حروف اضافه در زبان اسپانیایی (la preposición)
در این پست حروف اضافه در زبان اسپانیایی (la preposición) به شما آموزش داده می شود. همان طور که می دانید حروف اضافه در هر زبانی مانند زبان اسپانیایی کاربرد فراوانی در جمله دارد که استفاده درست آن حائز اهمیت است، زیرا حرف اضافه متفاوت ممکن است معنی جمله را تغییر دهد. پس این مقاله را کامل مطالعه کنید تا کاربردهای حروف اضافه را به صورت درست یاد بگیرید.
فهرست مقاله
حروف اضافه (la preposición)
طبق قاعده کلی حروف اضافه رابطه موجود بین دو اسم را نشان می دهند. اما می توانند بخشهای دیگری را هم مثل فعل با اسم، اسم با فعل، صفت با اسم، صفت با فعل را نیز به هم مربوط سازند.
این حروف عبارتند از:
- a (در، به)
- ante (مقابل، ضد)
- bajo (زیر)
- con (با)
- contra (علیه)
- desde (از)
- durante (در طی)
- en (داخل، در)
- entre (بین)
- excepto (به غیر از)
- tras (پشت، بعد از)
- según (بر طبق)
- hasta (تا)
- hacía (به طرف)
- para (برای)
- por (به خاطر)
- sobre (روی، راجع به)
- sin (بدون)
نکته: توجه داشته باشید که یک حرف اضافه با قرار گرفتن در نوعی جمله معنایی خاص به خود میگیرد. ولی در بالا برای هر کدام تنها یک معنا که متداول تر است را ذکر کرده ایم. گاه یک حرف اضافه می تواند چندین معنای متفاوت داشته باشد.
موارد استفاده حروف اضافه
برای درک بیشتر مطلب موارد استفاده هر کدام از حروف را به تنهایی مطالعه می کنیم، اما به این نکته توجه فرمائید: در بخش ضمایر یک گروه و ضمایر مفعولی را مطالعه کردیم که در همراهی حروف اضافه می آمدند، ولی برخی از حروف با ضمایر فاعلی می آیند و نمیتوانند ضمایر مفعولی را همراهی می کنند که عبارتند از:
- Entre
- no obstante
- salvo
- según
- excepto
- incluso
به مثال های زیر دقت کنید:
A mí me gusta hacer deporte.
من از ورزش کردن خوشم می آید.
Yo hago deporte sólo por ti.
من فقط به خاطر تو ورزش می کنم.
Esta camiseta es para ti.
این تی شرت برای تو است.
با ضمایر فاعلی:
Todos están listos excepto tú.
همه به غیر از تو آماده اند.
Según él, hoy tenemos invitados.
طبق گفته او، امروز مهمان داریم.
Entre nosotros, no hay relación.
بین ما رابطه ای وجود ندارد.
نکته: در بین حروف اضافه موارد con, de, en, para, por, a مفاهیم مختلف و موارد استفاده آنها نیز بیشتر می باشد از این رو در ابتدا به مطالعه این حروف می پردازیم.
الف: موارد استفاده از حروف اضافه a
«a» در موارد مختلفی استفاده می شود که در هر کدام به یک معنا در فارسی ترجمه می گردد. مثل:
- تا
- در
- به
- را
- به سبک
- با (بوسیله)
- از
- مثل
- به هدف (به مقصد)
1. زمان (فاصله، تاکید)
A los dos días regreso.
تا دو روز دیگر بر می گردم.
Mañana me despierto a las ocho.
فردا ساعت هشت بیدار می شوم.
2. مکان (جهت، فاصله، دقت)
Viajo a España.
به اسپانیا سفر می کنم.
3. در ساختار متمم (مستقیم و غیر مستقیم)
Vi a mi amiga.
من دوستم را دیدم.
Dio el regalo a su madre.
هدیه را به مادرش داد.
Ella compró al perro.
او سگ را خرید.
