حالت التزامی 1 و 2 در زبان اسپانیایی (عمومی و تخصصی)

ساختار التزامی در زبان اسپانیایی از مهمترین ساختار ها و حالت ها تلقی می شود و بسیار پرکاربرد است. شدیدا تاکید داریم و توصیه می کنیم قبل از مطالعه این مقاله حتما بازه های زمانی عادی نظیر حال ساده، استمراری، ماضی، حال کامل و … را در همین سایت یاد بگیرید و با ساختار های آنها اشنا شوید و سپس سراغ این ساختار بروید تا بهتر انرا متوجه شوید.

ساختار التزامی جز ساختار های تخصصی در زبان اسپانیایی محسوب می شود و تا سطوح میانی و حتی پیشرفته با آن مواجه نخواهید شد. در زبان اسپانیایی جملات در سه وجه خبری، امری و التزامی داریم.

وجه خبری رایج ترین نوع جملات است و گرامر های عادی که بالاتر نام بردیم (حال ساده، استمراری، گذشته و …) در این حالت ظاهر می شوند.
از حالت امری برای دستور و فرمان دادن استفاده می کنیم.

اما اکنون سوال اینجاست که کاربرد حالت یا وجه التزامی (subjuntivo) چیست؟

از وجه ساختار التزامی در موارد زیر استفاده می کنیم:

  • بیان آرزوها، خواسته ها، شک و تردید و حدس ها
  • بیان احساسات و احتمالات
  • بیان اجبار و الزام

اما قبل از ورود به ساختار کلی و ذکر مثال بد نیست کمی تفاوت وجه (modo) و بازه زمانی (tiempo) را بدانیم:

در جواب باید بگوییم، بازه زمانی به ما می گوید که کار یا عمل چه زمانی رخ داده است و می تواند حال، گذشته و آینده باشد ولی در سوی دیگر وجه به ما می گوید که در مورد آن کار یا عمل چه حسی داریم.

خوشبختانه این ساختار یا وجه چون در زبان فارسی وجود دارد درک آن بسیار ساده تر از زبان انگلیسی است. در زبان انگلیسی عملا می توان گفت وجه التزامی هیچ کاربردی ندارد ولی در زبان فارسی انرا داریم.

معروف ترین حالت کاربرد التزامی را در جملاتی نظیر “به او بگویید برود”، “من به او گفتم که بنشیند” و … مشاهده می کنید که تغییر فاعل و فعل داریم.

ساختار وجه التزامی ساده

اگر بی قاعده های این وجه را کنار بگذاریم و جداگانه انها را حفظ کنیم، باقاعده های این وجه ساختار وشکل بسیار ساده ای دارند. بدین صورت که در ذهن خود این قاعده را همیشه در نظر بگیرید که تمام افعال مختوم به ar در حالت التزامی e و تمام افعال er, ir دار در وجه التزامی a می گیرند.

اکنون به مثل های افعای نظیر hablar, comer و vivir در وجه التزامی دقت کنید:

  • hable
  • hables
  • hable
  • hablemos
  • habléis
  • hablen
  • coma
  • comas
  • coma
  • comamos
  • comáis
  • coman
  • viva
  • vivas
  • viva
  • vivamos
  • viváis
  • vivan

لازم به ذکر لست در حالت بی قاعده هم فقط کافی است در اکثر موارد اول شخص مفرد حال ساده فعل را به یاد بیاورید و همان را در وجه التزامی تعمیم دهید.

Encuentro (I find) → Encuentr(I find)

پیدا بکند.

Tienen (they have) → Tengan (they have)

داشتت باشند.

Hacemos (we do/make) → Hagamos (we do/make)

انجام بدهند.

