جای قید در زبان انگلیسی
جای قید در زبان انگلیسی همواره برای فراگیران مخصوصا در سطوح پایین تر دردسر ساز بوده و بسیاری را به اشتباه می اندازد. حال تیم حرفه ای گرامر نویسان سایت فرالن و مجموعه آموزشگاه های فراست نوین قصد دارند که در این مقاله که از کتاب مایکل سوآن برگرفته شده، این مشکل را برای شما رفع کند. امیدواریم پس از مطالعه کامل و جامع این مقاله مشکل شما رفع و دیگر از جایگاه تمامی قیود خیالتان راحت شود و به راحتی آنها را در صحبت استفاده کنید.
در نظر داشته باشید که قید ها بر اساس نوع و انواع گوناگون خود جایگاه های مختلفی دارند. در اینجا می خواهیم قواعد کلی نسبت به جایگاه قید در جمله را بررسی کنیم.
اکنون به موارد و مثال های زیر دقت کنید تا مورد به مورد جایگاه قیود را با هم بررسی کنیم:
1) مورد اول: در زبان انگلیسی ما معمولا قید را بین فعل و مفعولش قرار نمی دهیم بلکه آن را بعد از مفعول مانند ساختار فعل + مفعول + قید (verb + object + adverb) در پایان جمله می آوریم:
She speaks English well.
در حالت دیگر می توان قید را در ابتدای جمله بعد از فاعل و قبل از فعل و مفعول مانند ساختار قید + فعل + مفعول (adverb + verb + object) آورد:
I often get headaches. (not I get often headaches.)
اما فراموش نکنید قید های کوچک (adverb particles) مانند on و off و … را می توان بین فعل و اسم آورد:
I turn on the lamp.
I turn the lamp on.
چراغ را روشن می کنم.
در این مثال، همانطور که می بینید on قید کوچک محسوب می شود و هم بین فعل و اسم و هم در انتها و بعد از اسم آورده شده است.
یا در مثال
Could you switch off the light?
می توانی چراغ را خاموش کنی؟
کلمه off به عنوان قید کوچک بین فعل و اسم آمده است.
2) مورد دوم: در زبان انگلیسی سه جایگاه نرمال برای قید ها وجود دارد که عبارتند از جلو، وسط و انتها.
منظور از جلو (front)، ابتدای جمله است:
Yesterday morning something very strange happened.
دیروز صبح چیز عجیبی اتفاق افتاد.
منظور از وسط (mid-position) بین فاعل و فعل است:
My brother completely forgot my birthday.
برادرم تولدم را کاملا فراموش کرده بود.
I have never understood her.
هیچ وقت او را درک نکردم.
و منظور جایگاه انتهایی (end position) در انتهای جمله است که تقریبا رایج ترین جایگاه قیدی در زبان انگلیسی است:
What are you doing tomorrow?
فردا چه کار خواهی کرد؟
3) مورد سوم: در زبان انگلیسی قید هایی که رابط محسوب می شوند در ابتدای جمله قرار می گیرند:
However, not everybody agreed.
اگر چه ,همه همه عقیده نبودند.
قید های تکرار (always, often) و قید های قطعیت جایگاهی میانی دارند:
My boss often travels to America.
رئیسم اغلب به آمریکا سفر می کند.
I’ve definitely decided to change my job.
قطعا تصمیم به تغییر شغلم گرفته ام.
قید های حالت، مکان و زمان بیشتر جایگاه انتهایی دارند:
She brushed her hair slowly.
او موهایش را به آرامی شانه می کرد.
The children are playing upstairs.
بچه ها در حال بازی کردن در طبقه بالا هستند.
I phoned Alex this morning.
امروز صبح به الکس زنگ زدم.
نکته: قید های زمان را در ابتدای جملات هم می توان آورد:
Tomorrow I’ve got a meeting in Cardiff.
فردا قرار ملاقاتی در کاردیف دارم.
نکات تخصصی این مبحث
4) مورد چهارم: قیود رابط نظیر (then ,next و …)، قیود نظری (fortunately ,surprisingly و …) و قیود تکرار (always ,usually ,sometimes و …) معمولا جایگاه ابتدایی و آغازین در جمله دارند:
I worked until five o’clock. Then I went home.
