لغات و اصطلاحات رایج در کافه و رستوران به آلمانی + مثال

از پرکاربردترین لغات و اصطلاحات رایج در هر زبان، می‌توان به لغات مربوط به نوشیدن و خوردن در کافه و رستوران اشاره کرد. در این مقاله میخواهیم ابتدا لغات را به شما بیاموزیم و سپس جملات کاربردی آنها را یاد بگیریم. با مقاله لغات و اصطلاحات رایج در کافه و رستوران (im Café) به آلمانی همراه فرالن باشید.

ابتدا لغات مربوط به کافه را یاد میگیریم:

کافهCafé
یه دونه کیکEin Stück Kuchen
یه قهوهEinen Kaffee
یه قوری چایEine Kanne Tee
یه لیوان شیرEin Glas Milch
یه لیوان بستنیEinen Becher Eis
یه لیمونادEine Limonade
یه آب انگورEinen Traubensaft
یه آب میوهEinen Fruchtsaft
یه چای سبزEinen Kräutertee
یه چای سردEinen Eistee

آموزش زبان آلمانی a1

حال به چند جمله‌ ی زیر دقت کنید:

Ich möchte einen Tee.

من یه چای میخوام.

در اینجا فعل möchte به معنای “خواستن” استفاده شده است. کافی است هر چه را که می‌خواهید سفارش دهید از این فعل استفاده کنید و لازم است بدانید که این فعل “اکوزاتیو” است و ارتیکل آن تغییر خواهد کرد اگر اسم بعد از آن مذکر باشد. به جملات دیگر هم دقت کنید:

Ich möchte einen Stück Kuchen.

من یه کیک میخوام.

 

Wir möchten eine Kanne Tee, und eine Limonade.

ما یک قوری چای و یه لیموناد می‌خواهیم.

کلمات تازه ی زیر را هم یاد بگیرید:

لغات جدیدNeue Wörter
آب سیبApfelsaft
کوکا کولاCoca Cola
بستنی فروشیDie Eisdiele
بستنیEiscreme
فانتاFanta
آب میوهFruchtsaft
بستنی مخلوطgemischtes Eis
ژلهGötterspeise
آب گریپ فروتGrapefruitsaft
قهوهKaffee
شیر قهوهKaffee mit Milch
شیر سردKalte Milch
شیرینی فروشیDie Konditorei (_en)
کیکDer Kuchen
آب معدنیDas Mineralwasser
گاز دارMit Kohlensäure
بدون خامهOhne Sahne
کیک میوه ایDie Obsttorte
بدون گازOhne Kohlensäure
آب پرتقالOrangensaft
پپسی کولاPepsi Cola
با خامهMit Sahne
شکلاتDie Schokolade
سوداSodawasser
شیرینی جاتDie Süßigkeiten
چایDer Tee
کیک خامه ایDie Torte
بستنی وانیلیVanileis
خوش بگذرهViel Spaß
شیرگرمwarme Milch
ابWasser
بستنی یخیWassereis
خوشمزهwohlschmeckend
شکرDer Zucker

حال به جملات بسیار پرکاربرد زیر دقت کنید که هم در کافه و هم در رستوران قابل استفاده هستند.

Können Sie mir ein gutes Restaurant empfehlen?

میتونید یه رستوران خوب به من پیشنهاد بدید؟

Gibt es in der Nähe ein preiswerte Restaurant?

در این نزدیکی، رستوران ارزانی هست؟

Können wir einen Tisch in der Ecke haben?

ممکنه یه میز در این گوشه به ما بدهید؟

Ich möchte einen Tisch für 2 Personen reservieren.

میخواستم یه میز دونفره رزرو کنم.

Die Speisekarte bitte!

لطفا منوی غذا!

Was würden Sie mir empfehlen?

شما چه غذایی را پیشنهاد میدید؟

Haben Sie ein Gedeck/hiesige Gerichte?

شما غذای ثابت / محلی دارید؟

Unser Küchenchef empfiehlt …

سرآشپز ما … را توصیه می‌کند.

Ich muss Diät leben.

من باید رژیم غذایی ا مراعات کنم.

Ich darf nicht essen, was Fett enthält.

من نباید غذاهایی را بخورم، که دارای چربی هستند.

در این بین چند لغت مرتبط دیگر با جملات بالا یاد بگیرید:

کنار پنجرهAm Fenster
در فضای بازim Freien
روی تراسAuf der Terrasse

Ich möchte einen Tisch auf der Terrasse.

