گرامر مصدر با to (to + infinitive) در زبان انگلیسی
در زبان انگلیسی مقوله افعال با to مقوله و درسی نسبتا طولانی است و به دلیل تنوع زیاد آن گاها اکثر فراگیران در بسیاری از موارد گیج می شوند که چه فعلی را باید با to و چه فعلی با ing آورده شود.
اکنون در این مقاله می خواهیم به infinitives و مصدر ها با to در جزییات کامل از مبتدی تا پیشرفته بپردازیم. پس با ما تا انتها همراه باشید.
در زبان انگلیسی infinitive ها ساختار های نامحدودی هستند که از آنها برای بیان توصیه، پیشنهاد، نظر دادن، بیان هدف و … استفاده می کنیم.
فهرست مقاله
انواع ساختار Infinitive
در زبان انگلیسی دو نوع ساختار اصلی infinitive داریم که عبارتند از:
- ساختار های با حرف اضافه to
- ساختار های به شکل مصدر ساده و بدون to
اکنون می خواهیم جداگانه هر یک را بررسی کنیم.
ساختار اول: ساختار های با حرف اضافه to
این ساختار ها متشکل از حرف اضافه to و فعل اصلی است. برای مثال اگر فعل رفتن go را در نظر بگیرید، ‘to go ‘حالت infinitive آن محسوب می شود.
از این ساختار ها برای ایجاد جمله واره های infinitive که کاربردی فاعلی، قیدی، وصفی، مفعول مستقیمی، مفعول حرف اضافه ای و یا متمم جمله واره ای دارند استفاده می کنیم. مثال:
They like to drink a cup of tea.
دوست دارند یک فنجان چای بنوشند.
They want to choose the best teacher.
می خواهند بهترین معلم را انتخاب کنند.
To swim was fun to learn. → Subject
یادگیری شنا کردن سرگرم کننده بود. (فاعلی)
They have found a place to go. → Adjective
جای برای رفتن پیدا کردند. (وصفی)
We are ready to get married. → Complement
آماده ایم تا ازدواج کنیم. (متممی)
It is important to study well at school. → Complement
خوب درس خواندن در مدرسه مهم است. (متممی)
ساختار های infinitive خود سه نقش اصلی می گیرند:
- نقش اسمی مصدری (Nominal infinitives)
- نقش وصفی مصدری (Adjectival infinitives)
- نقش قیدی مصدری (Adverbial infinitives)
نقش اول، اسمی
Nominal infinitives ساختارهایی هستند که نقش اسمی دارند و کاربرد های مختلفی دارند و می توانند نقش فاعل، مفعول مستقیم، مفعول حرف اضافه را در جمله بازی کنند:
To speak to him required such an effort. → Subject
برای صحبت کردن با او نیاز به تلاش بود. (فاعلی)
I want to kiss the baby. → Direct object
می خواهم بچه را ببوسم. (مفعول مستقیم)
They have decided to fire you. I am so sorry. → Direct object
تصمیم به اخراج تو گرفتهواند، شرمنده ام. (مفعول مستقیم)
We had no choice but to cry. → Object of the preposition
هیچ راه چارهای (انتخابی) جز فریاد زدن نداشتیم. (مفعول حرف اضافه)
جایگاه:
حالت های مصدری با to اسمی به عنوام و نقش فاعلی می توانند در ابتدای جملات ظاهر شوند.
To become a bestselling author is my dream.
رویای من نویسنده پرفروش ترین کتاب ها شدن است.
این ساختار ها به عنوان مفعول می توانند بعد از فعل ها زنجیره ای ‘catenative’ (فعل هایی که به فعل دیگر برای مفعول مستقیمشان نیاز دارند) بیایند.
We all want to go to the zoo.
همه ما می خواهیم به باغ وحش برویم.
و همچنین می توانند بعد از حرف اضافه در ساختار های مفعول حرف اضافه ای بیایند.
I had no choice but to study for my exam.
هیچ چاره ای (انتخابی) جز مطالعه برای امتحانم نداشتم.
نقش دوم: وصفی
از ساختار های مصدری وصفی (Adjectival infinitives) برای توصیف اسامی استفاده می کنیم.
This is a book to read.
این کتاب خواندنی است.
This boy is a baby to love.
این پسر بچه دوست داشتنی است.
جایگاه در جمله:
جای این ساختار ها در جمله بعد از فعل to be است و دقیقا مانند یک صفت عمل می کنند و دو جایگاه دارند.
- ساختار های مصدری وصفی مسندی (Predicative Adjectival Infinitives)
- ساختار های وصفی مصدری پسایندی (Postpositive Adjectival Infinitives)
مثال ها:
It has a kitchen to die for. (postpositive)
آشپزخانه دلربایی دارد.
My mom’s cheesecake is simply to die for. (predicative)
کیک های پنیری مادرم فوق العاده هستند.
گاهی از ساختار های مصدری با to بعد از کلمات wh برای پرسش و مطرح کردن سوال استفاده می کنیم.
I do not know how to make you happy.
نمی دانم چطور خوشحالت کنم.
They asked me what to do.
از من پرسیدند که چه کنم.
نقش سوم: ساختار های مصدری قیدی (Adverbial Infinitives)
همانطور که از نامشان پیداست از آنها به عنوان متمم های وصفی و در نقش قیدی به کار می بریم که پاسخ دهنده سوال چرا ‘why’ و بیانگر دلیل انجام کاری هستند.
The book is really easy to carry.
این کتاب را خیلی آسان می توان حمل کرد.