جدول افعال باقاعده در وجه التزامی

Pronoun -AR verbs -IR and -ER verbs
Yo -e -a
-es -as
Usted, él, ella -e -a
Nosotros -emos -amos
Vosotros -éis -áis
Ustedes/Ellos/Ellas -en -an

جدول افعال کاملا بی قاعده در وجه التزامی

Pronoun ESTAR

بودن

SABER

دانستن

SER

بودن

HABER DAR

دادن

IR

رفتن

Yo Esté Sepa Sea Haya Vaya
Estés Sepas Seas Hayas Des Vayas
Usted/Él/Ella Esté Sepa Sea Haya Vaya
Nosotros Estemos Sepamos Seamos Hayamos Demos Vayamos
Vosotros Estéis Sepáis Seáis Hayáis Deis Vayáis
Ustedes/Ellos/Ellas Estén Sepan Sean Hayan Den Vayan

چه زمانی از حالت التزامی استفاده می کنیم؟

1) در زبان اسپانیایی اغلب این ساختار و وجه را با کلمات کلیدی و همراه کننده خودش می بینیم. چون وجه التزامی بیشتر در جملات پیرو می آید، ما آن را با کلمه آغازگر que می بینیم.

Es probable que salgamos tarde. (It’s likely we’ll leave late).

احتمال دارد دیر برویم.

Es bueno que tengas tiempo libre. (It’s good that you have free time).

خوب است که وقت خالی داری.

نکته دیگر شروع جملات بالا با عباراتی نظیر es probable و es bueno بود که نظیر آن ها در زبان اسپانیایی بالخصوص وجه التزامی زیاد هستند.

Es importante que … (it’s important that …)

مهم است که …

Dudar que … (to doubt that …)

شک برانگیز است که …

Es bueno que … (it’s good that …)

خوب است که …

Es malo que … (it’s bad that …)

بد است که …

Esperar que … (to hope/wish that …)

امیدواری است که …

Es mejor que … (it’s better that …)

بهتر است که …

Es raro que … (it’s strange that …)

نادر است که …

Es posible que … (it’s possible that …)

ممکن است که …

Es probable que … (it’s likely that …)

احتمال دارد که …

Es necesario que … (it’s necessary that …)

واجب است که …

Hasta que … (until …)

تا …

Ojalá que … (hopefully …)

ایشالا که … (امیدواریم که …)

No es seguro que … (it’s not certain that …)

معلوم نیست که …

Mientras que … (meanwhile/while …)

در حالی که …

Sin que … (without …)

بدون …

Querer que … (to want to …)

خواستن که …

2) در موقعیت های خاص، نظیر بیان آرزوها، احساسات، عبارات غیر شخصی، توصیه یا پیشنهاد ها، انکار و امیدواری از این ساختار استفاده می کنیم. اکنون به مثال های هر قسمت توجه کنید:

بیان آروز:

Espero que se enamore de mí. (I hope she falls in love with me).

امیدوارم عاشقم شود.

بیان احساسات:

Me encanta que me llames. (I love it when you call me).

وقتی صدایم می کند از خوشحالی دیوانه می شوم.

عبارات غیر شخصی:

Es importante que vengas. (It is important that you come).

مهم است که بیایی.

توصیه یا پیشنهاد:

Te recomiendo que no bebas alcohol. (I recommend that you don’t drink alcohol).

توصیه می کنم الکل ننوشی.

شک و انکار:

Dudo que tenga 30 años. (I doubt she is 30)

شک دارم سی ساله باشد.

No creo que valga la pena. (I don’t think it’s worth it).

فکر نمی کنم بی ارزد.

بیان امیدواری:

Ojalá me toque la lotería. (I hope I’ll win the lottery).

امیدوارم مسابقه بخت آزمایی برنده شوم.

3) هنگامی که دو عبارت با دو فاعل متفاوت داشته باشیم باید از حالت التزامی اسفاده کنیم. می توان گفت این حالت از معروف ترین کاربرد های التزامی است و حتما باید فعل فاعل دوم جمله پیرو را در وجه التزامی به کار برد.

(Yo) Quiero que (tú) digas la verdad. (I want you to tell the truth).

می خواهم که حقیقت را بگویی.

(Tú) Dile que (él) no vuelva. (Tell him not to come back).

بهش بگو بر نگردد.

(Nosotros) Necesitamos que Ana nos ayude. (We need Ana to help us).

نیاز داریم که آنا کمکان کند.

