است، داشت میخواند.
Es ist geschickt worden.
فرستاده شده است، فرستاده میشده است.
برای تاکید بیشتر بر استمرار میتوان از شیوه های زیر استفاده کرد:
1. استفاده از زمان ساده به اضافه ی قید یا عبارت قیدی
Er kochte gerade das Abendessen.
داشت شام میپخت.
Nun spricht sie mit ihm.
حالا دارد باهاش حرف میزند.
2. استفاده از bein یا am به اضافه ی مصدری که جایگزین اسم شده است.
Ich bin am Bügeln.
دارم آتو میکنم.
3. استفاده از eben/gerade dabei sein zu به اضافه ی مصدر
Wir waren eben dabei, einige Briefe zu schreiben.
داشتیم چندتا نامه مینوشتم.
eben/dabei sein zu + Infinitiv
زمان حال
از زمان حال برای نشان دادن عملی که در گذشته شروع شده و تا به حال ادامه پیدا کرده است استفاده میگردد. برای این منظور از seit و seitdem استفاده میشود.
Ich wohne seit drei Jahren hier.
سه سال است که در اینجا زندگی میکنم.
Seit ich hier wohne, fühle ich mich wohl.
از وقتی که اینجا زندگی میکنم، راحت هستم.
در صورتیکه عمل تا زمان حال ادامه نیافته باشد یا به پایان رسیده باشد، از زمان گذشته استفاده میشود.
Seit er krank ist, hat er uns nicht besucht.
از وقتی که مریض شده است به دیدن ما نیامده است.
Seit seiner Verlobung habe ich ihn nicht gesehen.
از زمان نامزدی اش دیگر ندیدمش.
از زمان حال در معنی آینده به کرات استفاده میشود.
Wir fahren nächstes Jahr nach Griechenland.
سال آینده به یونان میرویم/خواهیم رفت.
زمان اینده
همانطور که گفته شد، گاهی از زمان حال در معنای آینده استفاده میشود.
زمان آینده در موارد زیر کاربرد دارد:
1. برای تاکید بیشتر بر زمان اینده
Das werde ich erst nächstes Jahr machen können.
این کار را من تازه سال آینده میتوانم انجام دهم. / اینکار را من زودتر از سال دیگر نمیتوانم بکنم.
2. برای بیان شک و یا فرض در اینده
Wenn er zurückkommt, wird er mir bestimmt helfen.
وقتی برگردد حتما به من کمک میکند.
3. برای بیان قصد یا نیتی در اینده
Ich werde ihm helfen.
بهش کمک خواهم کرد. (قصد دارم به او کمک کنم.)
زمان آینده کامل
زمان آینده ی کامل در موارد زیر به کار می رود:
1. برای نشان دادن عملی که در زمان مشخصی در آینده به اتمام خواهد رسید یا تکمیل خواهد شد.
Bis Sonntag wird er es gelesen haben.
تا یکشنبه آن را خوانده است. / میخواند/خواهد خواند.
2. برای نشان دادن فرض
Das wird Herr Schmidt gewesen sein.
این باید آقای اشمیت باشد.
3. در مکالمه ماضی نقلی را جایگزین آینده ی کامل میسازند.
Bis du zurückkommst, haben wir alles aufgeräumt.
تا تو برگردی همه جا را تمیز خواهیم کرد/ تمیز کرده ایم.
زمان شرطی
گاهی زمان شرطی جایگزین ماضی مطلق التزامی میگردد تا شرایط نامحقق را نشان دهد.
Wenn ich eins hätte, würde ich es dir geben.
اگر (یکی) داشتم بهت میدادم.
در این جمله شخص چیزی ندارد و از شرایطی صحبت میکند که محقق نمیشود و یا نشده است و شرط غیرواقعی است.
Wenn er jetzt bloß kommen würde.
اگر الان اینجا بود! اگر میآمد!
گاهی زمان شرطی در مکالمه و در جملات خبری یا پرسشی غیرمستقیم جایگزین آینده ی التزامی میگردد و یا هنگامی که التزامی بودن چندان مشخص نیست به کار میرود.
Er fragte, ob wir fahren würden.
پرسید آیا میرویم.
زمان شرطی کامل
از شرطی کامل میتوان به جای ماضی بعید التزامی در بندهایی که با Wenn آغاز میگردد استفاده کرد.
Wenn du es gelesen hast, würdest du es gelaubt haben.
اگر آن را دیده بودی باور میکردی.
Wäre ich nur da gewesen.
اگر فقط آنجا بودم!
Wenn ich das nur nicht gemacht hätte.
اگر من فقط این کار رانکرده بودم!
زمان ماضی مطلق
موارد استفاده از زمان ماصی مطلق در آلمانی به قرار زیر است:
1. در جملاتی که seit و seitdem دارند، برای نشان دادن عملی که در گذشته ی دور شروع شده و تا زمانی در گذشته ی نزدیک تر ادامه داشته است.
Sie war seit ihrer Heirat als Lehrerin beschäftigt.
از بعد از ازدواجش به عنوان معلم مشغول به کار بوده است.