To cook your favorite meal, we need potatoes, onions and oil.
برای پختن غذای مورد علاقه ات, به سیب زمینی,پیاز, و روغن نیاز داریم.
جایگاه این ساختار در جمله:
این ساختار ها بعد از صفات در جمله ظاهر می شوند ولی بدان معنا نیست که سریعا بعد از آنها بیایند بلکه گاهی عبارات حرف اضافه ای هم می توانند قبل از آنها بیایند. ساختاری که بیشتر در آن ظاهر می شوند به صورت زیر است.
Dummy subject + Linking verb + Adjective + (for/of someone) + (to-infinitive)
فاعل کاذب + فعل ربطی + صفت + حروف اضافه for/of + شخص + مصدر با to
مثال:
It is important for you to learn physics at school.
مهم است که حتما در مدرسه فیزیک یلد بگیری.
It is kind of you to help the poor.
کمک کردنت به فقرا نشانه مهربانی ات است.
به عنوان قید آنها می توانند هم در ابتدای جمله و هم در پایان آن بیایند.
I need to go see a dentist to have a nicer smile.
To have a nicer smile, I need to go see a dentist.
برای داشتن لبخندی زیبا تر نیاز دارم پیش دندانپزشک بروم.
ساختار دوم: ساختار های به شکل مصدر ساده و بدون to
اکنون می خواهیم سراغ ساختار های مصدر ساده و بدون to برویم.
گاهی نیازی به استفاده از حرف اضافه to با یک مصدر نیست و بعضی از افعال به شکل مصدر خالی بعد از خود نیازمندند.
They helped rescue the dog.
آنها کمک کردند سگ را نجات دهند.
Help me pack my stuff.
کمکم کن وسایلم را جمع کنم.
جایگاه و کاربرد این ساختار ها:
با افعال ادراکی که بعدشان مفعول مستقیم می آید، از مصدر های ساده به عنوان متمم مفعولی می توان به صررت ساختار زیر استفاده کرد.
Subject + Verbs of perception + Direct object + Object complement
فاعل + فعل ادراکی + مفعول مستقیم + متمم مفعولی
Those girls saw us steal the boy.
آن دختر ها دیدند که ما پسرک را دزدیدیم.
I heard her lie about the murder.
دروغ او در مورد قتل را شنیدم.
از مصدر بدون to بعد از why برای توصیه و پیشنهاد کردن استفاده می کنیم.
Why not leave without him?
چرا بدون او اینجا را ترک نکنیم؟
Why stay outside and wait for Marco?
چرا باید بیرون منتظر مارکو بایستیم؟
Why not have salmon?
چرا ماهی سالمون نخوریم؟
ساختار مجهول مصدری:
برای رسیدن به این ساختار فقط کافی است که حالت مصدری با to خود را بعد از فعل be که در قبلش اسم فاعلی آمده باشد استفاده کنید.
There are exercises to be done.
تمرین هایی برای انجام شدن لازم است.
The cat need to be fed three times a day.
به گربه سه مرتبه در روز باید غذا بدهید.
ساختار حال کامل با مصدر (Present Perfect Tense of the Infinitives):
برای دستیابی به این ساختار باید از ساختار to infinitive فعل have بعد از اسم فاعل استفاده کنید.
It is nice to have done all the chores.
خوب می شود اگر تمام کارها انجام شوند.
They wanted to have finished the project by Thursday.
می خواستند پروژه را تا پنج شنبه تمام کنند.
تمایز و تفاوت عبارات حرف اضافه ای و مصدری (Prepositional Phrase vs. Infinitive Phrases):
در زبان انگلیسی هر دو ساختار را می توان با حرف اضافه to شروع کرد ولی تمایز اصلی بین آنها این است که عبارات حرف اضافه ای اسم، ضمیر، یا ساختارهای وابسته اسمی تحت کنترل و پوشش to محسوب می شوند در حالی که عبارات مصدری با to عبارات و ساختار های فعلی تحت پوشش to هستند.
The blind man wants to meet the king. → Infinitive phrase
مرد نابینا می خواهد پادشاه را ملاقات کند.
Give the keys to my roommate. → Prepositional phrase
کلید ها را به هم اتاقی ام بده.
Infinitives of Phrases:
ساختار های مصدری با to را بیشتر برای بیان دلیل و هدف کار یا چیزی استفاده می کنیم و دو نوع ساختار معروف برای این کار وجود دارند که عبارتند از
- So as to + bare infinitive
- in order to + bare infinitive
که هر دو دلیل و قصد انجام کاری را بیان می کنند:
I called him so as to invite him to my birthday party.
به او برای دعوت به تولدم زنگ زدم.
We stayed in order to make sure you’ re ok.
برای این که مطمئن شویم خوب هستی، آنجا ماندیم.
نکته: بعض از افعال هم می توانند با مصدر با to و هم عادی به کار گرفته شوند.
They helped to save the dog.
They helped save the dog.
کمک کردند تا سگ را نجات دهیم.
نکات تخصصی این مبحث
همانطور که در ابتدای مقاله هم اشاره کردیم، چیزی که مهم است این است که در زبان انگلیسی ساختار های زیادی وجود وجود دارند که با حالت infinitive نقش فاعلی یا یا مفعولی و متممی دارند.
To watch him eating really gets on my nerves.
دیدن غذا خوردن او واقعا مرا آزار می دهد.
The main thing is to relax.
مهم ترین چیز استراحت کردن است.
It’s nice to talk to you.
صحبت کردن با شما واقعا لذت بخش است.