4) برای بیان احتمالات آینده، قصد و نیت و حتی فرضیه ها هم از وجه التزامی استفاده می کنیم.

بدین صورت که جدای از عبارات کلیدی و نشان دهنده التزامی نظیر Es posible que … (ممکن است که …) دو حالت و ساختار دیگر هم وحود دارد که وجه التزانی در آنها رایج است. ساختار اول Cuando (when) + a future action (وقتی + کار در آینده) و ساختار دوم شرطی نوع دوم است و با اینکه در مورد موقعیتی در آینده بحث می کند، ولی عملا ناممکن و خیالی است. مثال:

Te llamaré cuando vuelva. (I’ll call you when I’m back).

وقتی برگردم با تو تماس خواهم گرفت.

Cuando lleguemos a casa, haremos las maletas. (When we arrive home, we will pack).

وقتی برگردیم، وسایلمان را جمع و جور می کنیم.

مثال برای شرطی نوع دوم:

نکته: ساختار شرطی نوا دوم به صورت si + imperfecto de subjuntivo, condiocional simple (اگر+ ماضی التزامی، شرطی ساده ) است.

Si fuera rico, compraría una casa. (If I were rich, I would buy a house).

اگر پولدار بودم، خانه می خریدم.

Si estudiaras más, aprobarías el examen. (If you studied more, you would pass the exam).

اگر بیشتر درس خوانده بودی، امتحان قبول می شدی.

برای اطلاعات بیشتر در مورد انواع حالت شرطی به si (اگر) حتما مقاله آن را در همین سایت مطالعه کنید.

هنگام کاربرد وجه التزامی حتما موارد زیر را رعایت کنید تا به مشکل بر نخورید.

1) هر جایی que را دیدید فکر نکنید با ساختار التزامی طرف هستید، در بعضی از موارد que جمله ما موصولی است و بعدش ساختار ساده و خبری می آید.

El niño que vive allí es alto. (The boy who lives there is tall).

پسر بچه ای که آنجا زندگی می کند، قد بلند است.

یا در بعضی موارد مانند ساختار tener que این que اصلا ترجمه نمی شود و حزیی از عبارت است.

Tengo que comprar agua. (I need to buy some water).

باید مقداری اب بخرم.

2) در زبان اسپانیایی بین دو ساختار “Creo que no” و “No creo que” با اینکه هر دو عبارات یکسانی ولی تفاوت جانشینی لغات دارند، تفاوت وجود دارد. بدین صورت که بعد از عبارت creo que no وجه خبری و ساده، ولی بعد از no creo que وجه التزامی به کار می بریم.

Creo que no me amas. (I think you don’t love me).

فکر می کنم، دوستم نداری.

No creo que me ames. (I don’t think you love me).

فکر نمی کنم دوستم داشته باشی.

3) عبارت “Aunque” را می توان هم در حالت خبری و هم التزامی به کار برد، این عبارت معنی “حتی اگر/با وجود اینکه” می دهد. اگر از این عبارت برای بیان حقیقت استفاده کنیم، از وجه خبری بعد از آن باید استفاده کنیم. ولی اگر از آن برای بیان شک و تردید استفاده کنیم، باید بعدش التزامی به کار ببریم.

Aunque llueve, iremos al parque. (Even though it is raining, we will go to the park).

با وجود اینکه باران می بارد، به پارک می رویم.

Aunque llueva, iremos al parque. (Even if it rains, we will go to the park).

حتی اگر باران ببارد، به پارک می رویم.

4) به جز موارد امتحانی و آکادمیک، اگر جایی شک داشتید، از وجه خبری (indicativo) استفاده کنید و نترسید شخص مخاطب شما اگر اشتباه هم حالت التزامی را به کار ببرید، منظور شما را متوجه خواهد شد.

