انواع صفت ها در زبان انگلیسی
یک صفت، اسم و ضمیر را در یک جمله توصیف یا اصلاح می کند. به طور معمول کیفیت، اندازه، شکل، مدت زمان، احساسات، مطالب و موارد دیگر را درباره یک اسم یا ضمیر نشان می دهیم. صفت ها معمولاً با پاسخ دادن به سوالاتی در مورد اسامی یا ضمایری که آنها تغییر می دهند یا توصیف می کنند، اطلاعات مربوطه را ارائه می دهند. مانند: چه نوع؟ چند تا؟ کدام یک؟ چقدر؟ صفت ها، نوشتن و سخن گفتن شما را با افزودن دقت و اصالت به آن ها، غنی می کنند.
مثال:
- این تیم بازیکن خطرناکی دارد. (چه نوع؟)
- ده آب نبات در جیب دارم. (چند تا؟)
- من آن لباس قرمز را دوست داشتم. (کدام یک؟)
- من بیش از او درآمد کسب می کنم. (چقدر؟)
با این حال، صفات زیادی نیز وجود دارد که در این سوالات نمی گنجد. صفت ها بیشترین استفاده را از بخشهای گفتار در جملات دارند. انواع مختلف صفت با توجه به کاربرد آنها وجود دارد. قبل از شروع به تعریف صفت ها در زبان انگلیسی، این نکته را بگویم که اگر می خواهید زبان انگلیسی را به طور کامل یاد بگیرید، پیشنهاد می کنم در کلاس های آموزش آنلاین زبان انگلیسی فرالن شرکت کنید تا به این زبان مهم و کاربردی، به طور کامل مسلط و حرفه ای شوید.
فهرست مقاله
انواع صفت در انگلیسی
- صفت های توصیفی (ِDescriptive Adjectives)
- صفات کمّی (Quantitative Adjectives)
- صفت های مرکب از اسم خام (Proper Adjectives)
- صفت های اشاره ای (Demonstrative Adjectives)
- صفات ملکی (Possessive Adjectives)
- صفت های استعلامی (Interrogative Adjectives)
- صفت های نامشخص (Indefinite Adjectives)
- حروف تعریف (Articles)
- صفت مرکب (Compound Adjectives)
صفت توصیفی (ِDescriptive Adjectives) چیست؟
صفت توصیفی کلمه ای است که اسامی و ضمایر را توصیف می کند. بیشتر صفت ها از این نوع هستند. این صفت ها اطلاعات و ویژگی هایی را به اسامی / ضمایر که آنها را اصلاح یا توصیف می کنند، ارائه می دهند. به صفت های توصیفی، صفت های کیفی نیز گفته می شود.
جمله واره ها نیز هنگامی که اسم را تغییر می دهند در این نوع صفت گنجانده می شوند.
مثال ها:
- I have a fast car. من یک ماشین سریع دارم. (کلمه “سریع” توصیف ویژگی یک ماشین است)
- I’m hungry. من گرسنه هستم. (کلمه “گرسنه” ارائه اطلاعات در مورد موضوع است)
- Hungry cats cry. گربه های گرسنه گریه می کنند.
- I saw a flying kite. من یک بادبادک پرنده را دیدم.
صفت کمی (Quantitative Adjectives) چیست؟
یک صفت کمی، اطلاعاتی راجع به کمیت اسم / ضمایر را فراهم می کند. این نوع به گروه سوالاتی “چه مقدار” و “چند” تعلق دارد.
مثال ها:
- I have 20 dollars in my wallet. من 20 دلار در کیف پولم دارم. (چقدر)
- They have 3 motorcycles. آنها سه موتور دارند. (چند تا)
- You should’ve completed the whole project. شما باید کل پروژه را کامل می کردید. (چقدر)
صفت مرکب از اسم خام (Proper Adjectives) چیست؟
صفت مرکب از اسم خام، صفت برگرفته شده از اسم خاص است. وقتی اسامی خاص اسامی / ضمایر دیگر را اصلاح یا توصیف می کنند، به صفت مرکب از اسم خام تبدیل می شوند. کلمه Proper اینجا به معنی خاص است و معنای لغوی رسمی یا مودبانه را نمی دهد. یک صفت مرکب از اسم خام، به ما اجازه می دهد تا یک مفهوم را فقط در یک کلمه خلاصه کنیم. به جای نوشتن یا گفتن “غذایی پخته شده با دستور پخت چینی” می توانید بنویسید یا بگویید “غذای چینی”. صفت های مرکب از اسم خام، معمولاً به صورت اسم های بزرگ با حروف بزرگ نوشته می شوند.
مثال:
- American cars are very strong. اتومبیل های آمریکایی بسیار قوی هستند.
- Chinese people are hard workers. مردم چین زحمت کش هستند.
- I love KFC chicken. من عاشق مرغ KFC هستم.
- Marxist philosophers despise capitalism. فلاسفه مارکسیست سرمایه داری را تحقیر می کنند.
صفت های اشاره (Demonstrative Adjectives) چیست؟
صفت اشاره مستقیماً به چیزی یا کسی اشاره دارد. صفت های اشاره شامل این کلمات هستند: this، that، these، that.
ضمیر اشاره به تنهایی کار می کند و مقدم بر اسم نیست، اما صفت اشاره همیشه قبل از کلمه ای است که آن را توصیف می کند.