I don’t want to talk.
نمی خواهم صحبت کنم.
I’m anxious to contact your brother.
از تماس با برادرت اضطراب دارم.
You have the right to remain silent.
حق داری ساکت بمانی.
He came to London to look for work.
برای پیدا کردن کار به لندن آمد.
انواع ساختار مصدری:
ساختار های مصدری هم انواع مختلفی دارند برای مثال
1) نوع استمراری آنها متشکل از to be … ing است که بیانگر انجام کاری در حال حاضر و استمرار آن است.
It’s nice to be sitting here with you.
اینجا نشستن با تو لذت بخش است.
I noticed that he seemed to be smoking a lot.
متوجه شدم خیلی سیگار می کشد.
This time tomorrow I’ll be lying on the beach.
این زمان فردا در ساحل دراز کشیده ام.
Why’s she so late? She can’t still be working.
چرو این قدر دیر کرده است؟ نمی تواند در حال کار کردن باشد.
2) نوع دوم حال مصدری کامل (perfect infinitive) به صورت to have + past participle است که بیانگر کاری در گذشته و ارتباطش با حال است.
It’s nice to have finished work (= It’s nice that I have finished.)
اتمام کار خیلی خوب است.
I’m sorry not to have come on Thursday. (= … that I didn’t come …)
شرمنده ام که پنج شنبه آمده ام.
معمولا از این ساختار برای چیز های غیر واقعی در گذشته هم استفاده می کنیم که قصد انجامش بوده ولی انجام نشده است و یا احتمال آن وجود داشته.
I meant to have telephoned, but I forgot.
قصد تماس گرفتن با تو را داشتم، ولی فراموش کردم.
You should have told me you were coming.
باید به من می گفتی که داری می آیی.
I may have left my umbrella at the restaurant
شاید چترم را در رستوران جا گذاشته ام.
3) نوع سوم: ساختار مصدری مجهول به صورت to be + past participle که از دقیقا مانند یک ساختار مجهول عادی عمل می کنند.
There’s a lot of work to be done.
کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارند.
She ought to be told about it.
باید به او راجع به آن گفته می شد.
That window must be repaired before tonight
آن پنجره باید قبل از امشب تعمیر شود.
گاهی اوقات ساختار مصدری معلوم و مجهول می توانند یک معنی داشته باشند مخصوصا اگر بعد از اسم یا فعل be بیایند.
There’s a lot of work to do / to be done.
کار زیادی برلی انجام وجود دارد.
4) نوع چهارم، حالت ترکیبی است که شامل ساختار های حال کامل استمراری (Perfect progressive) و مصدری حال کامل (perfect passive infinitives) می شوند. مثال:
I’d like to have been sitting there when she walked in.
دوست داشتم وقتی وارد می شود آنجا نشسته باشم.
They were lucky – they could have been killed.
خوش شانس بودند- احتمال کشته شدنشان بود.
ساختار های مجهول مصدری استمراری (Progressive passive infinitives) هم محتمل ولی خیلی غیر عادی هستند.
What would you like to be doing right now? ~ I’d like to be being massaged.
چه کار دوست داشتی الان انجام می دادی؟ ~ دوست داشتم کسی بهم پیام می داد.
5) نوع پنجم، حالت منفی: ساختار این حالت بسیار ساده است و فقط کافی است که یک not را قبل از مصدر ها بگذاریم.
Try not to be late. (not usually Try to not be late.)
سعی کن دیر نکنی.
You were silly not to have locked your car.
احمق بودی که ماشینت را قفل نکردی.
He’s very busy. I’m afraid he can’t be disturbed.
خیلی سرش شلوغ است. شرمنده، کسی نمی تواند مزاحمش شود.
7 ) نوع هفتم: حالت مصدری گسسته (split infinitive)
در این ساختار فاصله ای بین مصدر ساده و حرف اضافه to به وسیله یک قید وجود دارد.
I’d like to really understand philosophy.
خیلی دوست دارم فلسفه را متوجه شوم.
He began to slowly get up off the floor.
او به آرامی شروع به برخواستن از روی زمین کرد.
ساختار های مصدری گسسته (Split infinitive) در زبان انگلیسی بسیار رایج و مرسوم مخصوصا در حالت غیر رسمی هستند، اما برخی افراد آنها را اشتباه می پندارند و عقیده بر غلط بودنشان از لحاظ گرامری دارند.
کاربرد ساختار های بدون to:
اکثر فراگیران و زبان دوستان ساختار های مصدری را به حرف اضافه to مد شناسند اما ساختار های مصدری بدون to هم در زبان انگلیسی کاربرد های متفاوتی دارند.
1) بعد از افعال وجهی:
معروف ترین کاربرد آنها که قطعا بارها دیده اید، بعد از افعال وجهی نظیر will, shall, would, should, can, could, may, might و must است که فعل بعد از این افعال به صورت ساده و بدون to باید به کار گرفته شوند.
I must go now. (not I must to go now.)
الان باید بروم.
Can you help me?
می توانی کمکم کنی؟
Do you think she might be joking?
فکر می کنی دارد شوخی می کند؟
I would rather go alone.
ترجیح مز دهم تنها بروم.
She will probably be elected.
او احتمالا انتخاب خواهد شد.
نکته: بعد از فعل وجهی had better هم از مصدر بدون to استفاده می کنیم.
You’d better see what she wants.
بهتر است ببینی چی چیزی می خواهد.
2) بعد از افعال مشخصی نظیر let, make, see, hear, feel, watch و notice از مصدر بدون to استفاده می کنیم.