تا ساعت 5 کار کردم و سپس به خانه رفتم.
Next, I want to say something about the future.
سپس می خواهم چیزی در مورد آینده بگویم.
Suddenly the door opened.
ناگهان درب باز شد.
Some of us want a new system. However, not everybody agrees.
بعضی از ما سیستم جدید می خواهیم. اگر چه، همه موافق نیستند.
نکته: جایگاه های دیر هم با این قیود ممکن هستند اما کمتر رایج ترند:
I went home then. Not everybody, however, agrees.
سپس به خانه رفتم. با این وجود همه موافق نبودند.
5) مورد پنجم: قیود نظری و آنهایی که بیانگر نظر و عقیده هستند هم می توان در ابتدای جمله آورد:
Fortunately, she has decided to help us.
خوشبختانه، او تصمیم گرفته است تا به ما کمک کند.
Stupidly, I forgot my keys.
به طرز احمقانه ای، کلید هایم را فراموش کردم.
6) مورد ششم: قیود تکرار نظیر Usually, normally, often, frequently, sometimes و occasionally را می توان در ابتدای جمله آورد اما جایگاه میانی برای آنها رایج تر است:
Sometimes I think I’d like to live somewhere else.
بعضی اوقات فکر می کنم که تمایل دارم جای دیگری زندگی کنم.
Usually I get up early.
معمولا صبح زود از خواب بیدار می شوم.
نکته: در زبان انگلیسی قیود Always, ever, rarely, seldom و never را در حالت عادی در ابتدای جمله نمی آوریم:
I always/never get up early. (not Always/Never I get up early.)
همیشه/هرگز صبح زود از خواب بیدار می شوم/نمی شوم.
با این حال دو قید تکرار همیشه ‘always’ و هرگز ‘never’ در جملات امری در ابتدا به کار برده می شوند:
Always look in the mirror before starting to drive.
همیشه قبلا از شروع رانندگی در آینه ها نگاه کن.
Never ask her about her marriage.
هرگز در مورد ازدواجش از او سوال نکن.
7) مورد هفتم: قیود قطعیتی نظیر Maybe و perhaps با معانی ‘ممکن است و شاید’ را می توان در ابتدای جمله آورد:
Maybe I’m right and maybe I’m wrong.
شاید /ممکن است حق با من باشد و شاید هم اشتباه کنم.
Perhaps her train is late.
شاید قطارش دیر کرده است.
باقی قیود قطعیت نظیر (probably, definitely, certainly) را می توان در جایگاه میانی آورد.
8) مورد هشتم: قیود مکان را باید حتما در انتها آورد ولی جایگاه ابتدایی و آغازین هم برای آنها ممکن است به خصوص در حالت نوشتاری وقتی که قید هدف اصلی پیام مورد نظر ما نباشد:
At the end of the garden stood a very tall tree.
در انتهای باغ درخت بسیار بزرگی قرار گرفته بود.
On the grass sat an enormous frog.
روی چمن قورباغه بزرگی نشسته بود.
Down came the rain.
باران شروع به باریدن کرد.
نکته: دو قید اینجا و آنجا (Here and there) معمولا آغاز کننده جمله و عبارت ما در زبان انگلیسی هستند:
Here comes your bus. (not Here your bus comes.)
مدیرت آمد.
There’s Alice.
آلیس اینجاست.
There goes our train!
قطار ما هم رسید.
در زبان انگلیسی ضمایر فاعلی مستقیما بعد از here و there می آیند:
Here it comes. (not Here comes it)
آمدش!
There she is. (not There is she.)
او آنجاست.
9) مورد نهم: قیود زمان نظیر today, afterwards, in June, soon, every week و … در حالتی که قید ها در جمله هدف اصلی جلب توجه جمله مورد نظر ما نباشند،جایگاه ابتدایی دارند:
Today I’m going to London.
امروز به لندن می روم.
In June we went to Cornwall.
در ماه ژوئن به کرنوال رفتیم.
Afterwards we sat round and talked.
بعد، دور هم نشستیم و صحبت کردیم.
Soon everything will be different.
به زودی همه چیز فرق خواهد کرد.
نکته: برای این قیود جایگاه پایانی هم رایج است. قید soon را می توان در میان جمله هم آورد. اصطلاحات زمانی که با every همراه می شوند را هم در ابتدا می توان آورد:
Every week she has a new hairstyle.
