کاربرد ها و تفاوت بین Every و Every one در زبان انگلیسی
از دیگر تفاوت ها در زبان انگلیسی که گاها بین فراگیران مشکل ساز و دردسر ساز است دو کلمه every و every one هستند که هر دو در زبان انگلیسی معنی “هر” و “هر یک” را می دهند اما در کاربرد تفاوت های عمده ای دارند. اکنون می خواهیم به کاربرد ها و تفاوت بین Every و Every one در زبان انگلیسی بپردازیم.
فهرست مقاله
کاربرد every قبل از اسانی مفرد
از لحاظ گرامری every یک تخصیص گر محسوب می شود که آن را قبل از اسامی مفرد استفاده می کنیم. اگر اسم ما فاعل باشد فعلش هم مفرد خواهد بود. ساختار مورد نظر مانند زیر است:
every + singular noun (+ singular verb)
I see her every day. (not … every days)
من او را هر روز می بینم.
Every room is being used. (not Every rooms are …)
تمام اتاق ها استفاده شده اند.
کاربرد every one of
ما معمولا every one of را قبل از ضمیر و یا تخصیص گر ها (the,my,these) استفاده می کنیم. ضمایر یا اسامی شاید جمع باشند ولی فعل بعد از آنها مفرد است. ساختار های مورد نظر این حالت به شکل زیر است:
every one of us/you/them (+ singular verb)
همه ما /شما / آنها + فعل مفرد
every one of+ determiner + plural noun (+ singular verb)
هر یک از +تخصیص گر + اسم جمع + فعل مفرد
His books are wonderful I’ve read every one of them.
کتاب های او عالی هستند .من همه آنها را مطالعه کرده ام.
Every one of the children was crying.
همه بچه ها داشتند گریه می کردند.
کاربرد ساختار every one بدون اسم
در زبان انگلیسی اگر معنی جمله واضح باشد می توانیم ایم را حذف کنیم و خود every را به تنهایی به کار ببریم.
His books are great Every one’s worth reading.
کتاب های او عالی هستند. هر کدام ارزش خواندن دارند.
استفاده از این ساختار در حالت منفی
برای منفی کردن every فقط کافی است یک not قبل از آن بیاوریم.
Not every kind of bird can fly. (More natural than Every kind of bird cannot fly.)
همه گونه پرندگان نمی توانند پرواز کنند.
کاربرد every با ضمایر عادی و ملکی
وقتی ضمیر عادی یا ملکی را در عبارت و جمله استفاده می کنیم که به every اشاره کند، فعل آن هم می تواند مفرد (رسمی از لحاظ گفتاری) و هم جمع (رایج تر در محاوره غیر رسمی) باشد.
Every person made his/her own travel arrangements.
هر کس تدارکتت سفر خودش را می بیند.
Every person made their own travel arrangements.
هر کس تدارکات سفر خودش را می چیند.
I told every single student what I thought of him/her/them.
من به هر شاگرد جدا گانه گفتم که در مورد او چه فکری می کنم.
اما اگر در مورد چیزی بحث کنیم که هم زمان شامل همه افردا گروه شود، حالت جمع مورد نیاز است.
When every passenger’s ticket had been checked, the door opened and they all got on.
وقتی بلیط همه مسافرین چک شد ,درب ها باز شدند و همگی سوار شدند.
کاربرد every قبل از اسامی جمع
از every قبل از اسامی جمع برای بیان وقفه و مکث هم می توان استفاده کرد.
I see her every few days.
او را هر چند روز یک بار می بینم.
There’s a meeting every six weeks.
هر شش هفته یک بار جلسه است.
She had to stop and rest every two or three steps.
هر دو یا سه قدم یکبار مجبور بود توقف و استراحت کند.
کاربرد everybody
در زبان انگلیسی عبارات Everybody, everyone, everything و everywhere را حتما با افعال مفرد باید به کار برد.
Everybody has gone home. (not Everybody have …)
همگی به خانه رفتند.
Everything I like is either illegal, immoral or fattening.
هر چیزی که من دوست دارم غیر قانی، غیر اخلاقی و یا چاق کننده است.
I found that everywhere was booked up.
متوجه شدم که همه جا رزرو شده بود.
وقتی صفات ملکی و ضمایر به everybody/one, they اشاره دارد فعل می تواند هم مفرد و هم جمع باشد و بعضی جاها فقط کاربرد فعل جمع منطقی است.
Has everybody got his or her ticket? (more formal)
آیا همه بلیط های خود را دریافت کرده اند؟
Has everybody got their tickets? (less formal)
آیا همه بلیط های خود را دریافت کرده اند؟
When everybody had finished eating the waiters took away their plates. (not … his or her plate.)
وقتی همه غذای خود را تمام کردند، خدمتکاران ظروف آنها را بردند.
کاربرد everyday در زبان انگلیسی
کلمه everyday به معنی ” روزانه” و “معمولی” را در نقش صفتی دارد و با حالت قیدی آن که معنی هر روز را می دهد متفاوت است.
In everyday life, you don’t often find an elephant in a supermarket.
در زنزگی روز مره ,شما قادر به پیداکردن فیل ها در سوپرمارکت نخواهید بود.
You don’t see elephants every day.
شما هر روز فیل نمی بینید.
اصطلاحات رایج با every
در زبان انگلیسی با every اصطلاحاتی وجد دارند که باید آنها را فراگرفت.
اولین اصطلاح every single به معنی “هر” و “هر یک” است:
She visits her mother every single day.
او را هر روز می بیند.
اصطلاح بعدی every other به معنی “یکی در میان” است:
We meet every other Tuesday. (= … every second Tuesday.)
ما هم دیگر را سه شنبه ها ,یک هفته در میان می بینیم.
اصطلاح بعدی every so often; every now and then به معنی “هر از چتد گاهی ” و “اغلب ” است:
We go out for a drink together every so often / every now and then
ما برای نوشیدن هر از چند گاهی/گاها بیرون می رویم.
در این مطلب کاربرد ها و تفاوت بین Every و Every one در زبان انگلیسی را یاد گرفتیم. اگر سوالی در این مورد دارید، از بخش نظرات همین صفحه بپرسید. راستی برای یادگیری کامل زبان انگلیسی، کلاس های آموزش آنلاین زبان انگلیسی ما را از دست ندهید!
دیدگاهتان را بنویسید