She lets her children stay up very late. (not She lets her children to stay … or She lets her children staying …)
او به بچه هایش اجازه می دهد تا دیر وقت بیدار بمانند.
I made them give me the money back.
مجبورشان کردم پولم را پس بدهند.
I didn’t see you come in.
ندیدم که داخل بیایی.
We both heard him say that I was leaving.
هر دو شنیدیم که گفت دارد می رود.
Did you feel the earth move?
حس کردی که زمین می لرزد؟
فعل help را این مدلی هم می توان به کار برد:
Could you help me (to) unload the car?
می توانی کمکم کنی ماشین را خالی کنم؟
این مدل ساختار با دو فعل have و know هم ممکن است:
Have Mrs Hansen come in, please. (especially AmE)
بگذار آقای هانسن داخل بیاید.
I’ve never known him (to) pay for a drink.
تا به حال ندیده ام پول نوشیدنی اش را پرداخت کند.
در حالت مجهول این ساختار ها با افعال (make, see, hear, help و know) فعل در حالت مصدر با to می آید.
He was made to pay back the money.
مجبورش کردند تا پول را برگرداند.
She was heard to say that she disagreed.
شنیده شد که او می گوید مخالف است.
3) بعد از ساختار why not:
در زبان انگلیسی می توانیم پرسشی را مطرح کنیم و با ساختار why (not) و مصدر بدون to بعدش توصیه و پیشنهاد هایی مطرح کنیم.
Why pay more at other shops? We have the lowest prices.
چرا سراغ خرید به مغازه های دیگر برویم؟ ما پایین ترین قیمت ها را داریم.
Why stand up if you can sit down?
چرا ایستاده اید وقتی می توانید بنشینید؟
Why sit down if you can lie down?
چرا نشسته اید وقتی می توانید دراز بکشید؟
You’re looking tired. Why not take a holiday?
خسته به نظر میایی. چرا به تعطیلات نمی روی؟
4) بعد از حروف ربطی نظیر and, or, except, but, than, as و like:
هنگامی که دو ساختار مصدری با این حروف ربط به هم وصل می شوند، ساختار مصدری ما بدون to خواهد بود.
I’d like to lie down and go to sleep.
دوست دارم دراز بکشم و بخوابم.
Do you want to have lunch now or wait till later?
می خواهی الان ناهار بخوری یا صبر کنی تا بعد؟
We had nothing to do except look at the cinema posters.
کاری جز نگاه کردن به پوستر فیلم های سینمایی نداشتیم.
I’m ready to do anything but work on a farm.
حاضرم هر کاری به جز کار در مزرعه انجام دهم.
It’s easier to do it yourself than explain to somebody else how to do it.
انجام دادن آن توسط خودت تا توضیحش برای کس دیگری، آسان تر است.
It’s as easy to smile as frown.
لبخند زدن از اخم کردن راحت تر است.
I have to feed the animals as well as look after the children.
باید هم به حیوانات غذا بدهم و هم از کودکان مراقبت کنم.
Why don’t you do something useful like clean the flat?
چرا کار مفیدی مثل تمیز کردن آپارتمان انجام نمی دهی؟
نکته: عبارت rather than را معمولا با مصدر بدون to به کار می بریم.
Rather than wait any more, I decided to go home by taxi.
جای صبر کردن بیشتر، تصمیم به رفتن با تاکسی به خانه کردم.
5) بعد از do: بعد از عباراتی نظیر All I did was ‘تنها کاری که کردم’ و What I do is ‘کاری که می کنم’ و … می توانیم از عبارت مصدری بدون to استفاده کنیم.
All I did was (to) give him a little push.
تنها کاری که کردم کمی هل دادنش بود.
What a fire-door does is (to) delay the spread of a fire.
کاری درب ضد حریق انجام می دهد، تاخیر از سرایت آتش به جاهای دیگر است.
کاربرد ساختار های مصدری با to:
1) در زبان انگلیسی بعد از تعداد زیادی از افعال غیر کمکی می توانیم از مصدرهای با to استفاده کنیم.
It’s beginning to rain.
باران شروع به باریدن کرده است.
I don’t want to see you again.
دیگر نمی خواهم ببینمت.
She seems to be crying.
انگار دارد گریه می کند.
I expect to have finished by tomorrow evening.
انتظار دارم تا فردا تمامش کرده باشم.
The car needs to be cleaned.
ماشین باید شسته شود. (تمیز شود)
نکته مهم: افعال رایجی که در زبان انگلیسی می توانند با ساختار های مصدری to دار آورده شوند، عبارتند از:
- afford
- begin
- fail
- intend
- prefer
- seem
- agree
- care
- forget
- learn
- prepare
- start
- appear
- choose
- go on
- like
- pretend
- swear
- arrange
- consent
- happen
- love
- propose
- trouble
- ask
- continue
- hate
- manage
- promise
- try
- attempt
- dare
- help
- mean
- refuse
- want
- bear
- decide
- hesitate
- neglect
- regret
- wish
- beg
- expect
- hope
- offer
- remember
فعل مصدری با to ما بعد از تعدادی از افعال بالا مستقیم و بعد از تعدادی دیگر به صورت مفعول و سپس مصدر می آید. بهترین کار یادگیری افعال با مثال است تا همیشه بدانیم کجا مستقیم و کجا غیر مستقیم می آیند.
به خاطر داشته باشید بعد از تعداد زیادی از افعال دیگر هم در زبان انگلیسی نمی توانیم از ساختار های مصدری استفاده کنیم و باید ing بیاوریم.
