تفاوت انواع قید و صفت در انگلیسی
تفاوت بین صفت و قید یکی از مهمترین و شایع ترین اشکالات شاگردان که همواره در تشخیص آنها به اشکال بر می خورند. در این مقاله که توسط گروه حرفه ای گرامر سایت فرالن و آموزشگاه فراست نوین طراحی شده است می خواهیم در جزییات به آن بپردازیم و انواع معروف آن را با ذکر مثال معرفی کنیم.
نشانه معروف ly- در انگلیسی، دقیقا نشانه قید است ولی باید به خاطر بسپارید که همیشه هم ly نشانه قید نیست و در بعضی موارد نشانه صفت است. مانند:
- costly
- cowardly
- deadly
- friendly
- likely
- lively
- lonely
- lovely
- silly
- ugly
- unlikely
She gave me a friendly smile.
او لبخند دلنشینی زد.
Her singing was lovely.
آواز خاندن او زیبا بود.
کلمات friendly و lovely دیگر حالت قید ندارند. اگر بخواهیم آنها را حالا قیدی ببریم کلماتی نظیر way یا manner باید اضافه کنیم. مانند:
She smiled in a friendly way. (not She smited friendfy.)
او به طور دلنشینی لبخند زد.
He gave a silly laugh. (not He laughed silly.)
او به طرز احمقانه ای خندید.
کلماتی نظیر daily, weekly, monthly, yearly و leisurely هم صفت هستند و هم قید. مانند:
Guardian a daily paper. It comes out daily.
روزنامه گاردین، روزنامه ای است که روزانه چاپ می شود.
نکته: بعضی از صفت ها و قید ها یک شکل دارند. مانند:
The car is going too fast.
ماشین خیلی سریع می رود.
Its a fast car.
آن ماشین خیلی پرسرعت است.
نکته: کلمه bloody در زبان انگلیسی هم قید و هم صفت است. مانند:
You bloody fool. You didn’t look where you were going. *~I bloody did.
تو خیلی احمقی. تو ندیدی کجا داری می روی؟ چرا دیدم.
نکته: کلمه clean در اصل صفت است ولی اگر قبل از فعل هایی نظیر forget بیاید معنی کاملا و یا در کل (completely) می دهد. مانند:
Sorry I didn’t turn up-I clean forgot.
شرمنده ام که نیامدم، کلا فراموش کردم.
The explosion blew the cooker clean through the wall.
انفجار دستگاه را کلا به دیوار کوبید و نابود کرد.
کلمه dead در زبان انگلیسی در اصل حالت صفت دارد و شکل قیدی آن قبل از یک سری اصطلاحات معنی کامل یا در کل می دهد.
dead ahead
کامل مستقیم
dead certain
کاملا مطمئن
dead drunk
مست لایعقل (کامل مست)
dead right
کاملا درست
dead slow
خیلی آرام
dead straight
کاملا مستقیم
dead sure
کاملا مطمئن
dead tired
کاملا خسته (خسته مرده)
نکته: دقت کنید، در زبان انگلیسی کلمه deadly به معنی مرگبار صفت است و قید نیست و کلمه fatally هم خانواده آن است.
Cyanide is a deadly poison.
سیانور سمی مرگبار است.
She was fatally injured in the crash.
او به طور مرگباری در تصادف مجروح شد.
نکته: از کلمه Direct معمولا به عنوان قید استفاده می شود.
The plane goes direct from London to Houston without stopping.
هواپیما مستقیما از لندن به هیوستن بدون توقف می رود.
50% cheaper – order direct from the factory!
ارزانتر بفروشید! این دستور مستقیم کارخانه است.
نکته: کلمه easy در اصل صفت است ولی از آن به عنوان قید در انگلیسی محاوره ای هم استفاده می شود.
Go easy! (= Not too fast!)
آرام بران!
Take it easy! (= Relax!)
آرام باش!
Easy come, easy go
باد آورده را باد خواهد برد.
Easier said than done.
گفتنش از انجام دادنش راحت تر است.
نکته: از کلمه fair به عنوان قید بعد از افعال استفاده می شود.
to play fair to fight
عادلانه جنگیدن و مسابقه دادن
fair and square
کاملا عادلانه
نکته: کلمه fast در زبان انگلیسی هم صفت است و هم قید (در زبان انگلیسی fastly نداریم).
a fast car goes fast
ماشین سریع، تند می رود.
نکته: کلمه fast در اصطلاح fast asleep به معنی خواب عمیق است.
نکته: کلمه fine هم قیدی است که در چندین اصطلاح می آید.
That suits me fine.
حقم بود.
You’re doing fine.
خوب پیش می روی.
