انواع قید ها و جای آنها در جمله در زبان فرانسه

قید ها در زبان فرانسوی از دسته های مهم گرامری محسوب می شوند که فراگیری درست و کامل آنها به زیبایی جملات کمک فراوانی می کند و باعث می شود جمله سازی های پیشرفته و درست و حسابی در صحبت کردن و نوشتن خود پیدا کنید. در این مقاله به انواع و جایگاه قید ها در زبان فرانسه می پردازیم.

به مثال زیر توجه کنید:

Hier, j’étais à un concert de rock avec des amis. Philippe et moi sommes arrivés plus tard, les autres ont donc voulu nous attendre à l’intérieur. Ils étaient déjà tout devant en face de la scène. Mais il y avait trop de monde là-basalors Philippe et moi avons décidé de rester derrière. Nous avons bien fait.

Au début du concert les fans ont beaucoup chanté, ils ont quelquefois crié et on ne comprenait pas grand chose. Je n’avais certainement jamais vu autant de monde. J’aurais volontiers rejoint mes amis. Mais  étaient-ils? Nous avons donc attendu la fin du concert et enfin nous les avons trouvés puis nous sommes rentrés ensemble à la maison.

انواع قید ها و جای آنها در جمله در زبان فرانسه

دیروز در یک کنسرت راک با چند نفر از دوستانم بودیم. من و فیلیپ بعداً رسیدیم، بنابراین بقیه خواستند در داخل منتظر ما باشند. آنها از قبل درست جلوی صحنه بودند. اما افراد زیادی آنجا بودند، بنابراین من و فیلیپ تصمیم گرفتیم عقب بمانیم. ما خوب کاری کردیم.

آموزش زبان فرانسویa1

در شروع کنسرت هواداران زیاد می خواندند، گاهی اوقات فریاد می زدند و ما چیز زیادی نمی فهمیدیم. مطمئناً تا به حال این همه آدم را ندیده بودم. با کمال میل دوست داشتیم به دوستانم ملحق شوم. اما آنها کجا بودند؟ بنابراین تا پایان کنسرت منتظر ماندیم و بالاخره آنها را پیدا کردیم و با هم به خانه رفتیم.

[/ex]

قید مکان – Adverbs of Place (Local Adverbs)

همانطور که از نامشان پیداست بیانگر مکان هستند:

Les autres ont voulu nous attendre à l’intérieur. (The others wanted to wait inside for us.)

دیگران می خواستند داخل منتظر ما بمانند.

Français&  English

Persian

à côténext to (کنار)
à droiteto the right (سمت راست)
à gaucheto the left (سمت چپ)
ailleurselsewhere (جای دیگری)
à l’intérieurinside, indoors (داخل)
dedansin, inside (داخل)
dehorsoutside (بیرون)
derrièrebehind (پشت)
devantin front of (رو به رو)
dessousunder (زیر)
dessuson, on top of (روی)
en basbelow (زیر)
Français& English

Persian

en faceacross from(رو به رو /جلو)
en hautabove, upstairs(بالا)
icihere(اینجا)
there(آنجا)
là-basdown there, over there(آنجا)
loinfar(دور)
nulle partnowhere(هیچ کجا)
partouteverywhere(همه جا)
prèsnear(نزدیک)
quelque partsomewhere(جایی)
tout droitstraight ahead(مستقیم)

قید زمان – Adverbs of Time (Temporal Adverbs)

بیانگر زمان وقوع فعل در جمله هستند:

Hier, j’étais à un concert de rock avec des amis. (Yesterday I was at a rock concert with some friends.)

دیروز کنسرت راک با چند تا از دوستانم بودم.

Français& English

Persian

aujourd’huitoday (امروز)
aprèsafter, afterwards (بعد)
aussitôtimmediately (سریعا)
autrefoisformerly (قبلا)
avantbefore (قبل)
bientôtsoon (زود)
d’abordfirst, firstly (اول)
déjàalready (تاکنون)
demaintomorrow (فردا)
encorestill, again (هنوز)
enfinfinally (نهایتا)
en même tempsat the same time (هم زمان)
ensuitenext, afterwards (سپس)
hieryesterday (دیروز)
Français& English

Persian

jadislong ago, in the olden days (خیلی وقت پیش)
jamaisnever, ever (هرگز)
maintenantnow, right now (اکنون)
quelquefoissometimes (اغلب)
parfoisoccasionally (گاها)
puisthen (سپس)
rarementrarely, seldom (به ندرت)
soudainsuddenly (سریعا)
souventoften (اغلب)
tardlate (دیر)
toujoursalways, still (همیشه)
tôtearly (زود)
tout à coupall of a sudden (یکدفعه)
tout de suiteat once, immediately (یک مرتبه)

قید کمیت – Adverbs of Amount

این گونه قید ها بر تعداد و کمیت تاکید دارند:

Mais il y avait là-bas trop de monde. (But there were too many people there.)

اما آنجا تعداد زیادی از افراد بودند.