I enjoy sailing.
از کشتی سواری لذت می برم.
مثال برای افعال رایج مصدری:
I want to listen.
می خواهم گوش بدهم.
I want you to listen.
می خواهم گوش دهی.
همانطور که می بینید مثال اول فاعل خود شخص است ولی در مثال دوم فاعل عوض شد ولی هر دو ساختار با فعل want به صورت مصدر با to آمده اند.
She didn’t want me to go. (not She didn’t want that I go.)
او نمی خواست من بروم.
They don’t allow people to smoke. (not They don’t allow that people smoke.)
آنها اجازه سیگار کشیدن به افراد را نمی دهند.
I didn’t ask you to pay for the meal.
ازت نخواستم که پول غذا را بدهی.
همانطور که بالاتر هم توضیح دادیم بعضی از این افعال با مفعول و بعد ساختارهای مصدری همراه می شوند:
- advise
- forbid
- love
- request
- allow
- force
- mean
- teach
- ask
- get
- need
- tell
- bear
- hate
- oblige
- tempt
- beg
- help
- order
- trouble
- cause
- instruct
- permit
- want
- command
- intend
- persuade
- warn
- compel
- invite
- prefer
- wish
- encourage
- leave
- recommend
- expect
- like
- remind
مثال:
My father used to say that when he was a commander in the army he always obliged his men to wake up soon and command them to be neat and tidy at all cost, he instructed them to use their weapons properly and forbade them to smoke in the garrison.
پدرم می گفت زمانی که فرمانده ارتش بود همیشه افرادش را موظف می کرد که زود بیدار شوند و به آنها دستور می داد که تحت هر شرایطی مرتب و تمیز باشند، به آنها دستور می داد که از سلاح خود به درستی استفاده کنند و آنها را از کشیدن سیگار در پادگان منع می کرد.
نکته: افعالی نظیر Let, make, see, hear, feel, watch, notice, have, and sometimes know و help را با مفعول و مصدور بدون to استفاده می کنیم.
Why won’t you let me explain?
چرا نمی گذاری آنرا توضیح بدهم؟
I heard her open the door and go out.
شنیدم که درب را باز کرد و بیرون رفت.
نکته: بعد از برخی از افعال نظیر suggest نمی توانیم مفعول و مصدر با to استفاده کنیم.
I suggested that she should go home.
توصیه کردم باید به خانه برود.
2) کاربرد ساختار های مصدری بعد از صفات:
در زبان انگلیسی بعد از کلمات و صفت های بیان کننده احساسات می توانیم از ساختار مصدر با to استفاده کنیم.
I’m pleased to see you.
از دیدن مجددت خوشحالم.
John was surprised to get Ann’s letter.
جان از دریافت نامه آن شگفت زده شده بود.
She’s anxious to go home.
از رفتن به خانه مضطرب است.
We’re happy to be here.
از اینجا بودن خوشحالیم.
I was shocked to see how ill he was.
از دیدن اینکه چقدر مریض بود, شوکه شدم.
Most people are afraid to hear the truth about themselves.
اکثر مردم از شنیدن حقایق در مورد خودشان می ترسند.
نکته: علاوه بر صفات بیان کننده احساسات، صفت های بسیار دیگری هم وجود دارند که بعد از آنها می توان ساختارهای مصدری با to به کار برد که عبارتند از:
- right
- wrong
- stupid
- certain
- welcome
- careful
- due
- fit
- able
- likely
- lucky
مثال:
We were right to start early.
حق داشتیم زود شروع کنیم.
Be careful not to wake the children.
دقت کنید بچه ها را از خواب بیدار نکنید.
I was stupid to believe him.
احمق بودم که باورش کردم.
It’s very likely to rain.
احتمال بارش باران زیاد است.
She’s certain to win.
حتما خواهد برد.
You were lucky not to be killed.
شانس آوردی که کشته نشدی.
You’re welcome to stay as long as you like.
تا هر موقع که بخواهی می توانی بمانی.
3) کاربرد ساختار های مصدری بعد از صفات عالی:
بعد از صفات عالی (superlatives) می توانیم از مصدر ها می توانیم استفاده کنیم.
He’s the oldest athlete ever to win an Olympic gold medal. (= … who has ever won …)
او مسن ترین فردی است که تا به حال مدال طلای المپیک را برده است.
این ساختار بیشتر با کلمات و صفاتی نظیر first, second, third etc, next, last و only دیده می شود.
Who was the first person to climb Everest without oxygen?
اولین کسی که قله اورست را بدون ماسک اکسیژن فتح کرده چه کسی بوده است؟
The next to arrive was Mrs Patterson.
نفر بعدی که قرار بود برسد خانم پترسن بود.
She’s the only scientist to have won three Nobel prizes.
او تنها دانشمندی است که سه بار جایزه نوبل را برده است.
Is this the first time that you have stayed here?
آیا این اولین بار است که اینجا اقامت داشتید؟
4) بعضی از صفات را می توان با مصدر ها تحت شرایط خاص به کار برد بدین صورت که فاعل جمله مفعول عبارت مصدری باشد، این گونه صفات عبارتند از:
- easy,
- hard
- difficult
- impossible
- good
- ready
- adjectives after enough and too
مثال:
He’s easy to please. (= To please him is easy. OR It is easy to please him.)
به راحتی راضی می شود.
Japanese is difficult for Europeans to learn. (= It is difficult for Europeans to leam Japanese.)
زبان ژاپنی برای اروپایی ها سخت است.