نکته: قید finely را برای صحبت در مورد تغییرات جزیی و کوچک و ایده های شبیه هم به کار می بریم.
a finely tuned engine
یک موتور با تنظیمات خوب
finely chopped onions (= cut up very small)
سکه ریز خوش تراش
نکته: از کلمه flat می توان به عنوان قید در تناسب ها و میزان های موسیقی استفاده کرد.
to sing flat means to sing on a note that is too low.
یکنواخت آواز خاندن
نکته: در باقی جاها کلمه flat به عنوان مسطح است و حالت قیدی آن با شکل flatly ظاهر می شود.
نکته: کلمه free بعد از فعل به عنوان قید با معنی رایگان استفاده می شود. خود کلمه freely معنی بدون محدودیت و بی قید و شرط است.
You can eat free in my restaurant whenever you like.
در رستوران من میتوانید هر موقع دوست داشتید رایگان غذا بخورید.
You can speak freely – / won’t tell anyone what you say.
می توانید آزادانه صحبت کنید / به کسی نمی گویم چه چیزی را بگوید یا نگوید.
نکته: کلمه hard به معنی با نیرو و انرژی زیاد به عنوان قید به کار می روند.
Hit it hard
با شدت زیاد ضربه بزن
I trained really hard for the marathon.
برای دو ماراتن به سختی تمرین کردم.
نکته: کلمه hardly معنی به ندرت می دهد.
I’ve hardly got any clean clothes left.
من به ندرت لباس تمیزی در کمد دارم.
Ann works hard Her brother hardly works.
ان خیلی کار می کند ولی برادرش به ندرت کار می کند.
نکته: کلمه high به معنی بالا و قید است ولی highly کلمه ای رسمی تر و به معنی درجه بالاتر و خیلی است.
He can jump really high.
او می تواند خیلی بپرد.
It’s highly amusing.
آن خیلی سرگرم کننده است.
Throw it as high as you can.
تا جایی که میتوانی آن را بالاتر پرتاب کن.
I can highly recommend it.
به شدت آن را توصیه می کنم.
نکته: کلمه just قیدی است که چندین معنی دارد.و حتی این کلمه شکل صفتی هم دارد که معنی قانونا می دهد و خود کلمه justly به معنی قانونی قید است.
He was justly punished for his crimes.
او مطابق قانون به خاطر جرم هایش مجازات شد.
نکته: کلمه late قید است و با حالت صفتی آن با همان شکل late هم معنی است. ولی در نظر داشته باشید کلمه lately به معنی اخیرا است.
I hate arriving late.
از دیر رسیدن متنفرم.
I haven’t been to the theatre much lately.
اخیرا به تاتر نرفته ام.
نکته: کلمه loud در انگلیسی محاوره ای به صورت قید به کار می رود.
Don’t talk so loudly – you’ll wake the whole street.
زیاد بلند صحبت نکن -کل خیابان رو از خواب بیدار می کنی.
نکته: کلمه low هم صفت و هم قید است. مانند:
a low bridge
پل کوتاه
a low voice
صدای پایین
bend low
پایین خم شدن
نکته: کلمه most حالت صفت تفضیلی much است و برای تشکبل صفت تفضیلی استفاده می شود.
Which part of the concert did you like most?
از کدام قسمت کنسرت بیشتر خوشت آمد؟
This is the most extraordinary day of my life.
این بهترین روز زندگی من بود.
نکته: در حالت رسمی از کلمه most به معنی خیلی می توان استفاده کرد. مانند:
You’re a most unusual person.
تو عجیب ترین آدمی هستی که دیده ام.
نکته: کلمه mostly به معنی “اکثرا” و یا “بیشتر” است.
My friends are mostly non-smokers.
بیشتر دوستانم سیگاری نیستند.
نکته: کلمه pretty در حالت قیدی معنی تقریبا و حدودا می دهد. کلمه prettily به معنی به طور زیبایی می دهد.
I’m getting pretty fed up.
دیگه(تقریبا) دارم زده می شوم؟ (به معنی کم آوردن)
Isn’t your little girl dressed prettily?
دختر کوچکت زیبا لباس نپوشیده است؟
نکته: کلمه quick در انگلیسی محاوره ای به جای quickly مخصوصا بعد از افعال حرکتی کاربرد دارد.
I’ll get back as quickdy as I can.
تا جایی که بتوانم سریع بر خواهم گشت.
کلمه right وقتی با just همراه شود معنی دقیقا می دهد.
She arrived right after breakfast.
او دقیقا بعد از صبحانه خوردن رسید.
The snowball hit me right on the nose.
گلوله برفی دقیقا به دماغم خورد.
Turn the gas right down.
گاز را دقیقا به سمت پایبن بچرخان.
