50 صفت پرکاربرد در زبان اسپانیایی
همانطور که در مقاله های قبلی برایتان انواع صفات، کاربرد هایشان و نحوه تبعیت و پیروی جنسیتی و تعدادی آنها را در زبان اسپانیایی برایتان به طور کامل و در جزییات شرح دادیم اکنون تصمیم گرفتیم که سراغ مقاله ای جالب و کاربردی برایتان برویم و 50 صفت معروف در این زبان را برایتان معرفی و برای هر یک مثالی ذکر کنیم. پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
اکنون به هر صفت اسپانیایی با معنی و ترجمه انگلیسی و فارسی آنها دقت کنید:
- Abierto — Open (باز)
- Aburrido — Boring (خسته کننده)
- Alto — Tall (بلند)
- Bajo — Short ( کوتاه)
- Barato — Cheap (ارزان)
- Bueno — Good (خوب)
- Caluroso — Hot (داغ)
- Cansado — Tired (خسته)
- Caro — Expensive (گران)
- Cerrado — Closed (بسته)
- Complicado — Complicated (پیچیده)
- Débil — Weak (ضعیف)
- Delgado — Thin (لاغر)
- Delicioso — Delicious (خوشمزه)
- Despierto — Awake (بیدار)
- Divertido — Fun (سرگرم کننده/با حال)
- Dulce — Sweet (شیرین)
- Enfermo — Sick (مریض)
- Feliz — Happy (شاد)
- Feo — Ugly (زشت)
- Frío — Cold (سرد)
- Fuerte — Strong (قوی)
- Gordo — Fat (چاق)
- Grande — Big (بزرگ)
- Injusto — Unfair (ناعادل)
- Inteligente — Intelligent (زرنگ)
- Justo — Fair (عادل)
- Lento — Slow (کند)
- Limpio — Clean (تمیز)
- Lindo — Pretty (زیبا)
- Lleno — Full (پر)
- Loco — Crazy (احمق)
- Malo — Bad (بد)
- Mojado — Wet (خیس)
- Nuevo — New (جدید)
- Pequeño — Small (کوچک)
- Pobre — Poor (فقیر)
- Rápido — Fast (سریع)
- Repugnante — Disgusting (افتضاح)
- Rico — Rich, yum (غنی/پولدار)
- Salado — Savory, Salty (شور)
- Sano — Healthy (سالم)
- Seco — Dry (خشک)
- Simple — Simple (ساده)
- Sucio — Dirty (کثیف)
- Tonto — Stupid (احمق)
- Tranquilo — Tranquil, Calm (آرام)
- Triste — Sad (ناراحت)
- Vacío — Empty (خالی)
- Viejo — Old (پیر)
اکنون به کاربرد هر صفت در جملات و معانیشان دقت کنید:
1. Abierto — Open (باز)
Él es una persona bastante abierta.
او آدمی با ذهن باز است.
2. Aburrido — Boring (ملال آور /خسته کننده)
No me digas que está aburrido.
به من نگو که کسل شده است.
3. Alto — Tall (بلند/ قد بلند)
Le gustan las chicas altas.
او از دخترهای قد بلند خوشش می آید.
4. Bajo — Short (کوتاه/قد کوتاه)
Algunas son bajas.
تعدادی کوتاه هستند.
5. Barato — Cheap (ارزان)
Compra ese, es más barato.
آن یکی را بخر، ارزانتر است.
6. Bueno — Good (خوب)
Hacer ejercicio es muy bueno para la salud.
ورزش کردن برای سلامتی مفید است.
7. Caluroso — Hot (داغ/پر حرارت/گرم)
El día está caluroso.
روز خیلی گرمی است.
8. Cansado — Tired (خسته)
Dormí mal y estoy muy cansada.
بد خوابیده ام و خسته هستم.
9. Caro — Expensive (گران)
¿Salió muy caro el pasaje a Chile?
آیا بلیط به شیلی گران بود؟
10. Cerrado — Closed (بسته)
La tienda está cerrada hasta las cinco de la tarde.
مغازه تا ساعت 5 عصر بسته است.
11. Complicado — Complicated (پیچیده)
La situación está un poco complicada, así que es difícil hablarlo.
اوضاع کمی پیچیده است، بنابراین صحبت درباره آن مشکل است.
12. Débil — Weak (ضعیف)
Ahorita estoy débil porque estuve enfermo la semana pasada.
الان ضعیف شده ام، چون هفته پیش مریض بودم.
13. Delgado — Thin (لاغر)
Mis primos son muy delgados.
پسر عموهایم لاغر هستند.
14. Delicioso — Delicious (خوشمزه)
Creo que la comida mexicana es la más deliciosa.
به نظرم غذای مکزیکی خوشمزه ترین غذا است.
15. Despierto — Awake (بیدار)
¿Todavía estás despierto?
هنوز بیداری؟
16. Divertido — Fun (سرگرم کننده / باحال)
Juan es divertido.
خوآن فرد باحالی است.
17. Dulce — Sweet (شیرین)
Gracias, eres muy dulce.