His theory is impossible to understand (= It is impossible to understand his theory.)
غیر ممکن است تئوری او را بفهمید.
Are these berries good to eat?
آیا این تمشک ها مناسب برای خوردن هستند؟
The apples were ripe enough to pick.
سیب ها برای برداشت به اندازه کافی رسیده بودند.
The letters are ready to sign.
نامه ها آماده امضا شدن هستند.
The box was too heavy to lift.
جعبه بسیار سنگین برای حمل بود.
She’s nice to talk to.
او فرد مناسبی برلی صحبت کردن است.
He’s very easy to get on with.
به راحتی می توان با او کنار آمد.
It’s not a bad place to live in.
جای بدی برای زندگی کردن نیست.
Cricket is not very interesting to watch. (not Cricket is not very interesting to watch it.)
تماشای کریکت خیلی جذاب نیست.
She’s nice to talk to. (not She-snice to talk to her.)
او فرد مناسبی برای صحبت کردن است.
نکته: هنگامی که صفتی قبل از اسم بیاید، معمولا مصدر را بعد از اسم به کار می بریم.
It’s a good wine to keep. (not It’s a good to keep wine.)
شراب خوبی برای نگه داری است.
سه صفت Easy, difficult و impossible را با این مدل ساختار ها، هنگامی که فاعل جمله واره، فاعل خود فعل باشد، نمی توان به کار برد.
She has difficulty learning maths, (not She is difficult to-learn maths.)
او در یادگیری ریاضیات مشکل دارد.
Iron rusts easily. (not Iron is easy to rust.)
آهن سریع زنگ می زند.
This material can’t possibly catch fire. (not This material is impossible to catch fire)
این ماده به راحتی آتش نمی گیرد.
5) کاربرد ساختار های مصدری بعد از اسامی و ضمایر:
I have no wish to change. (= I do not wish to change.)
آرزویی برای تغییر ندارم.
I told her about my decision to leave. (= I told her that I had decided to)
در مورد تصمیمم به رفتن به او گفتم.
Is there any need to ask Joyce? (= Do we need to ask Joyce?)
نیازی به پرسش از جویس است؟
نکته: دقت داشته باشید که تمام اسامی را نمی توان در این حالت با مصدر ها آورد.
I hate the thought of getting old.
از فکر پیر شدن بیزارم.
و دقت داشته باشید که تمام افعال و اسامی مربوط هم از این ساختار ها تبعیت نمی کنند.
I hope to arrive.
امیدوارم برسم.
I do not intend to return.
قصدی به بازگشت ندارم.
There’s no hope of arriving.
امیدی به رسیدن نیست.
I have no intention of returning.
قصدی به بازگشت ندارم.
She prefers to live alone.
ترجیح می دهم تنها زندگی کنم.
I understand her preference for living alone.
ترجیح او به تنها زندگی کردن را درک می کنم.
6) کاربرد ساختار های مصدری با to بعد از اسامی مرتبط با صفات:
You were a fool to agree. (= You were foolish to agree.)
احمق بودی که قبول کردی. (هم عقیده بودی)
What a nuisance to have to go! (= How annoying to have to go!)
مجبور شدن به رفتن چه عذابی بود!
It’s a pleasure to see you again. (= It’s pleasant to see you again.)
دیدن تو خیلی خوشحال کننده است.
7) کاربرد ساختار مصدری بعد از کلمات و عبارات بیان کننده هدف و مقصود:
It was a war to end all wars.
جنگی برای پایان دادن به همه جنگ ها بود.
I’d like something to stop my toothache.
چیزی برای توقف دندان دردم نیاز دارم.
نکته: اسم یا ضمیر می تواند به عنوان مفعول عبارت مصدری به کار گرفته شود.
I need some more books to read. (I will read the books.)
به چند کتاب بیشتر برای خواندن نیاز دارم.
Did you tell her which bus to take?
می دانستی کدام اتوبوس را سوار شوی؟
Is there anything to drink?
چیزی برای نوشیدن وجود دارد؟
نکته: اگر اسم و ضمیر مفعول عبارت مصدری باشد، بعد از عبارت مصدری دیگر ضمیر مفعولی اضافه نمی کنیم.
I gave her a paper to read. ( not … a paper to read it.)
به او برگه ای برای خواندن دادم.
He needs a place to live in. (not … a place to live in it.)
به جایی برای زندگی کردن نیاز دارد.
نکته: بعد از عباراتی نظیر somewhere/anywhere/nowhere می توان مصدر به کار برد.
The kids want somewhere to practise their music.
بچه ها به جایی برای تمرین موسیقی شان نیاز دارند.
مثال های بیشتر برای این کاربرد:
I sat down to rest. (not I sat down for resting / for to rest)
نشستم تا استراحت کنم.
He went abroad to forget.
به خارج رفت تا فراموش کند.
I’m going to Austria to learn German.
به اتریش رفتم تا آلمانی یاد بگیرم.
To switch on, press red button.
برای روشن کردن لامپ, دکمه قرمز را فشار دهید.
He got up early in order to have time to pack.
زود از خواب بیدار شد تا فرصتی برای جمع آوری وسایلش داشته باشد.
I watched him in order to know more about him.
او را زیر نظر گرفتم تا بیشتر بشناسمش.
I moved to a new flat so as to be near my work.
به آپارتمانی جدید برای نزدیک تر بودن به محل کارم نقل مکان کردم.
I’m going to leave now, so as not to be late. (not I’m going to leave now, not to be late)
الان می خواهم بروم، تا دیر نکنم.