هر هفته مدل موی جدیدی دارد.
اما در نظر داشته باشید باقی اصطلاحات زمانی (daily, weekly, monthly و …) را در پایان جمله هم می توان آورد.
10 ) مورد دهم: در زبان انگلیسی قیود حالت (Adverbs of manner) و زمان را در انتها می آوریم. قیود تکرار نظیر occasionally را هم می توان در پایان جمله آورد.
نکته: متظور اینجا از قید حالت (Adverbs of manner) حالت انجام کار است که در زبان انگلیسی می توان به angrily, happily, fast, slowly, well, badly, nicely, noisily, quietly, hard, softly به معانی با عصبانیت، با شادی، سریع، به آرامی، خوب، به طرز بدی، خوب، با سر و صدا، به آرامی، به سختی و به نرمی اشاره کرد.
He drove off angrily.
او با عصبانیت رانندگی کرد و رفت.
She read the letter slowly.
نامه را آرام خواند.
You speak English well.
انگلیسی را خیلی خوب حرف می زنی.
John works really hard.
جان، سخت کار می کند.
نکته: در زبان انگلیسی قید هایی که به y ختم می شوند را اگر در جمله تاکیدی روی آنها نداشته باشیم، می توان در میانه جمله آورد.
She angrily tore up the letter.
او با عصبانیت نامه را پاره کرد.
I slowly began to feel better again.
کم کم احساس بهتر شدن می کردم.
12) مورد دوازدهم: قید مکان در زبان انگلیسی همانطور که از نانش پیداست بیانگر مکان روی دادن و رخ دادن امر و کاری است و می توان به مواردی مانند upstairs, around, here, to bed, in London, out of the window به معنای طبقه بالا، دوو و اطراف، اینجا، در تخت خواب، در لندن، بیرون پنجره و … اشاره کرد.
The children are playing upstairs.
بچه هو طبقه بالا در حال بازی مردن هستند.
Come and sit here.
بیا و اینجا بنشین.
Don’t throw orange peel out of the window.
پوست پرتقال ها را بیرون پنجره نینداز.
She’s sitting at the end of the garden.
او انتهای باغ نشسته است.
نکته: در حالت ادبی، اگر قید مرکز توجه جمله ما نباشد، جایگاه آغازین و ابتدایی هم برای قیود مکان ممکن است:
At the end of the garden there was a very tall tree.
درخت بزرگی ته باغ قرار داشت.
نکته: در زبان انگلیسی قیود حرکتی را می توان قبل از قید های موقعیتی در جمله آورد.
The children are running around upstairs.
بچه ها ,طبقه بالا دور و اطراف می دوند.
13) قید های زمان و تکرار دقیقی مانند today, afterwards, in June, last year, finally, before, eventually, already, soon, still, last, daily, weekly, every year با معانی امروز، بعد، در ماه ژوئن، پارسال، نهایتا، قبلا، در پایان، تاکنون، به زودی، هنوز، در آخر، روزانه، هفتگی، سالانه را می توان در پایان جمله آورد.
I’m going to London today.
امروز به لندن می روم.
What did you do afterwards?
بعدش چه کار کردی؟
She has a new hairstyle every week.
هر هفته مدل موی جدیدی دارد.
با قید های زمان و تکرار هم در صورتی که تاکید ما روی خود قید نباشد، جایگاه ابتدایی طبیعی است.
Today I’m going to London.
امروز به لندن می روم.
.Every week she has a new hairstyle.
هر هفته مدل موی جدید دارد.
قید هایی نظیر Finally, eventually, already, soon و last را در میانه جمله هم می توان آورد.
14) مورد چهاردهم: اغلب در زبان انگلیسی، قیود حالت و مکان و زمان به ترتیب پشت سر هم می آیند:
Put the butter in the fridge at once. (not … at once in the fridge)
سریع کره را در یخچال بگذار.
Let’s go to bed early. (not … early to bed.)
بریم زود به تخت برای خوابیدن برویم.
I worked hard yesterday.
دیروز خیلی کار کردم.
She sang beautifully in the town hall last night.
دیشب او در سالن اجماعات به زیبایی آواز خواند.