Français & English

Persian

assezenough, quite (کافی/به اندازه)
aussias much/many … as (به اندازه …)
autantso much/many (خیلی زیاد)
beaucoupa lot (خیلی)
davantagemore (بیشتر)
encorestill, again (دوباره)
environabout, roughly (حدود)
moinsless/fewer (کمتر)
peulittle/few (کم)
plusmore (بیشتر)
presquealmost (تقریبا)
seulementonly (فقط)
tantso (خیلی)
tellementso (much/many) (آن چنان/خیلی)
toutcomplete, entire, all (تمام/ کامل)
trèsvery (خیلی)
troptoo much (یک عالمه)
un peua bit (کمی)

قید های علت و معلول – Adverbs of Reason (Causal Adverbs)

این گونه قید ها در نگاه اول ممکن است حروف ربط هم پایه ساز به نظر بیایند اما در اصل قید هستند که بیانگر علت و دلیل چیزی را دارند:

Nous avons donc attendu la fin du concert. (So we waited until the end of the concert.)

بنابر این ما تا پایان کنسرت صبر کردیم.

Français & English

Persian

aussias (as young as he may be…) (به اندازه …./مساوی با ….)
cependanthowever, nevertheless (اگر چه)
doncso, therefore (از این رو)
en revancheon the other hand (از طرف دیگر)
encorestill, again (هنوز)
mêmeeven (حتی)
par ailleursbesides, moreover (علاوه بر این)
par conséquentconsequently, as a result (متعاقبا)
pourtantyet, though (هنوز/اگر چه)
quand mêmeeven though, all the same (اگر چه/در آن واحد)
seulementonly, except (فقط/به جز)
tout de mêmeall the same (در آن واحد)
toutefoishowever, nevertheless (اگر چه)

قید حالت – Adverbs of Manner

بیانگر حالت روی دادن یک فعل است:

Nous sommes rentrés ensemble à la maison. (We returned home together.)

ما با هم به خانه برگشتیم.

Français& English

Persian

ainsiso (بدین ترتیب)
bienwell (خوب)
calmementcalmly (به آرامی)
deboutupright, standing up (ایستاده/صاف)
d’habitudeas usual (طبق عادت)
doucementsoftly (به آرامی)
ensembletogether (با هم)
fortfirmly (به طور قوی)
gentimentnicely (به آرامی )
malbadly (به طور بدی)
mieuxbetter (بهتر)
plutôtrather (تقریبا)
surtoutespecially, above all (بیشتر از همه)
vitequickly (سریعا)

قید های وجهی – Modal Adverbs

شاید بار اولتان باشد اسم ابن گونه قید ها را می شنوید. این گونه قید ها مستقیما به موضوع رجوع نمی کنند بلکه کاربرد آنها در مورد طرز فکر فرد سخنگو در مورد موضوع است:

Je n’avais certainement jamais vu autant de monde. (I’d surely never seen so many people before.)

قطعا تا به حال این همه افراد را یک جا ندیده بودم.

Français & English

Persian

hélasunfortunately (متاسفانه)
heureusementhappily (با شادمانی)
malheureusementunluckily, unfortunately (متاسفانه)
par bonheurluckily (خوشبختانه)
certainementsurely, certainly (قطعا)

قید های تصدیقی – Adverbs of Affirmation

کاربرد این گونه قید ها هم برای تصدیق و تایید کردن جمله است و گاها تاثیر آنها را کمتر می کند:

J’aurais volontiers rejoint mes amis. (I would have liked to join my friends.)

تمایل داشتم به دوستانم ملحق شوم.

Français & English

Persian

assurémentcertainly, doubtlessly (قطعا/ بی شک)
certainementcertainly, surely (حقیقتا)
certesof course; admittedly (طبیعتا)
ouiyes (بله)
peut-êtreperhaps, maybe (شاید)
précisémentexactly (دقیقا)
probablementprobably (شاید)
sans doutedoubtless, probably (بی شک)
volontiersgladly, willingly (با کمال میل)
vraimenttruly (حقیقتا)

قید های نفی – Adverbs of Negation

از این قید ها برای منفی کردن جملات استفاده می کنیم:

Je n’avais certainement jamais vu autant de monde. (I’d surely never seen so many people before.)

حقیقتا این همه آدم را یک جا تا به حال ندیده بودم.

Français&English

Persian

ne…aucunementin no way (تحت هیچ شرایطی)
ne…jamaisnever (هرگز)
ne…pasnot (خیر)
ne…plusno longer (نه … دیگر)
ne…riennothing (هیچ چیز)
nonno (هیچ)
pas du toutnot at all (به هیچ وجه)

قید های پرسشی – Interrogative Adverbs

از آنها برای پرسش در مورد چیزی یا شخصی استفاده می شود:

Où étaient-ils? (Where were they?)

آنها کجا هستند؟

Français & English

Persian

combienhow much (چقدر)
commenthow (چگونه)
pourquoiwhy, how come (چرا)
quandwhen (کی/چه وقتی)
where (کجا)

قید های مقایسه ای – Comparative Adverbs

از قید های مقایسه ای برای نقایسه بین چند چیز استفاده می کنیم. که این مقایسه یا تفضیلی است و یا برتر:

Marie court aussi vite que Chloé.

