مکالمه و لغات معرفی کردن در زبان آلمانی + مکالمه
در تمامی موقعیتهایی که برای اولین بار قرار میگیریم، جهت شروع مکالمه، آشنایی با دیگران و … نیاز به معرفی خود داریم. گاهی این معرفی در قالب یک مکالمه صورت میگیرد که با سوال و جواب انجام میگیرد. در این مقاله ما لغاتی که برای سوال و جواب جهت معرفی کردن در زبان آلمانی را نیاز داریم مرور میکنیم و سپس یک مکالمهی کوتاه در آخر همین مقاله با همین لغات میتوانید مشاهده کنید که راحتتر از کاربرد و نحوهی استفادهی آنها در جمله مطلع شوید.
فهرست مقاله
لغات مربوط به معرفی کردن به آلمانی
die Adresse: نشانی (آدرس)
buchstabieren: این فعل به معنی هجی کردن یا اسپل کردن است. به این معنی که حروف کلمه را تک تک جهت تایید املای آن میگوییم. به عنوان مثال:
– Buchstabieren Sie bitte Ihren Namen.
– M-O-H-A-M-M-A-D
geboren: این صفت به معنی “متولد شده” است. به عنوان مثال وقتی از شخصی میخواهیم بپرسیم “کِی متولد شدهاید؟” در این صورت میگوییم:
Wann sind Sie geboren?
der Geburtsort: لغت “die Geburt” به معنی “تولد” و “der Ort” به معنای “مکان” است که اگر آنها را ترکیب کنیم معنی “محل تولد” را میدهد.
das Jahr (Plural: Jahre): به معنی “سال” است. این لغت میتواند دو کاربرد داشته باشد: اول زمانی که دربارهی سن و سال شخصی صحبت میکنیم. به عنوان مثال: او 23 سالش است (Er is 23 Jahre alt) و دوم زمانی که دربارهی سال و شمارهی آن صحبت میکنیم. به عنوان مثال: سال 1400 (das Jahr 1400).
das Kind (Plural: Kinder): بچه (فرزند)
kommen: به معنای “آمدن” است که در جملاتی مانند از کجا میآیید؟ (اهل کجایید؟) استفاده میشود.
– Woher kommen Sie?
– Ich komme aus dem Iran.
leben: زندگی کردن
Ich lebe in Teheran.
der Name: به معنی “نام” میباشد که پیشتر در مطلب لغات موجود در فرم های زبان آلمانی به آن بیشتر پرداختهایم.
sein: فعل “بودن” است که در مطلب صرف فعل sein به آن پرداخته شده است.
sprechen: فعل “صحبت کردن” است. به عنوان مثال: من میتوانم به خوبی آلمانی صحبت کنم (Ich kann sehr gut deutsch sprechen).
die Tochter: به معنی “فرزند دختر” است. دقت کنید، اگر بخواهیم دربارهی یک دختر به صورت کلی صحبت کنیم، از “das Mädchen” استفاده میکنیم. هرگاه بخواهیم دربارهی تعداد فرزندان دختر و … صحبت کنیم، از این لغت استفاده میکنیم. مخالف آن “der Sohn” به معنای “فرزند پسر” است.
wohnen: این فعل به معنی “زندگی کردن” همانند فعل “leben” است. اما بیشتر از این فعل به معنای “اقامت داشتن” استفاده میشود. اما فرق معنایی دیگری این دو فعل باهم ندارند. به دو جملهی زیر توجه کنید. (هر دو معنی مشابه دارند)
Ich wohne in Deutschland.
Ich lebe in Deutschland.
مکالمه معرفی کردن در زبان آلمانی
+ Wie ist Ihr Name?
+ نام شما چیست؟
– Mein Name ist Yerli. Asiye Yerli.
– نام من یرلی است. آسیه یرلی.
+ Können Sie den Nachnamen bitte buchstabieren?
+ میتونید لطفا اسمتونو هجی کنید؟
– Y-E-R-L-I.
– ی-ر-ل-ی.
+ Woher kommen Sie?
+ اهل کجایید؟
– Ich komme aus der Türkei. Ich lebe erst seit sechs Monaten in Deutschland.
– اهل ترکیه هستم. تازه شش ماهه که در آلمان زندگی میکنم.
+ Wann sind Sie geboren?
+ کِی به دنیا آمدهاید؟
– Am 29.4.1984.
– در 29.4.1984.
+ Was ist Ihr Geburtsort?
+ محل تولدتون کجاست؟
– Entschuldigung, ich spreche noch nicht so gut deutsch.
– ببخشید، من هنوز خیلی خوب آلمانی صحبت نمیکنم.
+ Wo sind Sie geboren?
+ کجا به دنیا آمدهاید؟
– In Ankara.
– در آنکارا
+ Haben Sie Kinder?
+ آیا بچه دارید؟
– Ja, ich habe eine Tochter. Sie ist vier Jahre alt.
– بله، یک دختر دارم. چهار سالش است.
+ Wie ist Ihre Adresse?
+ آدرستون چیه؟
– Ich wohne im Märchenweg 5, 81739 München.
– در مونیخ، مرشنوگ 5، 81739 زندگی میکنم.
+ Was sind Sie von Beruf?
+ شغلتان چیست؟
– Ich bin Programmiererin.
– برنامهنویس هستم.
در این مطلب با برخی از کلمات و اصطلاحات معرفی کردن در زبان آلمانی آشنا شدید. امیدواریم که این مطلب برای شما مفید بوده باشد. اگر سوالی مرتبط با این موضوع دارید یا دنبال کلمه و اصطلاح خاصی هستید، از بخش نظرات همین مطلب بپرسید. در ضمن فراموش نکنید که برای یادگیری کامل زبان آلمانی، می توانید در کلاس های آموزش زبان آلمانی آنلاین سایت فرالن شرکت کنید.
دیدگاهتان را بنویسید