نکته: کلمات right و rightly هر دو به معنی درست و به شیوه درست هم معنی می دهند. از rightly معمولا بعد از افعال در حالت محاوره ای بیشتر استفاده می کنیم.
I rightly assumed that Henry was not coming.
به درستی حدس زدم که هنری نمی آید.
You guessed right.
درست حدس زدی.
It serves you right. (… rightly is not possible.)
حقت بود.
نکته: کلمه sharp با معنی سر وقت هم قید محسوب می شود.
Can you be there at six o’clock sharp?
می توانی راس ساعت 6 آنجا باشی.
کاربرد دیگر این کلمه از لحاظ موسیقی است که در اصطلاح to sing sharp به معنی بالا خواندن است و همچنین در اصطلاحات دیگری نظیر turn sharp right/left به معنی تغییر مسیر ناگهانی به چپ و راست دادن است.
در حالت های دیگر از خود sharply به عنوان قید استفاده می شود.
She looked at him sharply.
سریع به او نگاه کرد.
I thought you spoke to her rather sharply.
فکر کردم با تندی با او صحبت کردی.
نکته: کلمه short قید است که معنی یک دفعه، ناگهانی و … می دهد. برای مثال در اصطلاح stop short این کلمه توقف ناگهانی ترجمه می شود و توقف کوتاه غلط است و یا در اصطلاح cut short به معنی وقفه و یا برش ناگهانی می دهد.
کلمه shortly معنی زود و سریع می دهد و همچنین عجله فرد سخنگو را نشان می دهد.
I will see you shortly.
به زودی تو را خواهم دید.
نکته: کلمه slow که آنرا در تابلو های کنار خیابان هم مشاهده می کنید معنی آرامی و به آرامی می دهد و در انگلیسی محاوره ای وقتی با فعل go می آید معنی آرام برانید می دهد.
نکته: کلمه sound به عنوان قید در اصطلاح sound asleep معنی خواب عمیق و بی دغدغه می دهد در حالت های دیگر و به عنوان قیدی مانند اصطلاح she is sleeping soundly به معنی او به خواب عمیق فرو رفته ترجمه می شود.
نکته: کلمه straight هم صفت است و هم قید.
straight road goes.
جاده مستقیم است.
straight from one place to another.
مستقیما از جایی به جای دیگر.
نکته: کلمه sure به معنی حتما است و در حالت محاوره ای و بیشتر انگلیسی آمریکایی کاربرد دارد.
Can I borrow your tennis racket? ~ Sure.
آیا میتوانم راکت تنیس شما را قرض بگیرم؟ حتما.
از کلمات surely و surely not برای بیان ایده ها به طور حتمی و غیر حتمی استفاده می کنیم.
Surety house prices will stop rising soon!
به طور حتم قیمت افزابشی خانه ها متوقف خواهد شد.
Surely you’re not going out in that old coat?
یقینا با آن کت قدیمی بیرون نخواهی رفت.
نکته: در انگلیسی محاوره ای از tight به جای tightly استفاده می شود. برای مثال در اصطلاح hold tight و یا packed tight این کلمه به معنی سفت بگیر و فشرده کنار هم چیده شده ترجمه می شود.
نکته: کلمه well د زبان انگلیسی از پرکاربردترین قیدهاست که اکثر اوقات فراگیران آت را با good اشتباه می گیرند. good صفت عادی است و قبل از اسم می آید ولی well قید است و فعل را توصیف می کند و معمولا آخر جمله می آید.
She is a good singer.
او خواننده خوبی است.
She sings well.
او خوب می خواند.
نکته: کلمه wide قید است و معنی عریض و پهن را می دهد و widely به فاصله و جدایی اشاره دارد.
The door was wide open.
در کامل باز بود.
She’s travelled widely.
او مسافت های طولانی سفر می کند.
They have widely differing opinions.
آنها نظر های کاملا متفاوتی دارند.
نکته: اصطلاح wide awake به معنی کاملا بیدار و هوشیار است و مخالف اصطلاح fast asleep (خواب عمیق) است.
نکته: کلمه wrong به جای wrongly در حالت قیدی استفاده می شود.
I wrongly believed that you wanted to help me.
من اشتباها اعتقاد داشتم که تو میخواستی مرا کمک کنی.
You guessed wrong.
اشتباه حدس زدی.
اگر سوالی در مورد این موضوع دارید، حتما از بخش نظرات همین مطلب با ما در میان بگذارید. راستی برای یادگیری کامل زبان انگلیسی می توانید در کلاس های آموزش زبان انگلیسی آنلاین فرالن شرکت کنید. اطلاعات بیشتر در صفحه مربوط به این زبان در سایت قرار دارد.
دیدگاهتان را بنویسید