4. تعداد، اندازه، بها
Los atacantes murieron a millones.
میلیاردها یورش گر مردند.
Liquidan su existencia a 10 dólares la pieza.
موجودیت خود را به هر قطعه ۱۰ دلار حراج کردند.
5. حالت، وسیله
Él siempre escribe a máquina.
او همیشه با ماشین تایپ می نویسد.
6. مقایسه
En aquella empresa la tratan como a un esclavo.
در آن شرکت با او مثل یک برده رفتار می کنند.
7. همزمانی
Se encontró con su amigo al salir.
هنگام خروج با دوستش برخورد کرد.
Regresamos del norte a la caída de la tarde.
همزمان با عصر (هنگام عصر) از شمال بازگشتیم.
8. هدف
entré a cobrar mi sueldo.
برای گرفتن حقوقم وارد شدم.
9. جهت کاری انجام شده
Se ha convertido al Islam.
به اسلام گروید.
10. در ساختار امری
¡A callar todos!
همه ساکت شوید.
11. در برخی اصطلاحات
A caballo regalado no hay que mirarle el diente.
دندان اسب پیش کشی را نباید شمرد.
A palabras necias oídos sordos.
جواب ابلهان خاموشی است.
ب: موارد استفاده از حرف اضافه con
از این حرف اضافه در موارد و معنای زیر استفاده می شود:
- با
- علیرغم
- در صورتی که
1. ابزار یا انجام وسیله کاری
Abrió la puerta con la llave.
در را با کلید باز کرد.
Me regaló con amabilidad.
با مهربانی به من هدیه داد.
2. در همراهی با مشارکت در کاری
Estuvo toda la noche con sus amigos.
تمام شب را با دوستانش بود.
Él vive con su padre.
او با پدرش زندگی می کند.
3. مقایسه یا تقابل
Prefiero hacer amigos con gente entendida.
ترجیح میدهم با مردم فهمیده دوست شوم.
Se relaciona con gente de la alta sociedad.
با مردم جوامع بالا ارتباط برقرار می کند.
4. محتوی، تعلق
Le robaron el bolso con todo dinero.
کیف را با تمام پول از او دزدیدند.
5. پس از مصدر در مفهومی تکاملی برای ابراز نظر گوینده
Con decirme unas palabras amables se me pasa el enfado.
با گفتن چند کلمه حرف مهربانانه خشم من فرو می نشیند.
6. در معنی علیرغم، با وجود اینکه
Con el dinero que gana vive como un mendigo.
علیرغم پولی که به دست می آورد مثل یک گدا زندگی می کند.
Con el estudioso que es, no aproba los exámenes.
با وجود اینکه خیلی درس خوان است، در امتحانات قبول نمیشود.
7. در شکوه و گلایه
¡Con lo gusto que me encontraba aquí, ahora tengo que irme!
با آن همه احساس راحتی که در این جا داشتم، اکنون باید بروم.
8. در اصطلاحات و عبارات در معنی «در صورتی که»
Con que ahora me pagues la mitad del dinero me basta.
در صورتی که نصف پول را به من بپردازی برایم کافی است.
ج: موارد استفاده از حرف اضافه De
De به معنای
- از
- کسره
- متعلق
- طی
- که
1. ماده ساخت شیئ
Mi mesa es de madera.
میز من چوبی است.
Su camisa es de algodón.
بلوز او نخی است.
2. هر جزئی را از کلی معین کردن یا به آن منسوب کردن
Tomó un vaso de agua.
یک لیوان آب نوشید. (یک لیوان از آب نوشید).
3. مطلب و موضوع
La profesora explicó la primera lección de historia.
معلم اولین درس تاریخ را توضیح داد.
4. ذات و طبیعت یا شرایط
Es una mujer de carácter violenta.
زنی است با خصوصیات اخلاقی تند.
Ella tiene un magnífico caballo de carrera.
او یک اسب عالی مسابقه دارد.
