شکل و کاربرد مصدر ها در زبان اسپانیایی
اگر کمی با زبان اسپانیایی آشنایی داشته باشید و با صرف فعل ها آشنا باشید و یا در همین سایت ما مقالات را به دقت مطالعه کرده باشید، قطعا با شکل مصدر ها در زبان اسپانیایی آشنایی پیدا کرده اید. اگر هم نه، اصلا نگران نباشید چون در این مقاله می خواهیم در جزییات با آنها بپردازیم و به شما بگوییم که شناسایی آنها چقدر ساده است.
در زبان اسپانیایی مصدر ها سه پایانه و شناسه دارند. اکثر افعال یا به ar- و یا به er- و یا ir-ختم می شوند که معروف ترین مثال های هر گروه
- ar (cantar)
- er (comer)
- ir (vivir)
هستند.
در زبان اسپانیایی مصدر ها می توانند هم فعل و هم مصدر باشند که این مصدر ها بعد از افعال و صفت ها و ترمیب های خاص در جمله ظاهر می شوند.
مثال:
Tengo intención de aprender a jugar al tenis.
قصد یادگرفتن بازی تنیس را دارم.
Quiero comprar una buena raqueta.
می خواهم یک راکت خوب بخرم.
Ningún problema. Es un placer ayudar a alguien necesita consejo.
مشکلی نیست، کمک به افرادی که نیاز به مشورت دارند همیشه لذت بخش است.
Debes empezar en el nivel de iniciación. Para ello te recomiendo comprar una raqueta de principiante.
باید از سطح مبتدی شروع کنی، برای همین کار بهت توصیه می کنم راکت تازه کار ها را بخری.
Algún día me gustaría ser un profesional del tenis. No es fácil jugar así, pero sería increíble.
یک روز دوست دارم تنیس باز حرفه ای شوم. این مدل بازی کردن راحت نیست، اما فوق العاده خواهد بود.
Primero deberás aprender a dar a la pelota antes de conseguir jugar como un profesional. Después de entrenar durante años, alcanzarás el nivel de un jugador de élite.
قبل از اینکه بتوانید مانند یک حرفه ای بازی کنید، ابتدا باید یاد بگیرید که چگونه به توپ ضربه بزنید. پس از سال ها تمرین، به سطح یک بازیکن حرفه ای خواهید رسید.
همانطور که درمثال های متنوع بالا دیدید مصدر (infinitivo) در جاهای مختلف و بعد از اغعال و عبارات مختلف آمد که دانستن این ساختار ها در زبان اسپانیایی از واجبات است. مثال:
Comer sano es muy importante.
غذای سالم خوردن بسیار مهم است.
در این مثال مصدر ما نقش اسمی (خوردن) دارد.
Quiero comer más sano.
می خواهم سالم تر تغذیه کنم.
در این مثال مصدر ما نقش فعلی دارد.
در پاره ای از موارد، مصدر ها مستقیما بعد از فعل یا اصطلاح دیگر می آیند.
برای مثال به ساختار es دار es + noun + infinitive دقت کنید که معنی انجام فلان کار لذت بخش با مفرح است را می دهد. مثال:
Es un placer ayudar cuando alguien necesita consejo.
کمک به کسی که نیاز به توصیه دارد، لذت بخش است.
اصطلاحات پر کاربرد معروف دیگر در این دسته عبارتند از:
- es una alegría (فرح بخش است …)
- es mi deber (وظیفه است که …)
- es un placer (لذت بخش است ….)
- es mi obligación (انجام وظیفه است …)
- es una vergüenza (باعث شرمساری است …)
یا در ساختار es + adjective + infinitive مصدر با صفت همراه است:
No es fácil jugar así.
این گونه بازی کردن راحت نیست.
ساختار های معروف این گروه عبارتند از:
- es difícil (سخت است …)
- es fácil (راحت است …)
- es importante (مهم است …)
- es (im)posible ((نا) ممکن است …)
- es (in)necesarrio (واجب / غیر واجب است …)
- es (in)útil (کاربردی / بی کاربرد است …)
- es mejor (بهتر است …)
- es peor (بدتر است …)
- es peligroso (خطرناک است …)
معروف ترین حالتی که در آن شاهد مصدر ها هستیم، استفاده از آنها بعد از افعال وجهی است که تقریبا می توان گفت بعد از همه افعال وجهی مصدر استفاده می شود.