15) مورد پانزدهم: اگر در جمله مورد نظر قید های تکرار ما مرکز توجه و مورد تاکید باشد، قیودی مانند usually, normally, often, frequently, sometimes و occasionally می توانند در انتهای جمله آورده شوند اما در نظز داشته باشید که در حالت عادی جایگاه آنها معمولا در میانه جمله است:
I go there occasionally.
هر از گاهی به آنجا می روم.
We see her quite often.
او را هر چند وقت یکبار می بینم.
I get very depressed sometimes.
گاهی خیلی افسرده می شوم.
نکات بیشتر:
همانطور که بالاتر توضیح دادیم، قید ها جایگاه های متفاوتی دارند. یا در ابتدا، یا انتها و یا در میانه جمله می آیند ولی شاید برای شما سوال پیش بیاید منظور ما دقیقا از جایگاه میانی چیست؟
در جواب باید بگوییم منظور ما از جایگاه میانی، بعد از فعل کمکی و قبل از فعل اصلی تک کلمه است.
I always play tennis on Saturdays. (not I play always tennis …)
همیشه شنبه ها تنیس بازی می کنم.
It certainly looks like rain.
انگار قرار است حتما باران ببارد.
We nearly won the match.
داشتیم بازی را می بردیم.
اکنون به مثال های زیر که در آنها قید بعد از فعل کمکی آمده است دقت کنید:
She has never written to me. (not usually She never has written to me.)
او هر گز تا به حال برایم نامه ننوشته است.
He was definitely trying to get into the house.
تقلی می کرد که حتما وارد خانه شود.
The train will probably be late.
قطار ممکن است دیر کند.
You can almost see the sea from here.
تقریبا از اینجا می توانی دریا را ببینی.
یا در این مثال ها بعد از am/are/is/was/were:
She was always kind to me. (not usually She always was kind to me.)
همیشه با من مهربان بود.
It is probably too late now.
الان دیگر باید خیلی دیر شده باشد.
I am obviously not welcome here.
بدیهی است که اینجا جای من نیست.
هنگانی که در جمله ما دو فعل کمکی وجود داشته باشد، قید اغلب بعد از فعل کمکی اول می آید:
You have definitely been working too hard.
حتما (داشتی) خیلی کار می کردی.
She would never have been promoted if she hadn’t changed jobs.
اگر شغلش را عوض نکرده بود، ارتقا شغلی گرفته بود.
نکته: هنگامی که فعل کمکی تنها به جای عبارت فعلی استفاده شده باشد، جایگاه میانی قیدی قبل از آن استفاده می شود:
Are you working? I certainly am.
در حال کار کردنی؟ دقیقا.
I don’t trust politicians.
به سیاستمداران اعتمادی ندارم.
I never have, and I never will.
هرگز نداشته ام و نخواهم هم داشت.
نکته: قیود تکرار نظیر always, ever, usually, normally, often, frequently, sometimes, occasionally, rarely, seldom, never را قبل از فعل اصلی و بعد از فعل کمکی به کار می بریم:
We usually go to Scotland in August.
معمولا ماه آگوست به اسکاتلند می رویم.
It sometimes gets very windy here.
اغلب اینجا باد می وزد.
I have never seen a whale.
هرگز تا به حال وال ندیده ام.
You can always come and stay with us if you want to.
اگر دلت خواست همیشه می توانی پیش ما بیایی و بمانی.
Have you ever played American football?
آیا تا به حال فوتبال آمریکایی بازی کرده ای؟
My boss is often bad-tempered.
رئیسم اغلب بی اعصاب است.
I’m seldom late for work.
به ندرت سر کار دیر می روم.
We have never been invited to one of their parties.
هرگز تا به حال به مهمانی هایشان دعوت نشده ایم.
She must sometimes have wanted to run away.
حتما باید تمایل به فرار داشته بوده است.
نکته: قیودی نظیر Usually, normally, often, frequently, sometimes و occasionally را در ابتدا و انتهای جمله هم می توان آورد.
Sometimes I think I’d like to live somewhere else.
گاهی فکر می کنم، دوست داشتم جای دیگری زندگی می کردم.
I see her occasionally.
اغلب او را می بینم.
قیود قطعیت نظیر probably, certainly, definitely, clearly, obviously را هم می توان قبل از فعل اصلی و بعد از فعل کمکی آورد:
He probably thinks you don’t like him.