همانطور که در ابتدای مقاله و قسمت عمومی تر این مبحث دیدید، وجه التزامی یکی از مهم و تخصصی ترین مطالب در گرامر زبان اسپانیایی بود که درک و کاربرد آن نیاز به زمان و تمرین زیادی دارد. اکنون می خواهیم در ادامه این مقاله به دیگر کاربرد ها و نکات تخصصی تر این وجه در زبان اسپانیایی بپردازیم.
در زبان اسپانیایی از وجه التزامی برای بیان احتمالات، فرضیات و موفقعیت های ناممکن در گذشته استفاده می کنیم.

El subjuntivo en español… ¿lograré dominarlo?

Creo que tengo que practicarlo más. ¡Dudo que pueda aprenderlo todo en una sola sesión!

Es posible que haya un par de cosas que aún no tengo del todo claras.

Si hubiera prestado más atención en clase, habría entendido mejor la explicación.

Al final, el profesor nos pidió que resolviéramos unos ejercicios dificilísimos.

Espero que la próxima semana sea más fácil.

وجه التزامی در اسپانیایی… آیا می توانم به آن مسلط شوم؟

فکر می کنم باید بیشتر تمرین کنم. من شک دارم که بتوانم همه چیز را در یک جلسه یاد بگیرم!

ممکن است چند مورد وجود داشته باشد که من هنوز کاملاً آنها را درک نکرده ام.

اگر در کلاس دقت بیشتری می کردم توضیح را بهتر متوجه می شدم.

در پایان استاد از ما خواست تا چند تمرین بسیار دشوار را حل کنیم.

امیدوارم هفته آینده راحت تر باشد.

همانطور که در ابتدای مقاله هم اشاره کردیم وجه التزامی (subjuntivo) با وجه خبری (indicativo) تفاوت های زیادی داشت.

از اصلی ترین تفاوت ها می توان به این اشاره کرد که وجه خبری، وجهی استاندارد و پایه است که در جملات و سوالات به کار می رود:

¿Lograré dominar el subjuntivo?

آیا می توانم به وجه التزامی مسلط شوم؟

اینجا فرد سخنگو در مورد احساسات و یا برداشت خود سخن نمی گوید، بلکه مستقیما دارد سوالی را مطرح می کند.

از وجه التزامی بر خلاف وجه خبری برای ابراز برداشت های شخصی از چیزی استفاده می کنیم. جمله واره های التزامی همیشه و در اکثر مواقع دارای عباراتی هستند که به ما وجود عبارات التزامی را گوشزد می کنند.

Dudo que pueda aprenderlo todo en una sesión.

شک دارم بتوانی آن را کامل در یک جلسه یاد بگیری.

در این مثال عبارت dudo بیانگر شک و تردید است و به ما سیگنال وجه التزامی را می دهد.

همانطور که در قسمت عمومی این مقاله اشاره کردیم وجه التزامی می تواند هم با جملات ساده و هم در جملات و عبارات ترکیبی ظاهر شود.

در ساده ترین فرم و شکل، وجه التزامی در جملات ساده بعد از عباراتی نظیر ojalá, quizá (یا quizás) و ni que می آید.

مثال:

Ojalá la próxima clase sea más fácil.

امیدوارم کلاس بعدی راحت تر باشد.

Quizá tenga que practicar en casa.

شاید مجبور باشد در خانه تمرین کند.

¡Ni que sea imposible!

نه اینکه غیر ممکن است.

کاربرد وجه التزامی در جمله واره های تابع

در این جمله واره ها، وجه التزامی بعد از عبارت que می آید که جمله واره اصلی بیانگر نگرش فرد سخنگو در مورد اطلاعات آمده در جمله واره تابع است.

وجه التزامی نشان دهنده عدم قطعیت، شک، احتمالات، تمایل، اجبار و احساسات است.

Dudo que pueda aprenderlo todo en una sesión. → doubt

شک دارم بتوانی در یک جلسه همه چیز را یاد بگیری (شک)

Puede que necesite practicar en casa. → possibility

شاید لازم باشد در خانه تمرین کنید. (احتمال)

Me encantaría que todo el mundo hablara varios idiomas. → desire

دوست دارم همه افراد چند زبان صحبت کنند. (تمایل)

Es necesario que repase la lección en casa. → obligation

واجب است که در خانه درس را مرور کند. (اجبار)

Me alegra que aprendamos curiosidades culturales en la clase de español. → emotion

خوشحال میشوم که در کلاس اسپانیایی کنجکاوی های فرهنگی را یاد می گیریم. (احساسات)

در زبان اسپانیایی بعد از افعال اثرگذار (verbos de influencia) نظیر aconsejar, desear, mandar, necesitar, obligar, ordenar, suplicar, recomendar, querer, prohibir و … هم از وجه التزامی می توانیم استفاده کنیم.