5. زمان (آغاز و مبدأ، طول زمان، تأکید)
El banco está abierto de ocho a catorce.
بانک از ساعت هشت تا چهارده باز است.
Él trabaja de noche.
او در طول شب کار می کند.
6. مبدا و منشأ
De la estación al colegio hay unos veinte metros.
از ایستگاه تا مدرسه ۲۰ متر است.
7. دلیل
Se volvió loco de pensar.
از این همه فکر کردن دیوانه شد.
8. حالت
Tuve que permanecer de pie dos horas.
مجبور بودم که دو ساعت روی پا بایستم.
9. قبل از مصدر شرطی را ابراز می دارد.
De haberlo sabido, me habría quedado en casa.
اگر می دانستم، در خانه می ماندم.
د: موارد استفاده از حرف اضافه en
از این حرف اضافه در مفاهیم و معانی ذیل استفاده می شود.
- در
- طرف (طی مدت)
- به طریقه
- به
- بوسیله (با)
1. مکان
En España se consigue la mejor aceituna.
در اسپانیا بهترین زیتون به دست می آید.
2. زمان
En noviembre viajaré a España.
در ماه نوامبر به اسپانیا سفر خواهم کرد.
Hice el proyecto en 4 días.
پروژه را ظرف سه روز انجام دادم.
3.حالت یا نحوه انجام کار
La película está filmada en blanco y negro.
فیلم بطریقه سیاه و سفید ضبط شده است.
4. مدل و فرم ساختار چیزی
El cuchillo termina en punto.
چاقو به به نوک آن ختم میشود.
5. ابزار یا وسیله
Yo siempre viajo en avión.
من همیشه با هواپیما سفر میکنم.
Hizo el dibujo en lápiz.
تصویر را با مداد کشید.
6. بها، قیمت
Me lo dejaron en mil pesetas.
آنها را به بهای هزار پزوتا به من دادند.
7. کار یا مقامی که در آن فرد مهارت دارد.
Él es un genio en la matemática.
او یک نابغه در ریاضیات است.
Estuvo muy brillante en la lección escrita.
در درس کتبی بسیار درخشان بود.
8. با برخی از افعال بیانگر حرکت می باشد.
El avión cayó en el mar.
هواپیما در دریا افتاد.
9. در همراهی برخی از مصادر، صفات و اسمها جملات قید حالت می سازد.
Su padre habla en voz alta, casi a gritos.
پدر او با صدای بلند صحبت می کند، تقریبا با فریاد.
10. با مصادر مختلفی همراه می شود. مانند:
- Creer
- entender
- dudar
- confiar
- pensar
Nosotros creemos en Dios.
ما به خدا اعتقاد داریم.
Él confía en ti.
او به تو اعتماد دارد.
Estaba pensando en salir a dar una vuelta.
در این فکر بودم که بروم دوری بزنم.
ه: موارد استفاده از حرف اضافه para
این حرف اضافه در مفاهیم زیر به کار می روند.
- برای
- به سمت
1. سازنده متمم غیر مستقیم می باشد.
Daron dinero para celebrar boda de su hijo.
برای برپایی جشن عروسی پسرشان پول دادند.
Lee para ti, que a mí no me interesa.
برای تو می خواند، برای من که جالب نیست.
2. جهت و سمت یک حرکت
Hace un momento salió para su casa.
یک لحظه است که به مقصد خانه اش رفت.
3. هدف، قابلیت، استعداد کاری و مورد استفاده
Sólo estudia para obtener el título, no para aprender.
فقط برای کسب مدرک درس می خواند نه برای یاد گرفتن.
Esta agua no es para beber.
این آب برای نوشیدن خوب نیست.
4. طول زمان
Su traje estará listo para la próxima semana.
کت و شلوار او برای هفته آینده آماده است.
5. مقایسه نسبی
Hay poco espacio para tanta gente.
برای این جمعیت این فضا کم است.
6. دلیل
Lo hice para complacerte.