در صورتی که در عملی که در گذشته صورت گرفته است وقفه ای وجود داشته باشد، از ماضی بعید استفاده میشود.
Ihren Sohn hatten sie seit 12 Jahren nicht gesehen.
دوازده سال بود که پسرشان را ندیده بودند.
2. برای بیان عملی در گذشته که هیچ گونه ارتباطی با گوینده در زمان حال ندارد.
Er kam zu spät, um teilnehmen zu können.
دیرتر از آن آمد که بتواند شرکت کند.
3. برای نقل و روایت در گذشته
Das Mädchen stand auf, wusch sich das Gesicht, und verließ das Haus.
دختر بلند شد، صورتش را شست و از خانه بیرون رفت.
4. برای اعمال تکراری، عادات و یا عادات مدت دار در گذشته
Wir machten jeden Tag einen kleinen Spaziergang.
ما هر روز پیاده روی میرفتیم.
زمان ماضی نقلی
قلم زمان ماضی نقلی برای بیان اعمالی که در گذشته شروع شده و تا بحال ادامه پیدا کرده است و یا هنوز با گوینده مرتبط است به کار میرود.
Ich habe ihr nichts davon erzählt.
حرفی در اینباره به او نزدم.
Gestern sind wir in die Stadt gefahren und haben uns ein paar Sachen gekauft.
دیروز به شهر رفتیم و برای خودمان چیزهایی خریدیم.
از ماضی نقلی در مکالمه استفاده میشود.
Hast du den Krimi gestern Abend in Fernsehen gesehen?
دیشب فیلم جنایی تلویزیون را دیدی؟
توجه کنید که ماضی مطلق و ماضی نقلی میتوانند عملا به جای هم بکار روند و در مکالمه هم هر دو زمان کاربرد دارند.
زمان ماضی بعید
زمان ماضی بعید برای بیان عملی در گذشته ی دور بهکار میرود.
Sie waren schon weggefahren.
رفته بودند.
Diese Bücher hatten sie schon gelesen.
این کتاب ها را خوانده بودند.
وجه التزامی
وجه التزامی در آلمانی به ویژه در متون ادبی و رسمی و در میان تحصیل کردگان بسیار پرکاربرد است. در محاوره گاهی از وجه اخباری به جای وجه التزامی استفاده میشود.
وجه اخباری در آلمانی به وضعیتی واقعی و مطمئن دلالت دارد، و در صورتی که وجه التزامی متضمن غیرواقعی بودن، عدم اطمینان و حدس و گمان نسبت به موقعیت و شک و ظن در ذهن گوینده است.
وجه اخباری
Das stimmt.
درست است. حقیقت دارد.
Er ist eine Unverschämtheit.
خجالت دارد.
وجه التزامی
Es könnte doch wahr sein.
ممکن است حقیقت داشته باشد.
Sie meint, es sei eine Unverschämtheit.
فکر میکند جای خجالت است. (ولی گوینده موافق این نظر نیست).
از وجه التزامی در نقل قول غیرمستقیم نیز استفاده میشود. توجه داشته باشید که وجه التزامی الزامه بر گذشته دلالت ندارد.
ماصی التزامی در معنای اینده
Wenn ich morgen nur da sein könnte.
اگر فقط میتوانستم فردا آنجا باشم.
بیان زمان حال یا آینده ی نزدیک:
Wenn er jetzt nur käme!
اگر فقط الان میآمد!
بیانگر نطر گوینده با دلالت بر زمان حال یا اینده:
Sie wäre die Beste.
او بهترین است.
موارد کاربرد وجه التزامی
بیان وضعیت غیر محتمل: در این صورت فعل بند شرطی، یعنی بندی که با Wenn شروع میشود ماصی التزامی است و فعل بند اصلی، ماضی التزامی یا شرطی است.
Wenn du kämest, wäre ich froh.
Wenn du kämest, würde ich froh sein.
اگر بیایی خوشحال میشوم.
Wenn es mir nicht gefiel, würde ich es nicht bezahlen.
Wenn es mit nicht gefiel, bezahlte ich es nicht.
اگر ازش خوشم نمیآمد پولش را نمیدادم.
صورت اول پرکاربرد تر و صورت دوم کمتر محتمل است زیرا ماضی مطلق التزامی و اخباری فعل bezahlen یک شکل است.
ممکن است از ماصی مطلق wollen یا sollen یا یک زمان شرطی در بندی که با wenn شروع میشود استفاده کرد تا از به کار بردن ماضی مطلق التزامی غیر مصطلح اجتناب گردد. همچنین در مواقعی که ماضی مطلق التزامی و اخباری فعلی یک شکل هستند از این روش استفاده میگردد.
Wenn er mich sehen würde, würde er mich für verrückt halten.
Wenn er mich so sehen würde, hielte er mich für verrückt.
Wenn er mich so sehen sollte, würde er mich für verrückt halten.
اگر من را اینجوری میدید فکر میکرد دیوانه هستم.
توجه کنید که استفاده از Wenn er mich so sähe تصنعی و غیر مصطلح است.