- deber (باید/بایستن)
- querer (خواستن)
- poder (توانستن)
- saber (دانستن)
- soler (به انجام کاری عادت داشتن)
- tener que (مجبور بودن)
مثال:
Debes empezar en el nivel de iniciación.
باید از سطح مبتدی شروع کنی.
Quiero comprar una buena raqueta.
می خواهم راکت خوبی بخرم.
افعال دیگری که بعد از آنها مصدر می آوریم عبارتند از:
- celebrar (جشن گرفتن)
- conseguir (توصیه کردن)
- decidir (تصمیم گرفتن)
- desear (تمایل داشتن)
- esperar (امید داشتن)
- evitar (پرهیز کردن)
- intentar (قصد داشتن)
- jurar (قسم خوردن)
- lograr (دست یافتن)
- necesitar (نیاز داشتن)
- pensar (قصد /برنانه برای انجام کاری داشتن)
- planear (برنامه داشتن)
- prefirir (ترجیح دادن)
- prometer, proponerse (قول دادن/مطرح کردن)
- recordar (به یاد آوردن)
مثال:
Espero jugar a nivel profesional algún día.
امیدوارم روزی در سطح حرفه ای بازی کنم.
Necesitas practicar más.
نیاز به تمرین بیشتری داری.
حالت بعدی که کم مساهده نمی شود و کاربرد زیادی هم دارد استفاده از مصدر بعد از حروف اضافه است که معروف ترین آنها a, con, de, en, para و por است.
مثال:
Tengo intención de aprender a jugar al tenis.
قصد یادگیری تنیس بازی کردن را دارم.
اکنون در لیست پایین افعالی که حروف اضافه مختلف و مصدر می آیتد را خواهید دید:
- acostumbrarse a (به چیزی عادت کردن)
- aprender a (انجام کاری را باد گرفتن)
- ayudar a (در انجام کاری کمک کردن)
- comenzar a (شروع به انجام کاری کردن )
- decidirse a (تصمیم به انجام کاری گرفتن)
- empezar a (انجام کاری را آغاز کردن)
- enseñar a (چیزی را آموزش دادن)
- ir a (قصد انجام کاری را داشتن)
- negarse a (چیزی را رد کردن)
- obligar a (کسی را مجبور کردن)
- salir a (برای انجام کاری بیرون رفتن)
- venir a (برای انجام کاری آمدن)
مثال:
Empezaré a jugar al tenis.
تنیس بازی کردن را شروع می کنم.
No estoy acostumbrado a hacer mucho deporte.
عادت به زیاد ورزش کردن ندارم.
- alegrarse de (از انجام کاری خوشحال شدن)
- arrepentirse de (از انجام کاری پشیمان شدن)
- avergonzarse de (از انجام کاری شرمسار شدن)
- cansarse de (از انجام کاری خسته شدن)
- dejar de (از انجام کاری دست کشیدن)
- encargarse de (مسئولیت کاری را بر عهده گرفتن)
- olvidarse de (انجام کاری را به فراموشی سپردن)
- parar de (انجام کاری را متوقف کردن)
- tratar de (تلاش به انجام کاری کردن)
مثال:
Él nunca ha dejado de entrenar diariamente.
او هرگز از تمرین کردن روزانه، دست نکشید.
- detenerse en (درگیر کاری شدن)
- dudar en (در انجام کاری شک کردن)
- empeñarse en (در انجام کاری تلاش کردن)
- entretenerse en (خود را با انجام کاری سرگرم کردن)
- insistir en (در انجام کاری پا فشاری کردن)
- pensar en (به انجام کاری فکر کردن)
- tardar en (در انجام کاری تاخیر کردن)
- tener gusto en (به انجام کاری علاقه نشان دادن)
- tener interés en (به انجام کاری علاقه نشان دادن)
- ser el primero/último en (در انجام کاری اول /آخر بودن)
مثال:
Tengo interés en apuntar también a mi hijo a las clases.
علاقه مندم تا فرزندم را هم در کلاس ها ثبت نام کنم.
Eres el primero en llegar a clase.
تو اولین نفر هستی که سر کلاس می رسی.
- hacer el favor de (در انجام کاری به کسی لطف کردن)
- correr peligro de (خطر انجام را به جان خریدن)
- estar a punto de (در شرف انجام کاری بودن)
- tener la costumbre de (عادت به انجام کاری کردن)
- tener el derecho de (حق انجام کاری را داشتن)
- tener el deseo de (آرزوی انجام را داشتن)
- tener ganas de (حس انجام کاری داشتن)
- tener la intención de (قصد انجام کاری را داشتن)
مثال:
Tiene la costumbre de entrenar diariamente.