من یه میز روی تراس میخوام.

حال ادامه ی جملات مرتبط به رستوران را یاد بگیرید:

Ich bitte gern etwas Leichtes/Kräftiges.

من یه غذای سبک/ مقوی میخواستم.

Was für Stam Gerichte haben Sie?

غذای روزتون چیه؟

Was haben Sie an Suppen?

چه نوع سوپی دارید؟

Was für Gemüsgerichte haben Sie heute?

امر3جه نوع سالادی دارید؟

Steht denn kein Fisch auf der Karte?

چرا ماهی توی منو نیست؟

Könnte ich statt der Nachspeise Käse/ Obst haben?

ممکنه به جای دسر به من پنیر/میوه بدهید؟

ممکن است روی میز ظروفی که احتیاج دارید نباشد در این صورت میتوانید بگویید:

“ich habe kein Messer”.

من چاقو ندارم.

Ich habe keine Gabel.

چنگال ندارم.

Ich habe keinen Löffel.

قاشق ندارم.

ممکن است گارسون غذایی برای شما بیاورد که شما سفارش نداده باشید در اینصورت میتوانید بگویید:

Das habe ich nicht bestellt.

اینو سفارش ندادم.

Das muss ein Irrtum sein.

باید اشتباهی رخ داده باشه.

Könnten Sie mir darüber etwas anderes bringen?

ممکنه برام یه غذای دیگه بیارید؟

Ich habe Hunger/Durst.

من گرسنه/ تشنه ام.

Weshalb dauert es so lange?

آوردن غذا چقدر طول میکشه؟

Das Fleisch ist zu roh/zäh.

این گوشت خام/سفت است.

Das ist nicht sauber.

این تمیز نیست.

Das Essen war ausgezeichnet.

غذا عالی بود.

Inclusive Bedienung und Mehrwertsteuer sind im Preis inbegriffen.

هزینه ی سرویس و مالیات بر ارزش افزوده محاسبه شده است.

Ich möchte frühstücken, bitte.

اگه لطف کنید من میخوام صبحونه بخورم.

لغات زیر را هم ببینید:

غذای روزTagesgericht
غذای ثابتTagesgedeck
غذای ویژه ی خانگیSpezialität des Hauses

جملات گر کاربرد زیر را هم به خاطر بسپارید:

Verzeihung, ist dieser Platz frei?

ببخشید ،این جای کسی نیست؟

Bringen Sie bitte noch ein Gedeck?

لطفا یه غذای دیگه هم بیاورید.

Das schmeckt mir nicht.

از این خوشم نمیاد.

Das Essen ist kalt.

این غذا سرد است.

Das ist nicht frisch.

این تازه نیست.

Es fehlt ein Teller /Glas.

یه بشقاب/ لیوان کمه.

در بخش پایانی این مقاله لغات بیشتری را یاد میگیرید:

چاشنی ها، افزودنی هاBeilagen
سیب زمینی کبابیBratkartoffeln
نان صبحانهBrötchen
ساندویچBelegtes Brot
کتهButterreis
سوپ گوشت با ادویه ی تندGulaschsuppe
فلفل دلمه ای پر شده از پوره ی سیب زمینی و سس گوجه فرنگیGefüllte Paprikaschote mit Püree und Tomatensauce
بریانی با سیب زمینی سرخ شدهGrillteller mit Pommes frites
جوجه ی بریان با سالادHänchen mit Salat
استیک گوسالهKalbssteak
نوعی سالاد الویهKartoffelsalat
پنیرKäse
سیب زمینی پختهSalzkartoffeln
کلم ترشیSauerkraut
نان سیاه (روگن)Schwarzbrot
نیمروSpiegeleier
سوپ روزTagessuppe
سوپ گوجه با برنجTomate Suppe mit Reis
نخودفرنگیZuckererbsen

در اینجا مقاله لغات و اصطلاحات رایج در کافه و رستوران در آلمانی نیز به پایان رسید، امیدوارم مطالب مفید بوده باشد در صورت داشتن سوال میتوانید برایمان کامنت کنید. در ضمن برای شرکت در کلاس های آموزش زبان آلمانی فرالن، کافیست به صفحه این زبان در سایت مراجعه کنید و فرم ثبت نام را پر کنید.

نظر یا سوال داری؟ همین جا بنویس

دانلود دوره