ممکن است از وجه التزامی برای بیان وضعیتی که تحقق نیافته است استفاده شود. در این صورت فعل بند شرطی، یعنی بندی که با wenn اغاز میگردد، ماضی بعید التزامی و فعل بند اصلی، ماضی التزامی یا شرطی است.
Wenn du pünktlich gekommen wärst, hättest du ihn gesehen.
Wenn du pünktlich gekommen wärst, würdest du ihn gesehen haben.
اگر به موقع آمده بودی، او را دیده بودی.
توجه کنید که وجه اخباری برای بیان بیان وضعیتی محتمل به کار میرود.
Wenn ich ihn sehe, gebe ich es ihm.
اگر او را ببینم، این را به او میدهم.
ممکن است wenn از جمله ی شرطی حذف گردد. در این صورت فعل بلافاصله بعد از فاعل میآید و بند اصلی معمولا با dann یا so شروع میشود.
Hättest du mich nicht gesehen, so wäre ich schon weg.
اگر من را ندیده بودی تا حالا دیگر رفته بودم.
وجه التزامی با selbst wenn به معنی “حتی اگر، اگر هم” به کار میرود.
Selbst wenn er etwas wüßte, würde er nichts sagen.
حتی اگر هم چیزی میدانست، حرفی نمیزد.
با Wenn … Nur به معنی “اگر فقط، کاش” از وجه التزامی استفاده میشود.
Wenn wir nur erfolgreich wären.
اگر فقط آدم های موفقی بودیم!
کاش آدم های موفقی بودیم!
از وجه التزامی برای بیان حدس و گمان استفاده میشود.
Und wenn er recht hätte?
اگر حق داشت چی؟
Eine Frau, die das Sagen würde /die داد sagte, müsste Feministin sein!
زنی که چنین حرفی بزند بایستی فمنیست باشد / لابد فمنیست است.
پس از als به معنی “مثل اینکه، گویا” از وجه التزامی استفاده میشود.
Er sah aus, als sei er krank.
به نظر مریض میآمد.
در بیان عدم اطمینان و شک و ظن از وجه التزامی استفاده میشود.
Er wusste nicht, wie es ihr jetzt ginge.
نمیدانست حال و روز او چطور است.
برای بیان تقاضایی مودبانه از وجه التزامی استفاده میشود.
Wäre da sonst noch etwas?
چیز دیگری هم هست / میخواستید؟
برای بیان امکان نظری و تئوریک ولی غیر عملی از وجه التزامی استفاده میشود.
Er stellte sich vor, wie gut er in dem Anzug aussähe.
پیش خودش تصور کرد با آن کت و شلوار چطور به نظر میرسد/ چقدر خوب میشود.
وجه التزامی میتواند جایگزین شرطی کامل شود.
Ich hätte ihn gesehen. = Ich würde ihn gesehen haben.
دیده بودمش.
کاربرد وجه التزامی در نقل قول غیر مستقیم
در نقل قول مستقیم از وجه اخباری و در نقل قول غیر مستقیم از وجه التزامی استفاده میشود.
Er sagte: “Sie kennt deine Schwester.”
گفت: “او خواهرت را میشناسد.”
نقل قول غیر مستقیم:
Er sagte, sie kennt meine Schwester.
گفت که خواهرم را میشناسد.
نقل قول مستقیم:
“habe ich zu viel gesagt?”, fragt er.
پرسید: “زیادی حرف زدم؟”
نقل قول غیرمستقیم:
Er fragte, ob er zuviel gesagthabe.
پرسید زیادی حرف زده است؟
برای نقل قول غیرمستقیم دو شیوه وجود دارد:
1. بندی که حامل نقل قول است با dass شروع میشود. فعل خود ایستا یا کمکی در انتهای بند میآید.
Er hat uns gesagt, dass er Italienisch spreche.
به ما گفت که ایتالیایی صحبت میکند.
2. ممکن است dass حذف شود که در این صورت فعل در جایگاه دوم در جمله قرار میگیرد و به انتهای بند منتقل نمیشود.
Er hat uns gesagt, er spreche Italienisch.
به ما گفت ایتالیایی صحبت میکند.
شکل های افعال التزامی در نقل قول غیرمستقیم
اگر در نقل قول غیرمستقیم زمان حال اخباری و التزامی یک شکل باشند، از ماضی مطلق التزامی استفاده میشود.
زمان حال التزامی در نقل قول غیرمستقیم
wir holten | Ich holte |
ihr holet | du holest |
sie holten | Er/sie hole |
افعال قوی مانند singen:
wir sängen | ich sänge |
ihr singet | du singest |
sie sängen | er/sie singe |
در اینجا این مقاله کاربرد زمان های فعل در زبان آلمانی به پایان میرسد، امیدوارم مفید واقع شده باشد. اگر سوالی داشتید، حتما از بخش نظرات همین صفحه بپرسید. برای شرکت در کلاس های آموزش آنلاین زبان آلمانی فرالن، کافیست به صفحه این زبان در سایت مراجعه کنید و فرم ثبت نام را پر کنید.
دیدگاهتان را بنویسید