مثال:

El profesor nos ha recomendado que veamos películas en español. → advice

استاد به ما توصیه کرد که فیلم ها را به زبان اسپانیایی ببینیم. (توصیه)

همانطور که دیدید در مثال بالا جمله واره اصلی دارای فعل اثر گذار (recomendar) بود که بعد از آن que و بعدش عبارت تابع با فعل وجه التزامی veamos آمد.

یکی دیگر از مواردی که در آن ملزم به کاربرد وجه التزامی بودیم، استفاده از دو فاعل و فعل در جمله بود و یا به عبارت ساده تر هر گاه مجبور به تغییر فاعل در میان جمله بودیم باید از وجه التزامی برای فاعل دوم استفاده کنیم.

Quiero que vengas al cine conmigo.subject 1 (yo) + que + subject 2 (tú) → subjunctive

دوست دارم (ازت می خوام) با من به سینما بیایی.

ولی در نظر داشته باشید اگر هر دو فعل جمله به کار گرفته شده دارای یک فاعل بودند، فعل جمله واره تابع باید به صورت مصدر (infinitivo) بیاید.

مثال:

Quiero ir al cine contigo.subject 1 (yo) = subject 2 (yo) → infinitive

می خواهم به سینما بروم.

اگر فعل جمله اصلی حرف اضافه بگیرد، این حرف اضافه باید قبل ازمصدر در جمله عادی خبری یا حرف ربط que در وجه التزامی بیاید.

Me alegro muchísimo de que vengas al cine conmigo.

خیلی خوشحال می شوم که با من به سینما بیایی.

Me alegro muchísimo de ir al cine contigo.

خیلی خوشحال می شوم با تو سینما بروم.

وجه التزامی یا مصدر؟

بعد از افعالی نظیر dejar, permitir و prohibir حتی با وجود تغییر فاعل در جمله، می توانیم هم مصدر و هم التزامی استفاده کنیم.

Los dueños del cine no dejan comer palomitas en la sala.

صاحبان سینما نمی گذارند پاپ کورن در سالن اصلی خورده شود.

Los dueños del cine no dejan que comamos palomitas en la sala.

صاحبان سینما نمی گذارند پاپ کورن در سالن اصلی بخوریم.

وجه خبری یا التزامی؟

همیشه بعد از افعال acordarse de, recordar, olvidarse de و olvidar حتی با وجود تغییر فاعل در جمله، باید از وجه خبری و ساده استفاده کنیم. و اگر فاعل ها یکی بود از حالت مصدری استفاده می شود.

Acuérdate de que la cita es a las 8. → indicative

به یاد داشته باشید که قرار ملاقات ساعت 8 است. (خبری)

Acuérdate de llegar a las 8. → infinitive

یادت باشد ساعت 8 برسی. (مصدری)

حروف ربط وجه التزامی

معروف ترین حرف ربط وجه خبری عبارت que است، با این وجود حروف ربط زیادی در زبان اسپانیایی وجود دارند که وجه التزامی بعد از آنها می آید اما به یاد داشته باشید بعضی از آنها با وجه خبری هم بسنده به متن و موضوع و نوع استفاده، به کار می روند.

اکنون به جدول حروف ربط وجه التزانی دقت کنید:

Conjunctions

حرف ربط

Examples

مثال

a condición de que

به شرطی که…
con tal de que

به شرطی که…
siempre y cuando

همیشه و هر وقت…

Te presto mi bici a condición de que la cuides.

دوچرخه ام را به شرط اینکه مراقب باشی بهت قرض می دهم.
Te presté mi bici con tal de que la cuidaras.