عادت به تمرین روزانه دارم.
Estoy deseoso de empezar las clases.
بی صبرانه مشتاق شروع کلاس ها هستم.
- arreglárselas para (برای انجام کاری خوشحال بودن)
- autorizar a alguien para (کسی را مسئول انجام کاری کردن)
- servir para (مختص کار خاصی بودن)
- tener motivo para (برای انجام کاری انگیزه داشتن)
- tener tiempo para (برای چیزی زمان داشتن)
- tener permiso para (برای انجام کاری اجازه داشتن)
مثال:
No tengo tiempo para entrenar.
برای تمرین کردن وقتی ندارم.
- esforzarse por (برای انجام کاری تقلی کردن)
- luchar por (برلی چیزی جنگیدن)
- felicitar a alguien por (به کسی بابت چیزی تبریک گفتن)
مثال:
Me esfuerzo por ser el mejor.
برلی بهترین بودن تقلی می کنم.
- amenezar con (با چیزی کسی را تهدید کردن)
- bastar con (با چیزی سر کردن)
- soñar con (رویای انجام کاری را داشتن)
مثال:
Sueño con ser un jugador profesional.
رویای فوتبالیست حرفه ای شدن را دارم.
در زبان اسپانیایی می توانیم بندها و جمله واره های فرعی (oración subordinada) را با مصدر ها جایگزین کرد. این جمله واره ها اغلب que دارند و این جایگزینی کمک به کوتاه کردن و زیباتر شدن جملات می کند.
مثال:
Tenemos que entrenar duro a fin de que seamos los mejores. > Tenemos que entrenar duro a fin de ser los mejores.
باید خیلی تلاش کنیم تا نهایتا بهترین شویم.
ساختار های دیگر که می توانیم با آنها دقیقا مثل بالا عمل کنیم عبارتند از:
- a fin de (تا /به منظور اینکه /با این هدف که …)
- con ánimo de (با روحیه این که …)
- con el fin de(با این هدف که …)
- con (el) objeto de (با این هدف /منظور که …)
- hasta el punto de (تا نقطه ای که …)
- al extremo de (با این منظور که …)
مثال:
Ha entrenado hasta el punto de no tener tiempo libre.
او تا حدی تمرین کرده که وقت خالی نداشته باشد.
a condición de (به شرط اینکه …)
مثال:
Entrenaré contigo a condición de jugar diariamente.
به شرطی با تو تمرین خواهم کرد که هر روز بازی کنیم.
con el pretexto de (با عذر/بهانه اینکه …)
مثال:
No estudió lo suficiente con el pretexto de entrenar más horas.
به بهانه بیشتر تمرین کردم آنرا به اندازه کافی نخواندم.
a pesar de (به خاطر اینکه …)
A pesar de entrenar muchas horas, no gané.
به خاطر تمرین کردن زیاد، نتوانستم ببرم.
- además de (علاوه بر)
- en vez de (به جای)
- a fuerza de (با زور چیزی)
مثال:
A fuerza de mucho entrenar gané.
با زور تمرین زیاد، بردم.
در زبان اسپانیایی هنگامی که می خواهیم جمله ای را که داری حرف اضافه زمان است را کوتاه کنیم از حروفی نظیر (cuando, hasta, antes, …) برای بیان تغییرات نامحسوس و اندک استفاده می کنیم. مثال:
Hablaré con el profesor antes de que empiece el entrenamiento. > Hablaré con el profesor antes de entrenar.
قبل از اینکه تمرین شروع شود با استاد صحبت خواهم کرد.
حروف اضافه دیگری که بعد از آنها در زبان اسپانیایی می توان مصدر آورد عبارتند از:
- cuando
- al
- hasta que
- hasta
- antes de que
- antes de
- después de que
- después de
این بود از مبحث شکل و کاربرد مصدر ها در زبان اسپانیایی که امیدوارم به خوبی یاد گرفته باشید. اگر سوالی در این مورد دارید، حتما از بخش نظرات همین مطلب بپرسید. برای یادگیری کامل زبان اسپانیایی نیز می توانید در کلاس های آموزش زبان اسپانیایی فرالن شرکت کنید. برای اطلاعات بیشتر صفحه زبان اسپانیایی را ببینید.
دیدگاهتان را بنویسید