وجه التزامی در زبان فرانسه + مثال
وجه التزامی در زبان فرانسه و باقی زبان های مشتق شده از لاتین، گرامری بسیار مهم تلقی می شود و برخلاف زبان انگلیسی که ارزش چندانی در فن بیان و کاربرد خاصی ندارد، این گرامر در زبان فرانسوی نشان دهنده سطح بالای سخنگو و همق زیاد دانش فرد می باشد چون از گرامرهای سخت تلقی می شود.
حالت التزامی فرانسوی (subjonctif) بیشتر در بندهای وابسته بعد از que به منظور بیان احتمالات، فرضیه ها، احساسات، افکار، آرزوها، تردیدها، عدم اطمینان یا توصیه ها استفاده می شود.
نکته: مهمترین کاربرد حالت التزامی علاوه بر تعاریف و توضیحات بالا، تغییر فاعل در جمله است. به ابن معنی که فاعل اصلی جمله عوض شده است و فعل هم عوض می شود. مثال:
Journal télévisé
Le célèbre acteur français fête aujourd’hui son anniversaire!
Bien qu’il soit âgé de 90 ans, il se sent encore en forme et est très actif. Il est important pour lui qu’il puisse encore jouer dans des films. Le public est ravi qu’il reçoive toujours des propositions de rôles.
اخبار تلویزیون.
بازیگر مشهور فرانسوی امروز تولد خود را جشن می گیرد!
اگرچه او 90 ساله است اما هنوز احساس تناسب اندام می کند و بسیار فعال است. برای او مهم است که هنوز هم می تواند در فیلم ها بازی کند. مخاطبان خوشحال هستند که وی همیشه پیشنهادهای نقش را دریافت می کند.
فهرست مقاله
کاربرد وجه التزامی در زبان فرانسه
بعد از حروف ربط از جمله que، مانند:
- avant que
- jusqu’à ce que
- pour que
- afin que
- bien que
- quoique
- à condition que
- pourvu que
- sans que
مثال:
Bien qu’il soit âgé de 90 ans, il se sent encore en forme et est très actif.
با وجود 90 سال سن، او هنوز احساس تناسب اندام می کند و بسیار فعال است.
بعد از افعال خاص: مثال:
Il est important pour lui qu’il puisse encore jouer dans des film.
برای او مهم است که هنوز هم می تواند در فیلم ها بازی کند.
Le public est ravi qu’il reçoive toujours des propositions de rôles.
مخاطب خوشحال است که همیشه پیشنهاد نقش دریافت می کند.
به یاد داشته باشید بعد از حرف ربط après que همیشه جمله معمولی باید بیاید و التزامی کاربردی ندارد ولی اکثر مواقع می شنوید که حتی بومی های فرانسوی زبان هم بعد از این حرف ربط التزامی استفاده می کنند. مثال:
L’acteur est reparti après que le public l’a acclamé.
بازیگر بعد از تشویق تماشاگران از آنجا رفت.
افعال با Subjonctif
به یاد داشته باشید بعد از افعال تصمیم گرفتن و امید وار بودن (espérer , décider) ما از subjonctif استفاده نمی کنیم، حتی اگر نشان دهنده احساس یا خواسته باشد. مثال:
espérer – J’espère qu’il aura (future) encore des propositions de rôles.
امیدوارم پیشنهاد نقش هایی در آینده داشته باشد.
décider – Le public a décidé qu’il aura (future) un prix.
مخاطبان تصمیم گرفته اند که وی جایزه داشته باشد.
نکته: برای افعال گفتار و اندیشه (به عنوان مثال affirmer ، croire ، dire ، être d’avis ، penser) ، ما فقط از subjonctif در نفی ها یا حالت سوالی استفاده می کنیم: مثال:
Tu penses qu’il fera un discours.
شما فکر می کنید او سخنرانی خواهد کرد. (حالت ساده)
Tu ne penses pas qu’il fasse un discours.
فکر می کنید او سخنرانی نخواهد کرد. (التزامی)
Penses-tu qu’il fasse un discours?
فکر می کنید او سخنرانی کند؟ (التزامی)
در بسیاری از موارد، ما می توانیم از indicatif یا subjonctif برای بیان دو معنی متفاوت استفاده کنیم. subjonctif عدم قطعیت را نشان می دهد. مثال:
Il semble qu’il est encore en forme.
به نظر می رسد که او هنوز در فرم خوبی است. (واقعیت)
Il semble qu’il soit encore en forme.
به نظر می رسد که او هنوز هم ممکن است در فرم خوبی باشد. (عدم اطمینان)
التزامی حال ساده یا التزامی در گذشته!
وقتی می خواهیم وقایعی را که همزمان اتفاق می افتند مشخص کنیم، از subjonctif présent استفاده می کنیم. مثال:
Il est important pour lui qu’il puisse jouer dans des films.
برای او مهم است که هنوز هم می تواند در فیلم ها بازی کند.
از التزامی گذشته (subjonctif passé) هنگامی استفاده می شود که:
وقتی فعل در بند اصلی جمله در گذشته باشد. مثال:
Il était important pour lui qu’il ait pu jouer dans des film.
برای او مهم بود که می تواند در فیلم ها بازی کند.
برای نشان دادن پیش بینی. به عنوان مثال:
Il est important pour lui qu’il ait pu jouer dans des films.
برای او مهم است که او بتواند در فیلم ها بازی کند.