دوچرخه ام را به شرط اینکه مراقب باشی بهت قرض می دهم.

Te prestaré mi bici siempre y cuando la cuides.

دوچرخه ام را همیشه و هروقت که مراقب باشی بهت قرض می دهم.

a menos que

مگر اینکه
a no ser que

مگر اینکه
salvo que

مگر اینکه

El viernes iremos al cine a menos que tengas una idea mejor.

جمعه به سینما می رویم , مگر اینکه ایده بهتری داشته باشی.
El viernes iremos al cine a no ser que prefieras ir al teatro.

جمعه به سینما می رویم , مگر اینکه ترجیح بدی به تئاتر بروی.
El viernes iremos al cine salvo que quieras quedarte en casa.

جمعه به سینما می رویم, مگر اینکه بخواهی در خانه بمانی.

antes de que

قبل از اینکه

Llámame antes de que te den el resultado del examen.

قبل از اینکه نتایج امتحان را اعلام کنند با من تماس بگیر.

después de que

بعد از اینکه

Te llamé después de que me dieran el resultado del examen.

بعد از اعلام نتایج امتحان با تو تماس می گیرم.

como si

انگار که/گویی که…

No me mires como si estuviera loco.

جوری نگاهم نکن که انگار دیوانه شده بودم

de ahí que

از این رو..

No me sonó el despertador, de ahí que llegara tarde a la entrevista.

زنگ ساعتم به صدا زر نیامد , از این رو دیر به مصاحبه رسیدم.

en caso de que

در صورتی که/اگر…

Llámame en caso de que necesites ayuda.

اگر ( در صورتی که) کمک نیاز داشتی با من تماس بگیر.

ni que

نه اینکه…

¡Ni que fuera culpa mía!

نه اینکه تقصیر من بود!

no sea/fuera que

تا اینکه..
por miedo a que

از ترس اینکه…

Ponte esta bufanda, no sea que te resfríes.

این شال را سرت کن , تا سرما نخوری.
No te dije nada por miedo a que te enfadaras.

هیچ چیز بهت از ترس اینکه عصبی شوی نگفت.

para que

برای اینکه…
a fin de que

برای…

Anoche te llamé para que me contaras chismes.

دیشب برای اینکه غیبت کنیم بهت زنگ زدم.
Te presto este libro a fin de que tengas algo que leer este verano.

این کتاب را بهت قرض می دهم تا این تابستان چیزی برای خواندن داشته باشی.

sin que

بدون اینکه

Diana me felicitó sin que yo le dijera nada

بدون اینکه چیزی بهش گفته باشم, دیانا به من تبریک گفت.

حروف ربط مشترک وجه التزامی و خبری

اکنون به جدول این گروه دقت کنید ولی باید بدانید که اگر جمله به موقعیت فرضی اشاره کند، جمله وجه التزامی می گیرد و اگر به موقعیت واقعی اشاره کند جمله وجه خبری می گیرد:

Conjunctions

حرف ربط

در حالت التزامی

Examples

مثال

aunque

اگر چه/حتی اگر

No te compraré un coche aunque me lo pidas por favor.

من برایت ماشین نمیخرم حتی اگر از من بخواهی.

como

مثل

Haremos las cosas como yo diga.

کارها را جوری که گفتم انجام می دهیم.

mientras

تا زمانی که

Mientras tengas trabajo, podrás pagar el alquiler.

تا زمانی که شغل دارید، می توانید اجاره خانه را پرداخت کنید

por mucho que

هر چقدر
por más que

هر چقدر

Por mucho que insistiera, no le perdonaría.

هر چقدر اصرار کرد نمی بخشیدمش.

Por más que llores, no solucionarás nada.

هر چقدر گریه کنی هیچ مشکلی را حل نمی کنی

Conjunctions

حرف ربط در حالت خبری و عادی

Examples
aunque

اگر چه/ با وجود اینکه

Aunque gano mucho dinero, no consigo ahorrar.

با وجود اینکه پول زیادی در می آورم, نمی توانم ذخیره کنم.

como

چون/ چونکه

Como llegué tarde a la entrevista, no conseguí el puesto.

