افعال ربطی در زبان انگلیسی
شاید تا به حال، بارها و بارها نام آن را شنیده باشید و معنی آنها را حتی در زبان فارسی هم ندانید. پس ابتدا به تعریف آن در زبان فارسی خواهیم پرداخت.
فعل ربطی که نام دیگر آنها فعل اسنادی هم است به فعلی گفته می شود که نشاندهندهٔ رابطهٔ میان نهاد و گزاره است. فعلی ربطی فعلی است که معنایش بهوسیله صفت اسنادی یا کلمهای که جانشین آن است، تمام شود. مانند: «آلبرت انیشتین دانشمند بود». صفت یا کلمهای که معنی فعل ربطی را تمام میکند نیز مسند یا مکمل نام دارد.
افعالی مانند «است، بود، شد، گشت، گردید، شود، باشد، باد، هست، نیست و…» فعل ربطی محسوب میشوند.
در زبان انگلیسی هم همین داستان دقیقا صدق می کند. فعل ربطی فاعل جمله را با کلمه ای که اطلاعاتی در مورد موضوع می دهد، مانند یک شرط یا رابطه، مرتبط می کند. آنها هیچ عملی را نشان نمی دهند بلکه به راحتی فاعل را با بقیه جمله مرتبط می سازند. برای مثال در جمله
They are a problem.
آنها یک مشکل هستند.
کلمه are ما فعل ربطی جمله است که نهاد they و گزاره problem را به هم مرتبط می سازند که نشان می دهد این دو کلمه با هم در ارتباطند. در زبان انگلیسی هم رایج ترین افعال ربطی عبارتند از:
“to be”: am, is, are, was, were, being, been.
که انواع و اقسام فعل to be (بودن) تلقی می شوند.
نکته: هر فعلی که بعد از آن مفعول نیاید و بیانگر حالتی باشد که توضیح بیشتری در مورد نهاد جمله می دهد، فعل ربطی است.
مثال های بیشتر از انواع دیگر افعال ربطی:
William is excited about his promotion.
ویلیام به خاطر ارتقای شغلی اش هیجان زده است.
She seems upset about the announcement.
او به خاطر اعلانیه ناراحت است.
The eggs smell rotten.
تخم مرغ بوی گندیده می دهد.
He went red after tripping on the rug.
بعد از اینکه روی فرش زمین خورد، از خجالت سرخ شد.
Your wedding plans sound nice.
برنامه های ازدواجت خوب به نظر می رسند.
You look exhausted after studying all night.
به خطر مطالعه تمام طول دیشبت خیلی خسته به نظر می رسی.
Maria might have been forthcoming with the news.
ممکن است ماریا با خبری قریب الوقوع در راه است.
Tom acted nervous when the teacher found the note.
وقتی معلم یادداشت را پیدا کرد، تام نگران رفتار می کرد.
The audience fell silent when the conductor walked on stage.
وقتی رهبر اکسترا روی سن آمد، تماشاگران سکوت مردند.
Dreams come true when we believe in them.
رویا ها به حقیقت می پیوندند وقتی ما آنها را باور کنیم.
The crowd stayed calm in spite of the imminent threat.
جمعیت با وجود تهدید، آرام ماند.
Bob felt sleepy after eating the whole pizza.
باب بعد از خوردن تمام پیتزا احساس خواب آلودگی کرد.
Building the house was difficult for them.
ساخت خانه برای آنها سخت بود.
Anthony had a dream.
آنتونی رویایی داشت.
The spectators remained silent after the injury on the field.
بعد از مصدومیت بازیکن در داخل زمین، تماشاگران ساکت بودند.
He became suspicious when he saw the safe was open.
وقتی دید که گاو صندوق باز است، مشکوک شد.
All the kittens were playful.
تمام بچه گربه ها بازیگوش بودند.
The theater gets dark when the show is about to begin.
وقتی قرار است نمایش آغاز شود، سالن تئاتر تاریک می شود.
Some couples are lucky enough to grow old together.
بعضی از زوج ها خیلی خوش سانس هستند که با هم پیر می شوند.
I feel worthy when the boss compliments me.
وقتی مدیر از من تمجید می کنم احساس با ارزش بودن می کنم.
The weather was accommodating and the party continued.
هوا مطبوع و خوشایند بود و مهمونی هم ادامه یافت.
You are being foolish to believe her.
اگر او را باور کنی احمق هستی.
Mary was nostalgic on her 50th birthday.
ماری، در جشن تولد 50 سالگیش خیلی احساس دلتنگی می کرد.
Your friend might be disappointed if you don’t go.
اگر نروی دوستت ممکن است احساس نا امیدی کند.
Sometimes, kids are foolish.
بعضی وقت ها بچه ها احمق می شوند.
The tests indicate that your child is gifted.
امتحان نشان می دهد که فرزندت مستعد است.
Martin is fond of spicy food.
مارتین عاشق غذای تند است.
Jumping into a pond could be dangerous.
پریدن داخل برکه ممکن است خطرناک باشد.
After the snowstorm, the roads were slippery.
بعد از طوفان برفی، جاده لغزنده بود.
A flaw in the design appeared to be the cause of the collapse.
ظاهرا خطایی در طراحی علت فرو ریختن بود.
The vegetables in the bin looked disgusting and spoiled.
سبزیجات در سطل زباله چندش آور و خراب به نظر می رسدیند.
They shall be happy forever after.
آنها از این به بعد خوش و خرم خواهند بود.
Riding in a car will be safer with a seat belt.
ماشین سواری با کمربند بسته امن تر خواهد بود.
The police department is getting tough on crime.
اداره پلیس در مورد جرم ها سخت گیر تر خواهد شد.
این بود از مبحث افعال ربطی در زبان انگلیسی که امیدوارم به خوبی یاد گرفته باشید. راستی برای یادگیری کامل زبان انگلیسی می توانید در کلاس های آموزش زبان انگلیسی فرالن شرکت کنید. اطلاعات بیشتر در صفحه مربوط به این زبان در سایت قرار دارد.
دیدگاهتان را بنویسید