آن کار را برای خوشنودی تو انجام دادم.
He ido a verla para pedir el consejo
جهت اندرز گرفتن به دیدن او رفتم.
7. هنگامی که پس از فعلی ، خصوصاً فعل estar یا در پی یک مصدر قرار گیرد به انجام رسیدن عملی را در آینده نزدیک نشان میدهد.
El tren está para salir.
قطار آماده خروج است.
El arroz está listo para servir.
برنج آماده سرو کردن است.
8. هنگامی که قبل از اصواتی چون postre , colmo و … قرار می گیرد، وضعیت یا کاری مخالف و مغایر را اعلام می دارد، که به کارهای قبلی ارتباط دارد.
¡Para colmo me dejé el paraguas en el taxi!
(در آخر، پس از آن همه گرفتاری ) چتر را هم در تاکسی جا گذاشتم.
Para postre aquel día tuve más trabajo que nunca.
بدتر از همه اینکه آن روز از همیشه بیشتر کار داشتم.
9. در جملات مرکب، با همراهی مصدر دلیل کار عنوان شده در بخش اول را می رساند. بطور کلی برای آوردن دلیل از para استفاده می شود.
Salí un momento para dar un recado al portero.
یک لحظه خارج شدم، برای اینکه پیغامی به دربان بدهم.
10. در برخی عبارات استفاده می شود.
Es amable para con todos sus amigos.
با تمام دوستانش مهربان است.
Para eso no valía la pena venir corriendo.
برای این (کار) ارزش نداشت دوان دوان آمد.
و: موارد استفاده از حرف اضافه por
حرف اضافه por موارد استفاده بسیاری دارد که در هر کدام معانی زیر را به خود می گیرد:
1. زمان (حدود یا زمان را بیان می کند)
Pensamos mudarnos allá por abril.
قصد داریم حدود آوریل به آنجا نقل مکان کنیم.
Por Noruz iré al norte.
برای نوروز به شمال خواهم رفت.
Yo tengo una casa allí por el norte.
من خانه ای حوالی شمال دارم.
2. در نقش عامل انجام
Él fue detenido por la policía.
او توسط پلیس دستگیر شد.
Este instituto fue construido por él.
این آموزشگاه توسط او ساخته شد.
3. نحوه انجام عملی
Se lo llevaron por la fuerza.
او را به زور بردند.
Si lo hago, es por gusto, nadie me obliga.
اگر این کار را انجام میدهم به میل خودم است، کسی مرا مجبور نمیکند.
4. تعویض
Me lo ha dejado por 100 dólares.
به ازای صد دلار آن را به من داده است.
Se ha cambiado la casa por una mayor.
خانه را با یکی بزرگتر عوض کرده است.
5. توزیع
Si tuviera en cuenta el tiempo empleado, el trabajo me saldría a menos de trescientas pesetas por hora.
اگر زمان کار انجام شده را مد نظر می داشتم(حساب می کردم)، کار برایم ساعتی (برای هر ساعت) کمتر از سیصد پزوتا می شد(برایم در می آمد).
Compré un par de vestidos en mil dólares, es que me sale cada uno por quinientos dólares.
یک جفت لباس به مبلغ هزار دلار خریداری کردم، بدین ترتیب هر کدام برایم پانصد دلار شده است.
6. عمل ضرب در ریاضیات
dos por dos son cuatro.
دو ضرب در دو می شود چهار.
Tres por cuatro , doce.
سه چهار تا ، دوازده تا.
7. نسبت
Tiene un diez por ciento de comisión.
ده درصد (حق) کمیسیون دارد.
8. هدف و مقصد کاری
Me he quedado por ayudarte.
به خاطر کمک به تو مانده ام.
Lo escribo por él.
آن را برای او می نویسم.
9. انتخاب
Voto por la reforma.
برای رفرم رأی می دهم.
Opté por marcharme.
رفتن را برگزیدم.
10. مقایسه بین دو هدف یا دو منظور یکسان
Casa por casa, me quedo con la mía.