متشکرم، خیلی لطف داری.
Este vino está demasiado dulce.
این شراب خیلی شیرین است.
18. Enfermo — Sick (بیمار/مریض)
No puedo salir esta noche; estoy enferma.
امشب نمی توانم بیرون بروم، مریض هستم.
19. Feliz — Happy (شاد)
Me haces muy feliz.
خیلی خوشحالم کرد.
20. Feo — Ugly (زشت)
Esta camisa es tan fea.
این پیراهن خیلی زشت است.
21. Frío — Cold (سرد)
¡Que frío hace!
خیلی سرد است.
22. Fuerte — Strong (قوی)
Si vas al gimnasio todos los días, te harás fuerte.
اگر هر روز باشگاه بروی، قوی خواهی شد.
23. Gordo — Fat (چاق/حجیم)
Como mi cuaderno está lleno, también está gordo.
چون دفترم پر شده است، حجیم به نظر می رسد.
24. Grande — Big (بزرگ)
Tiene una sonrisa muy grande.
لبخند بزری روی لب داشت.
25. Injusto — Unfair (ناعادل)
¡Qué injusto!
چه ناعادلانه!
26. Inteligente — Intelligent (زرنگ)
Me encanta mi novio porque es muy inteligente.
عاشق دوست پسرم هستم چون خیلی زرنگ است.
27. Justo — Fair (عادل)
El juez fue justo.
قاضی فردی عادل بود.
28. Lento — Slow (کند/آرام)
Soy un poco lento al conducir.
وقتی رانندگی می کنم، آرام می رانم.
29. Limpio — Clean (تمیز)
Me gusta que mi casa esté limpia todo el tiempo.
خانه ام را همیشه تر تمیز دوست دارم.
30. Lindo — Pretty (زیبا)
¡Qué lindos son!
چقدر زیبا هستند!
31. Lleno — Full (پر)
Mi cuaderno está lleno de nuevas palabras en español.
دفترم پر از کلمات جدید اسپانیایی است.
32. Loco — Crazy (احمق)
El trabajo me está volviendo loco.
این شغل من را دیوانه می کند.
33. Malo — Bad (بد)
Comer muchos dulces es malo para la salud.
خوردن زیاد شیرینی جات برای سلامتی ضرر دارد.
34. Mojado — Wet (خیس)
Llovió anoche y la ropa quedó toda mojada.
دیشب باران بارید و لباس ها دوباره خیس شدند.
35. Nuevo — New (جدید)
Su vestido nuevo era caro.
لباس جدیدش گران بود.
36. Pequeño — Small (کوچک)
Mi departamento es demasiado pequeño.
آپارتمانم کوچک است.
37. Pobre — Poor (فقیر)
La chica es muy pobre.
دختر بچه فقیر است.
38. Rápido — Fast (سریع)
¡Ese chico corre tan rápido!
آن پسر بچه خیلی سریع می دود.
39. Repugnante — Disgusting (افتضاح/ حال بهم زن)
El olor que sale de la cocina es repugnante.
بویی که از آشپزخانه می آید افتضاح است.
40. Rico — Rich, yum (پولدار، خوشمزه)
Ella es rica.
او پولدار است.
¡El postre estuvo muy rico!
دسر خیلی خوشمزه بود.
41. Salado — Savory, Salty (شور)
Prefiero la comida salada.
غذای شور را ترجیح می دهم.
42. Sano — Healthy (سالم)
Hago ejercicio todos los días porque me hace sentir sana.
هر روز ورزش می کنم چون احساس سلامتی به من می دهد.
43. Seco — Dry (خشک)
El pan de esa panadería es un poco seco.
نان نانوایی کمی خشک است.
44. Simple — Simple (ساده/بی مزه)
La comida es demasiado simple para mí.
غذا کمی برایم بی مزه است.
45. Sucio — Dirty (کثیف)
Este carro se ve algo sucio.
ماشین کمی کثیف به نظر می رسد.
46. Tonto — Stupid (احمق)
¡No seas tonto!
احمق نباش!
47. Tranquilo — Tranquil, Calm (آرام)
Tranquilo, todo estará bien.
ارام باش، همه چیز آرام خواهد بود.
48. Triste — Sad (ناراحت)
Todos nos sentimos tristes cuando termina la canción de Pharrell.
هنگامی که آهنگ فارل تمام می شود، ناراحت می شوبم.
49. Vacío — Empty (خالی/تهی)
Mi vida está vacía sin él.
زندگی من بدون او تهی است.
50. Viejo — Old
El reloj de mi papá es muy viejo.
ساعت پدرم قدیمی است.
این بود از 50 صفت پرکاربرد در زبان اسپانیایی که امیدوارم برای شما کاربردی باشد. اگر سوالی در این مورد دارید، حتما از بخش نظرات همین مطلب بپرسید. برای یادگیری کامل زبان اسپانیایی نیز می توانید در کلاس های آموزش زبان اسپانیایی فرالن شرکت کنید. برای اطلاعات بیشتر صفحه زبان اسپانیایی را ببینید.
دیدگاهتان را بنویسید