شاید فکر می کند تو ازش خوشت نمی آید.
It will certainly rain this evening.
قطعا امروز عصر باران خواهد بارید.
There is clearly something wrong.
مشخصا یک جای کار لنگ است.
I definitely feel better today.
قطعا امروز حالم بهتر است.
The train has obviously been delayed.
واضح است که قطار امروز تاخیر داشته است.
نکته: قید هایی نظیر Maybe و perhaps با معانی ‘شاید’ را می توان در ابتدای جمله آورد:
Maybe I’m right and maybe I’m wrong.
شاید حق با من باشد و شایدم اشتباه کنم.
Perhaps her train is late.
شاید قطار دیر کرده است.
قید های تکاملی نظیر completely, practically, almost, nearly, quite, rather, partly, sort of, kind of, more or less, hardly, scarcely را هم می توان قبل از فعل اصلی و بعد از فعل کمکی آورد:
I have completely forgotten your name.
اسمت را کاملا فراموش کرده ام.
The house is partly ready.
بخش هایی از خانه تقریبا آماده شده است.
Sally can practically read.
سالی دیگر عملا می تواند بخواند.
I kind of hope she wins.
یک جورایی امیدوارم او ببرد.
It was almost dark.
تقریبا هوا تاریک شده بود.
It hardly matters.
اصلا اهمیتی ندارد.
مثال برای قیود تکمیلی (adverb of completeness) بعد از افعال کمکی:
I will have completely finished by next June.
تا ماه ژوئن پروژه را تمام خواهم کرد.
Do you think the repair has been properly done?
فکر می کنی تعمیرات بد انجام شده است؟
قیود نظری و بیانگر ایده ها (Comment adverbs) در جایگاه میانی جمله آورده می شوند:
I stupidly forgot my keys.
به طرز احمقانه ای کلید هایم را فراموش کردم.
She has fortunately decided to help us.
خوشبختانه تصمیم به کمک کردن به ما کرده است.
قیود تمرکزی (focusing adverbs) که اشاره به قسمت خاصی از جمله و عبارت برای تاکید بیشتر نظیر also, just, even, only, mainly, mostly, either, neither را هم دقیقا مانند قید های اشاره شده در بالا قبل فعل اصلی و بعد از افعال کمکی می توان به کار برد:
Your bicycle just needs some oil – that’s all.
دوچرخه ات نیاز به کمی روغن کاری دارد – فقط همین.
She neither said *Thank you’ nor looked at me.
او نه از من تشکر کرد و نه نگاهم کرد.
He’s been everywhere – he’s even been to Antarctica.
او همه جا رفته است – به قطب جنوب هم سفر کرده است.
We’re only going for two days.
فقط برای دو روز خواهیم رفت.
The people at the meeting were mainly scientists.
افراد در جلسه اکثرا دانشمندان بودند.
قیود حالت نظیر angrily, happily, slowly, suddenly, noisily, quietly, softly که بیانگر حالت و نحوه روی دادن کار یا فعالیت هستند را اغلب در انتهای جمله می آوریم ولی این را هم در نظر داشته باشید که همه قید های منتهی به ly، اگر قید تاکید جمله نباشد، در جایگاه میانی هم آورده می شوند:
She angrily tore up the letter.
او با عصبانیات نامه را پاره کرد.
I slowly began to feel better again.
کم کم، احساس بهتر شدن می کردم.
We have suddenly decided to sell the house.
خیلی ناگهانی تصمیم به فروش خانه کردیم.
This time next week I’ll be happily working in my garden.
هفته بعدی این موقع، با آرامش و شادی مشغول کار کردن در باغچه خودم خواهم بود.
نکته: در جملات منفی، اگر تاکید جمله روی منفی سازی و کلمه منفی باشد، قید را معمولا قبل از not می آوریم. در غیر این صورت بعد از آن آورده می شود:
I certainly do not agree.
به هیچ وجه موافق نیستم.
I do not often have headaches.
معمولا سر درد ندارم.