I left the door unlocked for Harriet to get in.
درب را باز گذاشتم تا هریت وارد شود.
8) کاربرد عبارات مصدری بعد از enough, too much:
There was enough light to see what I was doing.
نور به اندازه کافی برای دیدن اینکه چه کار داشتم انجام می دادم وجود داشت.
There’s too much snow (for us) to be able to drive.
برف زیادی برای رانندگی کردن در جاده وجود داشت.
We’ve got plenty of time to see the British Museum.
زمان زیادی برای دیدن موزه بریتانیا داشتیم.
نکته: کلمه enough را معمولا قبل از room و time حذف می کنیم.
There’s hardly (enough) room to breathe in here.
جایی برای نفس کشیدن اینجا وجود ندارد.
Do you think we’ll have (enough) time to do some shopping?
فکر می کنی وقت برای خرید رفتن خواهیم داشت؟
9) کاربرد عبارات مصدری با حروف اضافه:
در زبان انگلیسی، بعد از اسم می توان مصدر و حرف اضافه آورد.
Mary needs a friend to play with.
مری به یک دوست برای بازی کردن نیاز دارد.
He’s looking for a flat to live in.
او دنبال آپارتمان برای زندگی کردن می گردد.
در حالت خیلی رسمی، ساختار دیگری هم کار برد دارد که در آن ابتدا اسم سپس حرف اضافه و بعد عبارات پرسشی whom! which و در آخر عبارت مصدری را در آن به کار می بریم.
Mary needs a friend with whom to play.
مری به یک دوست برای بازی کردن نیاز دارد.
He’s looking for a place in which to live.
او به جایی برای زندگی کردن نیاز دارد.
10) کاربرد مصدر ها با عبارات خاص:
در زبان انگلیسی عبارت های زیادی مشاهده می شود که دارای عبارات مصدری با to هستند. مانند:
the life to come (= life after death)
زندگی پس از مرگ
the world to come
دنیای پیش رو
his wife to be (= his future wife)
همسر آینده اش
11) کاربرد عبارت مصدری در حالت نقل قولی:
از عبارات مصدری به همراه کلمات پرسشی در حالت نقل قولی می توان استفاده کرد.
I wonder who to invite. (= … who I should invite.)
متعجبم (مانده ام) چه کسی را دعوت کنم.
Tell us what to do.
به ما بگو چه کار کنیم.
Can you show me how to get to the station? (= … how I can get to the station?)
آیا می توانی به من نشان دهی چگونه به ایستگاه بروم؟
I don’t know where to put the car.
نمی دانم کجا ماشین را بگذارم.
Tell me when to pay.
به من بگو چه موقع پرداخت کنم.
I can’t decide whether to answer her letter.
نمی توانم تصمیم بگیرم جواب نامه اش را بدهم یا نه.
نکته: در زبان انگلیسی در حالت پرسش سوال مستقیم، از عبارات مصدری با to استفاده نمی کنیم و معمولا بعد از کلمات پرسشی از افعال وجهی shall و should استفاده می کنیم.
How shall I tell her? (not How to tell her?)
چگونه باید به او بگویم؟
What shall we do? (not What to do?)
چه کار باید بکنیم؟
Who should I pay? (not Who to pay?)
به چه کسی باید پرداخت کنم؟
12) کاربرد مصدر های با to در عناوین:
ما بیشتر عبارات مصدری نظیر How to/ What to do را در عناوین و دستورالعمل های کتاب، کتابچه ها و جزوات می بینیم.
HOW TO IMPROVE YOUR PRONUNCIATION
چطور نحوه تلفظتان را تقویت کنید.
WHAT TO DO IF FIRE BREAKS OUT
اگر جایی آتش گرفت چه کنیم.
12) کاربرد عبارات مصدری در حالت معلوم و مجهول:
از ساختار اسم + عبارت مصدری می توان در مورد اجبار و چیز هایی که افراد مجبور به انجام آن هستند در دو حالت معلوم و مجهول استفاده کرد.
There’s a lot of work to do / to be done.
کار زیادی برای انجام دادن وجود دارد.
There are six letters to post / to be posted
شش نامه برلی پست کردن وجود دارد.
Give me the names of the people to contact / to be contacted.
اسامی افرادی که می خواهی با آنها در تماس باشی را به من بده.
The people to interview / to be interviewed are in the next room.
افرادی که می خواهند مصاحبه شوند در اتاق کناری هستند.
نکته: در این نوع حالت ها اگر در مورد شخص کننده کار فکر کنیم، بیشتر ترجیح می دهیم از حالت معلوم مصدری استفاده کنیم.
I’ve got work to do. (not I’ve got work to be done.)
کار برای انجام دادن داریم.
They’ve sent Jane a form to fill in.
فرمی برلی جین فرستادند تا پرش کند.
و در سوی مقابل اگر به جای کننده کار بیشتر به خود کار فکر کنیم و تاکیدمان عمل انجام شده باشد، از حالت مصدری مجهول ترجیح می دهیم استفاده کنیم.
The carpets to be cleaned are in the garage. (not The carpets to clean …)
قالیچه ها در گاراژ باید شسته شوند.
His desk is covered with forms to be filled in.
میزش با فرم هایی برای تکمبل شدن، پر شده بود.
نکته: بعد از فعل be معمولا از حالت مجهول مصدری بیشتر استفاده می کنیم.
These sheets are to be washed (not These sheets are to wash.)
این کاور ها باید شسته شوند.
This form is to be filled in in ink.
این فرم باید با خودکار تکمیل شود.