مثال ها:
- That building is so gorgeous. آن ساختمان بسیار زیبا تزئین شده است. (“آن” به یک اسم منحصر به فرد و دور از گوینده اشاره دارد)
- This car is mine. این ماشین مال من است. (“این” به یک اسم مفرد نزدیک به گوینده اشاره دارد)
- These cats are cute. این گربه ها ناز هستند. (“این” به یک اسم جمع نزدیک به گوینده اشاره دارد)
- Those flowers are heavenly. آن گلها بهشتی هستند. (“آن” به یک اسم جمع دور از گوینده اشاره دارد)
صف ملکی (Possessive Adjectives) چیست؟
صفت ملکی نشانگر تصرف یا مالکیت است. این تعلق چیزی را به کسی / چیزی نشان می دهد. برخی از صفت های تصرفی پرکاربرد عبارتند از: من، او، او، ما، آنها، شما. همه این صفت ها همیشه مقدم بر اسم هستند. برخلاف ضمایر تصرفی، این کلمات اسم بعد از آنها را می طلبند.
مثال ها:
- My car is parked outside. ماشین من بیرون پارک شده است.
- His cat is very cute. گربه اش بسیار ناز است.
- Our job is almost done. کار ما تقریباً تمام شده است.
- Her books are interesting. کتاب های او جالب است.
صفت های استعلامی (Interrogative Adjectives) چیست؟
صفت پرسشی سوالی می پرسد. یک صفت پرسشی را باید با یک اسم یا یک ضمیر همراه کنید. صفات سوالی عبارتند از: کدام، چه، چه کسی. اگر یک اسم درست بعد از آنها قرار داده نشود، این کلمات صفت محسوب نمی شوند. “Whose” نیز به نوع صفت تصرفی تعلق دارد.
مثال ها:
- Which phone do you use? از کدام تلفن استفاده می کنید؟
- What game do you want to play? می خواهید چه بازی ای انجام دهید؟
- Whose car is this? این ماشین کیست؟
صفت های نامشخص (Indefinite Adjectives) چیست؟
صفت نامشخص یک اسم را به طور مشخص توصیف یا اصلاح می کند. آنها اطلاعات نامشخص / نامشخصی درباره اسم را ارائه می دهند. صفات نامعین رایج: اندک، بسیار، بیشتر، همه، هر، هر، یا، هیچ کس، چندین، برخی و … است.
مثال ها:
- I gave some candy to her. من به او آب نبات دادم.
- I want a few moments alone. چند لحظه تنهایی می خواهم.
- Several writers wrote about the recent incidents. چندین نویسنده درباره حوادث اخیر نوشتند.
- Each student will have to submit homework tomorrow. هر دانش آموز باید فردا تکالیف خود را ارائه دهد.
حروف تعریف (Articles) چیست؟
حروف تعریف اسامی را شناسایی می کنند، بنابراین، حروف تعریف نیز صفت هستند. حروف تعریف مشخصات اسامی را تعیین می کنند. از “A” و “an” برای اشاره به یک اسم نامشخص و “the” برای اشاره به یک اسم مشخص استفاده می شود.
مثال ها:
- A cat is always afraid of water. گربه همیشه از آب می ترسد. (در اینجا، اسم “گربه” به هر گربه ای اطلاق می شود، نه خاص.)
- The cat is afraid of me. گربه از من می ترسد. (این گربه گربه خاصی است.)
- An electronic product should always be handled with care. یک محصول الکترونیکی باید همیشه با دقت استفاده شود.
صفت مرکب (Compound Adjectives) چیست؟
وقتی اسم مرکب یا ترکیبی، اسم های دیگر را اصلاح می کند، به یک صفت مرکب تبدیل می شود. این نوع صفت معمولاً بیش از یک کلمه را در یک واحد لغوی ترکیب کرده و یک اسم را اصلاح می کند. آنها اغلب با یک خط فاصله از هم جدا می شوند یا با یک علامت نقل قول به هم متصل می شوند.
مثال ها:
- I have a broken-down bat. من یک چوب بیسبال شکسته دارم.
- I saw six-foot-long snake. من یک مار شش فوتی دیدم.
- He gave me an “I’m gonna kill you now” look. او به من نگاه “می خواهم تو را بکشم” کرد.
درجه صفت (The degree of adjectives) چیست؟
صفت سه درجه است: مثبت، تفصیلی یا مقایسه ای، عالی. این درجات فقط برای صفت های توصیفی قابل استفاده است.
مثال ها:
- درجه مثبت: He is a good boy. پسر خوبی است.
- درجه مقایسه ای: He is better than any other boy. او از هر پسر دیگری بهتر است.
- عالی: He is the best boy. او بهترین پسر است.
این ها انواع صفت ها در زبان انگلیسی بودند. امیدواریم این مبحث را از گرامر زبان انگلیسی به خوبی یاد گرفته باشید. اگر سوالی دارید، حتما از بخش نظرات همین مطلب بپرسید تا پاسخ دهیم. همچنین اگر به دنبال یک کلاس حرفه ای برای یادگیری زبان انگلیسی هستید، پیشنهاد ما شرکت در کلاس های آموزش آنلاین زبان انگلیسی فرالن است که تا کنون فیدبک های بسیار مثبتی از آن گرفته ایم. اطلاعات بیشتر را در صفحه زبان انگلیسی در سایت بخوانید.
دیدگاهتان را بنویسید