اسم در زبان انگلیسی و کاربرد آن ها
اسامی به اشخاص، حیوانات، مکانها، اشیا، ایده ها یا رویدادها و … اطلاق می شوند. اسامی، اکثر کلمات یک زبان را در بر می گیرند. اسم در زبان انگلیسی می تواند هر یک از موارد زیر باشد و کاربرد های مختلف داشته باشند:
- شخص: Max, Julie, Catherine, Michelle, Bob (مکس، جولی، کاترین، میشل، باب)
- حیوان: Dog, Cat, Cow, Kangaroo (سگ، گربه، گاو، کانگورو)
- مکان: London, Australia, Canada, Mumbai (لندن، استرالیا، کانادا، بمبئی)
- چیز: Bat, Ball, Chair, Door, House, Computer (خفاش، توپ، صندلی، در، خانه، کامپیوتر)
- ایده: Devotion, Superstition, Happiness, Excitement (ارادت، خرافات، خوشبختی، هیجان)
در ادامه به تعریف دقیق تر اسم ها به همراه مثال و کاربرد آن می پردازیم. قبل از شروع این نکته را بگویم که اگر می خواهید زبان انگلیسی را به طور کامل یاد بگیرید و صحبت کنید، پیشنهاد می کنم حتما در کلاس های آموزش آنلاین زبان انگلیسی فرالن شرکت کنید. اطلاعات بیشتر را در صفحه زبان انگلیسی در سایت ببینید.
فهرست مقاله
انواع مختلف اسم در زبان انگلیسی
- اسم خاص (Proper Noun)
- اسم معمول (Common Noun)
- اسم انتزاعی (Abstract Noun)
- اسم ذات (Concrete Noun)
- اسم قابل شمارش (Countable Noun)
- اسم غیرقابل شمارش (Non-countable Noun)
- اسم جمع (Collective Noun)
- اسم مرکب (Compound Noun)
اسم خاص (Proper Noun)
اسم خاص، نامی است که فقط به یک شخص، مکان یا چیز واحد مربوط باشد و هیچ اسم مشترکی برای آن وجود ندارد. در انگلیسی نوشتاری، یک اسم خاص همیشه با حروف بزرگ شروع می شود.
مثال: Melbourne (ملبورن، فقط به یک شهر خاص اشاره دارد)، Steve (استیو، به شخص خاصی اشاره دارد)، Australia (استرالیا، این نام فقط برای یک کشور ثابت است).
اسم عام (Common Noun)
اسم عام، نامی است برای چیزی که در بسیاری از چیزها، شخص یا مکان ها معمول است. نوع خاصی از اشیا، شخص یا مکان ها را در بر می گیرد.
مثال: Country (کشور، می تواند به هر کشوری اشاره داشته باشد، به طور خاص هیچ چیز)، City (شهر، می تواند به هر شهری مانند ملبورن، بمبئی، تورنتو و … اشاره داشته باشد اما به طور خاص هیچ چیز). بنابراین، اسم عام، کلمه ای است که نشانگر شخص، مکان، چیز و … است.
اسم انتزاعی (Abstarct Noun)
اسم انتزاعی، کلمه ای است برای چیزی که دیده نمی شود اما آنجاست و به عبارتی وجود فیزیکی ندارد. به طور کلی به ایده ها، کیفیت ها و شرایط اشاره دارد.
برای مثال: Truth, Lie, Happiness, Sadness, Time, Friendship, Humor, Patriotism (حقیقت، دروغ، خوشبختی، اندوه، زمان، دوستی، شوخ طبعی، میهن پرستی و …)
اسم ذات (Concrete Noun)
یک اسم انضمامی، دقیقاً مخالف اسم انتزاعی است. منظور مواردی است که می بینیم و وجود فیزیکی دارند.
مثال: Chair, Bat, Ball, Water, Money, Sugar (صندلی، خفاش، توپ، آب، پول، شکر)
اسم قابل شمارش (Countable Noun)
اسامی قابل شمارش را اسمی قابل شمارش می نامند. اسم های قابل شمارش می توانند حرف تعریف بگیرند: a، an، the.
مثال: صندلی، میز، خفاش، توپ و غیره (می توانید بگویید 1 صندلی ، 2 صندلی ، 3 صندلی – بنابراین صندلی ها قابل شمارش هستند)
اسم غیرقابل شمارش (Non-countable Noun)
اسم هایی که قابل شمارش نیستند اسم غیر قابل شمارش هستند. مثال: آب، شکر، روغن، نمک و … (نمی توانید بگویید “1 آب ، 2 آب ، 3 آب” زیرا آب قابل شمارش نیست).
اسم های انتزاعی و اسم های خاص همیشه اسم های غیرقابل شمارش هستند اما اسم های متداول و اسم های معین می توانند اسم های قابل شمارش و غیر قابل شمارش باشند.
اسم جمع (Collective Noun)
اسم جمع کلمه ای است برای گروهی از اشیا، افراد یا حیوانات و غیره.
مثال: Family, Team, Jury, Cattle (خانواده، تیم، هیئت منصفه، گله حیوانات و …).
اسامی جمع می توانند جمع و مفرد باشند. با این حال، آمریکایی ها ترجیح می دهند از اسم های جمعی به صورت مفرد استفاده کنند اما هر دو کاربرد در سایر نقاط جهان صحیح است.
اسم مرکب (Compound Noun)
گاهی اوقات دو یا سه اسم با هم یا حتی با سایر قسمت های گفتار ظاهر می شوند و اسم های ترکیبی اصطلاحی ایجاد می کنند. اصطلاحی به معنای این است که آن اسم ها به عنوان یک واحد رفتار می کنند و در درجه ای کمتر یا بیشتر، بیش از مجموع اجزای آنها هستند.
مثال: Six-pack, Five-year-old, Son-in-law, Snowball, Mailbox (شکم شش تکه، پنج ساله، داماد، گوله برف، صندوق پستی و …)
کاربرد اسم در زبان انگلیسی
اسامی می توانند به عنوان فاعل، مفعول مستقیم و مفعول غیرمستقیم، مفعول حرف اضافه و یا به عنوان قید یا صفت در جملات استفاده شوند. اسامی همچنین می توانند مالکیت را نشان دهند.
فاعل (Subject):
This company is doing well.
این شرکت عملکرد بسیار خوبی دارد.
Roses are flowers of love.
گل رز، گل عشق است.
مفعول مستقیم (Direct Object):
Finally I bought a new phone.
بالاخره موبایل جدیدی خریدم.
مفعول غیر مستقیم (Indirect Object):
Max gave Carol another chocolate.
مکس شکلات دیگری به کارول داد.
مفعول حرف اضافه (Object of Preposition):
Roses are the flowers of love.
گل رز گل عشق است.
قید(Adverb):
Train leaves today.
قطار امروز حرکت می کند.
صفت(Adjective):
The office building faces the mall.
ساختمان اداری رو به بازار است.
تصرف یا مالکیت:
The lion’s cage is dangerous.
قفس شیر خطرناک است.
My brother’s daughter is adorable.
دختر برادرم ستودنی است.
حال شما با تمامی انواع اسم در زبان انگلیسی و کاربرد آن ها در جملات آشنا شدید. اگر سوالی دارید، از بخش نظرات همین مطلب بپرسید. راستی اگر به دنبال یک کلاس حرفه ای برای یادگیری کامل زبان انگلیسی هستید، می توانید در کلاس های آموزش آنلاین زبان انگلیسی فرالن شرکت کنید. اطلاعات بیشتر را در صفحه زبان انگلیسی در سایت ببینید.
دیدگاهتان را بنویسید