خانه به جای خانه، من با مال خودم می مانم.(خانه خودم را می خواهم).
Ojo por ojo
چشم در جای چشم (چشم در مقابل چشم)
11. مجزا کردن عنصری از بین دیگر عناصر
Examiné la colección pieza por pieza.
قطعه به قطعه کلکسیون را امتحان کردم.
12. در همراهی افعال tener یا dar ملاحظه و عقیده را ابراز می کند.
Le tengo por una persona inteligente.
او را فردی باهوش محسوب می کنم.
Los médicos le dieron por muerto.
پزشکان او را مرده تصور کردند.(او را مرده محسوب کردند).
13. در همراهی افعال حرکتی، در معنای ( en busca de = در جستجوی) می باشد.
Baja por tabaco al estanco.
جهت تهیه سیگار به دکه رفت. (بطرف پایین رفتن bajar)
14. پس از estar و مصدر
14.1 بیانگر عملی است که هنوز باید به انجام برسد.
La casa está por barrer.
خانه باید جاروب شود.
14.2 بیانگر تردید در انجام کاری می باشد، در حالیکه تمایل به انجام آن وجود دارد.
Cuando oí eso estuvo por pegarle.
وقتی این را شنیدم، می خواستم کتکش بزنم.(آمادگی زدنش را داشتم)
15. در همراه «no» یا صفت یا قید یا قبل از جمله اسمیه با کلمه que در مفهوم منفی.
No por mucho madrugar, amanece más temprano.
اینطور نیست که با سحر خیزی بسیار، زودتر طلوع کند.
Por mucho que insistas, no me convencerás.
هر چند اصرار بورزی، مرا قانع نخواهی کرد.
ante (علیه)
El levanto ante la injusticia.
او علیه بی عدالتی قیام کرد.
bajo (تحت، زیر)
Vive bajo su dominio.
تحت سلطه او زندگی می کنند.
contra (ضد)
Por qué siempre hablas, contra mí؟
چرا همیشه ضد من صحبت می کنی؟
desde (از)
Desde cuando nos conocimos, pasa cuatro años.
از زمانی که همدیگر را می شناسیم، چهار سال می گذرد.
durante (در طی مدت)
Cuando era más joven, escribía novela durante la noche.
وقتی جوانتر بودم، در طی شب داستان می نوشتم.
entre (بین)
Existe una profunda amistad entre nosotros.
بین ما دوستی عمیقی وجود دارد.
excepto (به جز)
Todos han ido a Italia, excepto el abuelo.
به جز پدر بزرگ همه به ایتالیا رفته اند.
tras (پس از، در پی)
Tras unos días de descanso incorporó al trabajo.
پس از چند روز استراحت به کار بازگشت.
según (بر طبق)
Según el profesor el examen era difícil.
طبق (گفته) معلم، امتحان سخت بود.
hacía (به طرف)
Algo habrá ocurrido, todo el mundo corre hacía la plaza.
می بایست چیزی اتفاق افتاده باشد، همه به طرف میدان می دوند.
sobre (روی، راجع به)
El libro está sobre la mesa.
کتاب روی میز است.
Cuando salí, estaba hojeando un libro sobre modas.
وقتی که خارج شدم، در حال ورق زدن مجله ای راجع به مد بود.
sin (بدون)
A media fiesta nos quedamos sin luz.
در بین جشن بدون برق ماندیم.
این بود از مبحث حروف اضافه در زبان اسپانیایی (la preposición) که امیدوارم به خوبی یاد گرفته باشید. اگر سوالی در این مورد دارید، حتما از بخش نظرات همین مطلب بپرسید. برای یادگیری کامل زبان اسپانیایی نیز می توانید در کلاس های آموزش آنلاین زبان اسپانیایی فرالن شرکت کنید. برای اطلاعات بیشتر صفحه زبان اسپانیایی را ببینید.
دیدگاهتان را بنویسید