چون دیر به مصاحبه رسیدم, شغل را به دست نیاوردم.

mientras

در حالی که/در حین

Mientras trabajo, escucho música.

در حین اینکه کار می کنم, موسیقی گوش می دهم.

por mucho que

اگر چه
por más que

اگر چه/هر چقدر

Por mucho que madrugo, no aprovecho la mañana.

اگر چه کله سحر بیدار می شوم, از صبح بهره ای نمی برم.
Por más que me abrigué, me puse enfermo.

هر چقدر هم خودم را پوشاندم, مریض شدم.

نکته: حروف ربطی زمانی نظیر cada vez que, cuando, desde que, en cuanto, hasta que, siempre que و tan pronto como می توانند هم با وجه التزامی و هم با خبری همراه شوند.

اگر آنها با وجه التزامی بیایند:

بیانگر و نشان دهنده جملات در حال و آینده هستند:

Te llamo cuando salga de trabajar.

وقتی از سر کار خارج شدی بهت زنگ می زنم.

Te llamaré cuando salga de trabajar.

وقتی از سر کار خارج شدی با تو تماس خواهم گرفت.

Llámame cuando salga de trabajar.

وقتی از سر کار خارج شدی بهم زنگ بزن.

بیانگر جملاتی است که موقعیتی فرضی و یا خیالی را با فعل شرطی بیان می کند:

Me encantaría llamarte cuando tuvieras tiempo.

خوشحال می شوم هر وقت وقتی داشتی، باهات تماس بگیرم.

اگر با وجه خبری و ساده بیایند:

بیانگر جملات و کارهایی هستند که در حال کنونی در حال و گدشته رخ دادن هستند و یا تکرار را نشان می دهند:

Por costumbre, llamo a mimadre cuando salgo de trabajar.

از روی عادت، موقعی که مادرم از کار خارج می شود، تماس می گیرم.

Te llamé cuando salí de trabajar.

وقتی از سر کار خارج شدم بهت زنگ زدم.

ترتیب و توالی بازه های زمانی با وجه التزامی

اینکه کدام بازه زمانی را با وجه التزامی به کار ببرید، باید یک سری ترتیب و توالی را بلد باشید.

استفاده از زمان‌های مختلف در فاعل به ترتیب زمان‌ها (la secuencia temporal) بستگی دارد. زمان استفاده شده در جمله اصلی (در حالت خبری یا دستوری) تعیین می کند که ما از کدام زمان فاعلی در جمله فرعی استفاده کنیم.

اکنون به جدول زیر دقت کنید:

Main Clause (in the indicative)

جمله اصلی در حالت خبری

Subordinate Clause (in the subjunctive)

جمله پیرو و تابع در حالت التزامی

Examples

مثال

Present

حال ساده

Present

Subjunctive

No creo que seas bilingüe.

فکر نمی کنم دو زبانه باشد.

Future

آینده

Te llamaré cuando llegue.

وقتی رسیدم بهت زنگ می زنم.

Imperative

امری

Avísame cuando salgas de trabajar.

وقتی از سر کار خارج شدی , خبرم کن.

Present Perfect

حال کامل

Me ha molestado que llegues tarde.

از اینکه دیر می رسی , آزرده می شوم.

Present Perfect

حال کامل

Imperfect

Subjunctive

Me ha molestado que llegaras tarde.

دیر رسیدنت آزرده خاطرم می کند.

Present

حال ساده

Me alegra mucho que aprobaras el examen.

قبول شدنت در امتحان خوشحالم می کند.

Imperfect

ماضی استمراری

El profesor no dejaba que los alumnos mirasen el móvil en clase.

استاد به شاگردان اجازه نگاه کردن به گوشی هایشان را نمی داد.

Preterite El profesor avisó cinco minutos antes de que terminara el examen.

استاد پنج دقیقه قبل از پایان یافتن امتحان , خبر داد.

Past Perfect

ماضی بعید

El director había pedido que todos los estudiantes salieran al patio.