نکته: با گروه خاصی از قید ها، هر دو جایگاه ممکن است، فقط با اندکی تفاوت معنایی:
I don’t really like her. (mild dislike)
واقعا از او خوشم نمی آید. (عدم علاقه ملایم)
I really don’t like her. (strong dislike)
واقعا از او خوشم نمی آید. (عدم علاقه شدید)
نکته: هنگانی که قید ها را قبل از not می آوریم، ممکن است آنها قبل از فعل کمکی اول در جمله به کار روند و فراموش نکنید همیشه قبل از فعل کمکی do آورده می شوند:
I probably will not be there. (or I will probably not be there.)
احتمالا آنجا نخواهم بود.
He probably does not know. (not He does probably not know.)
احتملا او خبر ندارد.
نکته: در زبان انگلیسی فقط یک جایگاه برای قید، قبل از فعل منفی مخفف شده، ممکن است که آن هم قبل از مخفف منفی است:
I probably won’t be there.
آنجا نخواهم بود.
در زبان انگلیسی قید هایی که با افعال تاکیدی همراه می شوند جایگاهی میانی دارند:
She has certainly made him angry. – I’m really sorry.
قطعا او را عصبانی کرده است. واقعا متاسفم.
She certainly HAS made him angry! I really AM sorry.
او را قطعا عصبانی کرده – واقعا متاسفم.
Polite people always say thank-you.
افراد مودب همیشه تشکر می کنند.
Yes, well, I always do say thank-you.
بله، همیشه متشکرم می گویم.
در زبان انگلیسی اگر قسمت اول عبارت فعلی ما، فعل وجهی یا کمکی باشد، قید با جایگاه میانی هم می تواند قبل و هم بعد از آنها بیاید:
They sometimes must be bored. (or They must sometimes be bored.)
واقعا باید کسل شده باشند.
She could have easily been killed (or She could easily have been killed.)
می تواند به راحتی کشته شده باشد.
We always used to go to the seaside in May. (or We used always to go … or We used to always go …)
قبلا همیشه در ماه می به ساحل می رفتیم.
در زبان انگلیسی آمریکایی، قید های جایگاه میانی اغلب قبل از فعل کمکی های am/are/is/was/were اورده می شوند حتی اگر فعل حالت تاکیدی نداشته باشد:
He has probably arrived by now. (BrE normal)
او تا الان باید رسیده باشد.
He probably has arrived by now. (AmE normal, BrE emphatic)
او تا الان باید رسیده باشد.
به عنوان نمونه، به چهار مثال زیر که از مقاله ای در مورد جرم و جنایت که از روزنامه بریتانیایی استخراج شده است، دقت کنید:
Britain long has been known as a land of law and order. (BrE Britain has long been known …)
بریتانیا، همیشه به عنوان سرزمین نطم و قانون شناخته می شود.
but it probably will lead to a vote. (BrE … but it will probably lead …)
اما احتمالا به رای گیری منجر خواهد شد.
the Labor Party often has criticized police actions. (BrE …the Labour Party has often criticised …)
حذب کارگر اغلب رفتار پلیس ها را مورد نکوهش قرار داده است.
he ultimately was responsible for the treatment. (BrE …he was ultimately responsible …)
نهایتا او مسئول درمان بود.
قیود تاکیدی نظیر very, extremely, terribly, just دقیقا بعد از کلماتی می آیند که مورد تاکید و اشاره قرار گرفته اند:
We all thought she sang very well.
همه فکر کردیم که او خیلی خوب آواز می خواند.
Everybody was extremely annoyed with Julian.
همه از دست جولیان بسیار ناراحت شده بودند.
I’m terribly sorry about last night.
به خاطر دیشب بسیار شرمنده ام.
I’ll see you in the pub just before eight o’clock.
قبل از ساعت 8، در مشروب فروشی می بینمت.
He threw the ball almost over the house.
او توپ را به همه جای خانه زد. (پرت کرد)
I’m really tired today.
امروز خیلی خسته ام.
She walked right past me.
از کنارم عبور کرد.
در این مطلب با مبحث جای قید در زبان انگلیسی آشنا شدیم. اگر سوالی در این مورد دارید در بخش نظرات بپرسید. راستی برای یادگیری کامل زبان انگلیسی می توانید در کلاس های آموزش زبان انگلیسی فرالن شرکت کنید. اطلاعات بیشتر در صفحه مربوط به این زبان در سایت قرار دارد.
دیدگاهتان را بنویسید