The cleaning is to be finished by midday.
تمیز کاری باید تا وسط روز تمام شود.
نکته: دقت داشته باشید که در زبان انگلیسی اصطلاحاتی نظیر anywhere/nowhere to be seen/found را با حالت مصدری مجهول فقط می بینید.
He wasn’t anywhere to be seen. (not … anywhere to see.)
او هیچ جا رویت نشد.
Susan was nowhere to be found. (not … nowhere to find.)
سوزان هیچ کجا پیدایش نشد. (هیچ کجا نمی شد سوزان را پیدا کرد.)
از ساختار مجهول مصدری برای بیان ارزش، قضاوت و … با افعالی نظیر congratulate, encourage, avoid استفاده می کنیم.
You are to be congratulated. (not … to congratulate.)
به تو تبریک گفته خواهد شد.
This behaviour is to be encouraged.
این رفتار مورد تشویق قرار خواهد گرفت.
کلمه blame هم همین وضعیت را دارد و بیشتر در حالت مصدری ظاهر می شود.
Nobody was to blame for the accident.
هیچ کس برلی تصادف مواخذه نشد.
13) حالت مصدری کامل و کاربرد هایش:
این حالت با نام Perfect infinitives شناخته می شود و ساختاری رسمی است و دقیقا معنای گذشته و حال کامل را دارد.
I’m glad to have left school (= I’m glad that I have left …)
خوشحالم مدرسه را ترک کرده ام.
She was sorry to have missed Bill (= … that she had missed Bill.)
از دلتنگی اش برای بیل، شرمنده بود.
We hope to have finished the job by next Saturday. (=… that we will have finished …)
امیدواریم تا شنبه بعدی کار را تمام کرده باشیم.
You seem to have annoyed Anne yesterday. (= It seems that you annoyed Anne yesterday.)
انگار آن را دیروز آزرده خاطر کرده بودی.
نکته: بعد از بعضی از افعال (mean, be, would like) این ساختار می تواند به گذشته ای غیر واقعی و خیالی رجوع کند.
I meant to have telephoned, but I forgot. (or I meant to telephone…)
می خواستم زنگ بزنم ولی یادم رفت.
He was to have been the new ambassador, but he fell ill.
قرار بود سفیر جدید باشد ولی مریض شد.
I wish I’d been there.
ای کاش آنجا بودم.
I would like to have seen Harry’s face when Nan walked in.
ای کاش آنجا بودم و وقتی نان وارد شد قیافه هری را می توانستم ببینم.
14) کاربرد عبارات مصدری در نقش فاعلی، متممی و مفعولی:
در انگلیسی قدیمی تر، عبارت مصدری را به راحتی می توانستیم در نقش فاعلی هم ببینیم.
To practise regularly is important.
تمرین منظم مهم است.
To wait for people who were late made him angry.
منتظر افرادی که دیر کرده بودند، عصباند اش کردند.
اما در انگلیسی امروزی و مدرن این ساختار دیگر چیزی عجیب تلقی می شود و به جای آن جملات به شکل زیر ظاهر می شوند.
It’s important to practise regularly.
It made him angry to wait far people who were late.
در حالت فاعلی از ساختار ing در ابتدای جملات هم می توان استفاده کرد.
Selling insurance is a pretty boring job. (More natural than To sell insurance …)
فروختن بیمه شغلی خسته کننده و ملال آور است.
مثال برای کاربرد متممی:
Your task is to get across the river without being seen.
وظیفه تو عبور از رود خانه بدون اینکه دیده شوی است.
My ambition was to retire at thirty.
آرزویم بازنشستگی در سن سی سالگی بود.
جملات بالا رابه شکل زیر هم می توان دید:
It is your task to get across the river without being seen.
It was my ambition to retire at thirty.
مثال برای حالت مفعولی:
I like fresh bread for breakfast. (noun object)
نان تازه برای صبحانه می خواهم.
I like to read the paper at breakfast. (infinitive clause as object)
دوست دارم هنگام صبحانه روزنامه بخوانم.
She wants some exercise.
او چند تمرین می خواهد.
She wants to dance.
می خواهد برقصد.
نکته: در زبان انگلیسی ساختاری وجود دارد که به طور مجزا دارای فاعل جداگانه است و ساختار آن به صورت زیر است که بسیار رایج هم است.
for + noun/pronoun + infinitive
مثال:
Ann will be happy to help you. (Ann will help.)
آن از کمک به تو خوشحال خواهد شد.
Ann will be happy for the children to help you. (The children will help.)
آن از اینکه کودکان به تو کمک می کنند خوشحال خواهد شد.
My idea was to learn Russian.
نظرم یادگیری زبان روسی بود.
My idea was for her to learn Russian.
نظرم برای او یادگیری زبان روسی بود.
To ask Joe would be a big mistake.
پرسش از جو اشتباه بزرگی خواهد بود.
For you to ask Joe would be a big mistake. (not You taask Joe would be …)
اینکه تو از جو بپرسی اشتباه بزرگی خواهد بود.
این بود از گرامر مصدر با to (to + infinitive) در زبان انگلیسی که امیدوارم به خوبی یاد گرفته باشید. اگر سوالی دارید، حتما از بخش نظرات همین مطلب بپرسید تا پاسخ دهیم. فراموش نکنید که برای یادگیری کامل زبان انگلیسی، می توانید در کلاس های آموزش زبان انگلیسی فرالن شرکت کنید. اطلاعات بیشتر در صفحه این زبان در سایت قرار دارد.
دیدگاهتان را بنویسید