ساختار وجه التزامی فرانسوی (Subjonctif Présent)
ما subjonctif présent را با استفاده از ریشه فعل در حالت ساده افعال سوم شخص جمع و پایان های e، es، e، ions، iez، ent می سازیم. این پایان ها برای هر سه گروه فعل یکسان است.
aimer – ils aiment | finir – ils finissent* | dormir – ils dorment** | vendre – ils vendent | |
---|---|---|---|---|
1st person singular | que j’aime | que je finisse | que je dorme | que je vende |
2nd person singular | que tu aimes | que tu finisses | que tu dormes | que tu vendes |
3rd person singular | qu’il aime | qu’il finisse | qu’il dorme | qu’il vende |
1st person plural | que nous aimions | que nous finissions | que nous dormions | que nous vendions |
2nd person plural | que vous aimiez | que vous finissiez | que vous dormiez | que vous vendiez |
3rd person plural | qu’ils aiment | qu’ils finissent | qu’ils dorment | qu’ils vendent |
اکثر فعل های ir مانند: Choisir ، réagir ، réfléchir و réussir از این گروه هستند. در اینجا ما یک -iss- به کلمه stem در اشکال جمع اضافه می کنیم.
اکثر فعل های ir که مانند finir صرف نمی شوند، بلکه مانند dormir صرف می گردند. mentir, partir, sentir بخشی از این گروه هستند. ما -iss- را برای تشکیل جمع اضافه نمی کنیم.
افعال avoir و être بی قاعده هستند.
person | avoir | être |
---|---|---|
1st person singular | que j’aie | que je sois |
2nd person singular | que tu aies | que tu sois |
3rd person singular | qu’il ait | qu’il soit |
1st person plural | que nous ayons | que nous soyons |
2nd person plural | que vous ayez | que vous soyez |
3rd person plural | qu’ils aient | qu’ils soient |
استثنا در ساختار التزامی
بسیاری از افعالی که به oir ختم می شوند در subjonctif présent با دو ساقه فعل مختلف ساخته می شوند. مثال:
Il arrive souvent qu’il reçoive un prix.
دریافت جایزه برای او اتفاق عادی است.
Il arrive souvent que vous receviez un prix.
دریافت جایزه برای شما اتفاق عادی است.
افعال زیر ریشه خود را در subjonctif présent تغییر می دهند:
- aller
- croire
- croître
- faire
- falloir
- naître
- pleuvoir
- pouvoir
- savoir
- valoir
- voir
- vouloir
مثال:
Il faut qu’il fasse un discours.
او باید سخنرانی کند.
Subjonctif Passé
حالت گذشته التزامی از لحاظ ساختاری دقیقا مانند حال کامل یا همان ماضی نقلی فرانسوی است و افعال حرکتی/غیر حرکتی و استثناهای خودش را دارد. subjonctif passé با فرم subjonctif présent از Avoir / être و اسم مفعول ساخته می شود. اکثر افعال با استفاده از Avoir ، Subjonctif Passé را می سازند. مثال:
que j’aie aimé.
que j’aie fini.
que j’aie vendu.
فعل être فقط برای افعال انعکاسی و برای افعال حرکتی نظیر افعال زیر کاربرد دارد:
- naître / mourir
- aller / venir
- monter / descendre
- arriver / partir
- entrer / sortir
- apparaître
- rester
- retourner
- tomber
مثال:
que je sois allé.
نکته: بسیاری از همین افعال حرکتی اگر مفعول مستقیم بگیرند، دوباره غیر حرکتی محسوب می شوند و باید با avoir صرف شوند.
Participe Passé
برای افعال معمولی er / ir / re، ساخت جزئی می تواند آسان باشد:
- اگر مصدر به er ختم شود، اسم مفعولشان به é ختم می شود: aimer – aimé
- اگر مصدر به ir ختم شود، اسم مفعولشان به i ختم می شود: finir – fini
- اگر مصدر به re ختم شود، مضارع به u ختم می شود: vendre – vendu
نکته مهم: اینجا هم در حالت التزامی اگر از être استفاده کنیم، دقیقا مانند ماضی نقلی باید توافق و تطابق بین فاعل و فعل جمله از لحاظ تعداد و جنس وجود داشته باشد. یعنی اگر فاعل مفرد مذکر باشد، پایانه فعل ما هم مفرد مذکر و اگر مونث باشد پایانه فعل ما هم مونث است و …
Je ne crois pas qu’il soit allé au studio de télévision.
Je ne crois pas qu’elle soit allée au studio de télévision.
Je ne crois pas qu’ils soient allés au studio de télévision.
Je ne crois pas qu’elles soient allées au studio de télévision.
با توجه به مثال های بالا به راحتی در می یابید که پایانه افعال در فاعل های il/elle و ils/elles به خاطر التزامی ما با être هر کدام از دیگری تفاوت دارد.
این مبحث وجه التزامی در زبان فرانسه بود که امیدواریم به خوبی یاد گرفته باشید. اگر سوالی در مورد این موضوع دارید، از بخش نظرات همین مطلب بپرسید تا پاسخ دهیم. برای یادگیری کامل زبان فرانسوی نیز می توانید در کلاس های آموزش زبان فرانسوی سایت فرالن شرکت کنید. اطلاعات کامل در مورد کلاس ها را می توانید در صفحه این زبان در سایت پیدا کنید.
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
عالی بود😍
موفق باشید
ممنونم توی فارسی الزاما ما وجه التزامی فرانسه رو معادل التزام فارسی ترجمه نمیکنیم.
Il est important pour lui qu’il puisse jouer dans des films.
برای او مهم است که هنوز هم می تواند در فیلم ها بازی کند.
مثل این مثال تون درسته؟؟
این جمله ای می تواند, بتواند هم بگوییم درست است. غیر از این دو ترجمه دیگری ندارد