فرق بین accident و incident و هم خانواده های آنها در زبان انگلیسی
در این مطلب می خواهیم به فرق بین accident و incident در زبان انگلیسی و هم خانواده های آن ها بپردازیم. دقیق ترین معادل در زبان انگلیسی برای کلمه تصادف “accident ” است و کلمه incident معنی رویداد و واقعه را می دهد.
حال می خواهیم در زیر به کاربرد صحیح و اشتباه کلمه accident بپردازیم:
BAD: Her car was involved in a big accident.
کاربرد غلط: ماشین او درگیر تصادف عظیمی شد.
GOOD: Her car was involved in a serious accident.
کاربرد صحیح: ماشین او درگیر تصادف وحشتناکی شد.
نکته: هم نشین های وصفی (collocation) معروف کلمه accident شامل bad/dreadful/nasty/serious/fatal هستند و نه big.
هم خانواده ها و انواع معروف accident کلماتی نظیرcrash,collision,head-on collision ,disaster, wreck, pile up, fender, bender و prang هستند که در زیر می خواهیم به صورت جداگانه آنها را بررسی کنیم.
همانطور که بالاتر گفتیم کلمه accident معنی تصادف را می دهد که در آن وسیله نقلیه ای آسیب دیده و فردی مجروح شده است.
Her father died in a car accident.
پدر او در تصادف کشته شد.
Hugh had an accident on his way to work.
هیو در مسیر سر کارش تصادف کرد.
کلمه crash به تصادفی اطلاق می شود که در آن وسیله نقلیه ای به فردی با شدت زیاد ضربه می زند.
Rees-Jones was the only person to survive the crash.
ریس جونز تنها بازمانده تصادف بود.
a car/plane/train crash
تصادف اتوموبیل / سقوط هواپیما / تصادف قطار
He was killed in a plane crash.
او در سقوط هواپیما کشته شد.
از کلمه collision و مخصوصا عبارت head-on collision برای تصادف شاخ به شاخ استفاده می کنیم.
His car was involved in a collision with a train.
ماشین او در تصادف شاخ به شاخ با قطار درگبر شده بود.
The actor was killed in a head-on collision while driving his new sports car.
بازیگر در حتل راندن ماشین ورزشی جدیدش در تصادف شاخ به شاخ کشته شد.
از کلمه disaster برای بیان فاجعه و تصادف های فاجعه باری که در آنها افراد زیادی کشته می شوند استفاده می کنیم.
It was Britain’s worst air disaster.
آن رویداد، بدترین فاجعه هوایی بریتانیا بود.
از کلمه wreck برای توصیف تصادفی که در آن ماشین یا قطاری درب و داغون شده باشد استفاده می کنیم.
Ben nearly died in a car wreck.
بن در تصادف خیلی بدی تا پای مرگ رفت.
از کلمه pile up برای تصادف های زنجیره ای استفاده می کنیم.
The pile-up happened in thick fog.
تصادف زنجیره ای در مه روی داد.
There was a 12-car pile-up on the motorway.
در تصادف زنجیره ای اتوبان 12 ماشین بودند.
از کلمه های fender-bender و prang برای توصیف تصادف خیلی سطحی و معمولی استفاده می کنیم.
Atkinson was involved in a fender-bender in the hotel parking lot.
اتکینسون در پارکینگ هتل تصادف جزیی داشت.
At 15, he borrowed his parents’ car and had a prang
در ساعت سه عصر او ماشین والدینش را قرض کرد و تصادف جزیی هم کرد.
از معروفترین هم خانواده های کلمه incident هم می توان به event, occurrence, occasion و phenomenin اشاره کرد.
از کلمه event به عنوان اولین هم خانواده به معنی رویداد و واقعه مهم و جذاب یا مهم استفاده می کنیم.
He spoke of the tragic event in which more than 100 people died.
او درمورد رویداد غم انگیزی که در آن بیش از 100 نفر کشته شدند ,صحبت کرد.
recent political events
وقایع سیاسی اخیر
از کلمه occurrence به عنوان اسم بر گرفته شده از فعل occur (روی/رخ دادن) به عنوان رویداد با تاکید بر توالی و گاها اتفاق افتادن، استفاده می کنیم.
Divorce is a common occurrence these days.
این روزها طلاق یک امر عادی است.
Storms like this one are fortunately a rare occurrence.
طوفان هایی از این قبیل معنولا رویداد هایی نادر هستند.
Accidents are almost a daily occurrence on this road.
تصادف ها تقریبا رویداد های روزانه در این جاده هستند.
همانطور که بالاتر گفتیم کلمه incident هم معنی رویداد و حادثه می دهد، اما برعکس event منفی و غیر عادی هستند.
He died after a violent incident outside a nightclub.
او در حادثه ای مرگبار بیرون از کلپ شبانه کشته شد.
This latest incident could put an end to his career.
واقعه اخیر می تواند بت شغل او پایان دهد.
از کلمه occasion با معنی رخ داد و اتفاق اجتماعی و یا حتی بزم و جشن استفاده می کنیم.
She only wore the dress for special occasions.
او آن لباس را فقط برای مراسم های خاص می پوشد.
It was his 100th birthday, and friends and family gathered to mark the occasion.
جشن تولد 100 سالگی او بود و دوستان و خانواده اش دور هم جمع شدند تا این رویداد را جشن بگیرند.
و نهایتا از کلمه phenomenon با عنوان پدیده علمی، طبیعی یا اجتماعی استفاده می شود.
natural phenomena such as earthquakes.
پدیده های طبیعی نظیر زلزله
Homelessness is not a new phenomenon.
بی خانمانی پدیده جدیدی نیست.
این فرق بین accident و incident در زبان انگلیسی بود که امیدواریم به خوبی یاد گرفته باشید. اگر سوالی در این مورد دارید، از بخش نظرات همین صفحه بپرسید. راستی برای یادگیری کامل زبان انگلیسی، کلاس های آموزش آنلاین زبان انگلیسی ما را از دست ندهید!
دیدگاهتان را بنویسید