مدیر از همه شاگردان درخواست کرد که به حیاط بروند.

Conditional

شرطی

Algunos alumnos preferirían que los exámenes fueran orales.

باقی دانش آموزان ترجیح می دادند که امتحانات شفاهی بودند.

Te ayudaría si tuviera más tiempo libre.

کمکت خواهم کرد که اوقات فراغت بیشتری داشته باشی.

کاربرد وجه التزامی در ساختار های ترکیبی

Main Clause (in the indicative)

جمله واره اصلی

در حالت خبری

Subordinate Clause (in the subjunctive)

جمله واره تابع در حالت التزامی

Examples

مثال

Present present perfect subjunctive No creo que ya hayan llegado.

فکر نمی کنم هنوز رسیده باشند.

Future David me llamará cuando haya aterrizado.

دیوید هر وقت هواپیمایش روی زمین بشیند, به من زنگ خواهد زد.

Imperative Avísame cuando hayas salido de trabajar.

هر وقت از سر کارت خارج شدی , خبرم کن.

Present Perfect Me ha molestado que hayas llegado tarde.

از اینکه دیر رسیده بودی , آزرده خاطر شدم.

Present past perfect subjunctive

Es posible que Tania hubiera llegado antes que tú.

ممکن است تانیا قبل از تو رسیده باشد.

Imperfect El profesor no entendía que algunos alumnos hubieran copiado en el examen.

استاد متوجه نشد که بعضی از شاگردان در امتحان تقلب کردند.

Preterite El profesor avisó cinco minutos antes de que hubiera terminado el examen.

استاد پنج دقیقه قبل از پایان امتحان , خبر داده بود.

Past Perfect Me había sorprendido que hubieran despedido a Ricardo.

از اخراج ریکاردو تعجب کرده بودم.

Conditional Estaría genial que Linda y Carlos se hubieran acordado de traer las bebidas.

خیلی خوب می شد اگر لیندا و کارلوس یادشان می رفت نوشیدنی ها را بیاورند.

Conditional Perfect Habría venido antes si hubiera podido.

اگر می توانستم زودتر می آمدم.

عبارات فیکس و ثابت در وجه التزامی

Structure

ساختار

Meaning

معنی

Examples

مثال

como + subjunctive whatever/whichever you want/prefer/fancy …

هر چیزی / هر طوری که بخواهی /ترجیح دهی و…

Podemos pintar la habitación verde o morada; como tú quieras.

می توانیم اتاق را سبز یا بنفش رنگ کنیم. هرطور که شما تو بخواهی

lo que + subjunctive Podemos pintar la habitación verde o morada; lo que prefieras.

می توانیم اتاق را سبز یا بنفش رنگ کنیم. هر طور تو ترجیح می دهی.

que + subject + subjunctive softened statement

جملات تعدیل شده

Que yo sepa, Marta y Martina no son hermanas

تا جایی که من می دانم مارتا و مارتینا خواهر نیستند.

subjunctive + lo que + subjunctive whatever

هر چیزی

Decidas lo que decidas, estará bien.

هر تصمیمی بگیری خوب میشه.

در این مطلب با مبحث حالت التزامی 1 و 2 در زبان اسپانیایی (عمومی و تخصصی) آشنا شدیم. اگر سوالی در این مورد دارید، حتما از بخش نظرات همین مطلب بپرسید. برای یادگیری کامل زبان اسپانیایی نیز می توانید در کلاس های آموزش زبان اسپانیایی فرالن شرکت کنید. برای اطلاعات بیشتر صفحه زبان اسپانیایی را ببینید.

مصطفی بیدگلی

دارای لیسانس مترجمی زبان انگلیسی هستم و بیش از 20 سال سابقه تدریس دارم. مسلط به زبانهای انگلیسی، ایتالیایی، روسی، فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی، عربی، ترکی استانبولی، آلمانی و آشنا با زبان پرتغالی هستم. سابقه بیش از 12 سال مدیریت مجموعه آموزشگاه زبان های خارجه فراست نوین را نیز دارم.

نظر یا سوال داری؟ همین جا بنویس