ماری به سرعت شوله می دود.

انواع قید ها و جای آنها در جمله در زبان فرانسه

Claire court plus vite que Marie.

کلیر از ماری تند تر می دود.

Claire court le plus vite.

کلیر تند تر از همه می دود.

مقایسه ای – Comparative

قید های مقایسه ای از عبارات

  • aussi … que (as … as) (بیان یکسانی )
  • plus … que (more than) (بیان بیشتر بودن)
  • moins … que (less than) (بیان کمتر بودن)

در ساختار خود بهره می برند.

Claire court plus vite que Marie. (Claire runs faster than Marie.)

Marie court aussi vite que Chloé. (Marie runs as fast as Chloé.)

حالت برتر و عالی – Superlative

صفت های عالی از عبارت

  • le plus … (بیشترین)
  • le moins … (کمترین)

در ساختار خود را دارند.

Claire court le plus vite. (Claire runs the fastest.)

استثناهای موجود در حالت مقایسه ای – Exceptions in Comparative Forms

basic formcomparative (مقایسه ای)superlative (حالت تفضیلی)
bien (خوب)mieux/aussi bien/moins bienle mieux/le moins bien
mal (بد)plus mal/aussi mal/moins malle plus mal/le moins mal
beaucoup (خیلی)plus/autant/moinsle plus
peu (کم)moins/autant/plusle moins

جایگاه قید در جملات

در زبان فرانسوی جایگاه قید ها معمولا پس از فعل است اما در نظر داشته باشید شما می توانید آنها را در ابتدا هم استفاده کنید:

Hier, Annabelle est allée dans un magasin de sport pour acheter une raquette de tennis. Il y avait réellement beaucoup de choix et comme elle n’y connaissait pas vraiment grand chose, elle a demandé conseil au vendeur.

Le vendeur proposa de lui montrer tranquillement plusieurs modèles. Annabelle pensait qu’il serait sûrement facile de choisir. Elle préférerait certainement une raquette à une autre. Mais au départ elle n’arrivait pas à se décider. Finalement, elle a bien testé une raquette. Elle avait assez fait de tests et l’acheta.

Avec ses amis, ils pourront jouer ensemble.

آنابل برای خرید یک راکت تنیس به یک فروشگاه ورزشی رفت. واقعاً انتخاب های زیادی وجود داشت و از آنجایی که او واقعاً چیز زیادی در مورد آن نمی دانست، از فروشنده راهنمایی خواست.

فروشنده با آرامش کامل  پیشنهاد داد که  چندین مدل را به او نشان دهد. آنابل فکر می کرد که انتخاب آن مطمئناً آسان خواهد بود. او مطمئناً یک راکت را به دیگری ترجیح می دهد. اما در ابتدا نتوانست تصمیم خود را بگیرد. در نهایت او یک راکت تنیس را به خوبی امتحان کرد. او امتحان های کافی را انجام داده بود و آن را خرید.

او اکنون با دوستانش می تواند بازی کند.

استثناهای جایگاه قیدی در جملات – Exceptions in Placement

اگر جمله ما در زبان فرانسوی مرکب و همراه قید های (bien, mal, …)، قید های حالت، مقدار و کمیت، قید های تکرار (souvent, toujours, trop, quelque fois, …)، کمیت و… باشد قید جمله باید قبل از اسم مفعول بیاید:

Elle a bien testé une raquette. (She tested a racquet well.)

او تنیس راکت را خوب امتحان کرد.

قید هایی که معمولا به تمامی جمله اشاره دارند، در ابتدا و یا انتهای جمله یا سوال ظاهر می شوند و تعداد محدودی وسط جمله می آیند:

Hier, elle est allée dans un magasin de sport. (Yesterday she went to a sport supply shop.)

او دیروز به مغازه لوازم ورزشی رفت.

Elle est allée dans un magasin de sport hier.

به ندرت این جایگاه قیدی را خواهید دید.

Elle est allée hier dans un magasin de sport.

هر گاه قید در جمله خبری  قبل از فعل بیاید ,ما معمولا آنرا بعد از قسمت دوم منفی ساز در جملات منفی قرار می دهیم:

 استثناهای این مورد:

  • certainement
  • généralement
  • peut-être
  • probablement
  • sans doute

مثال:

Elle a bien testé la raquette. (She tested the racquet well.)

Elle n’a pas bien testé la raquette. (She didn’t test the racquet well.)

او تنیس را به خوبی امتحان نکرد.

Elle a probablement testé la raquette. (She probably tested the racquet.)

او شاید راکت را به خوبی امتحان کرده است.

Elle n’a probablement pas testé la raquette. (She probably didn’t test the racquet.)

ممکن بود او راکت را به خوبی امتحان نکرده باشد.

نکته مهم: توجه داشته باشید که قید vraiment (واقعا/حقیقتا) می تواند هم قبل و هم بعد از قسمت دوم منفی ساز بیاید اما بین هر جا به حایی تفاوت معنایی وجود دارد:

Elle n’y connaissait pas vraiment grand chose. (She didn’t understand much about it.)

او خیلی در مورد آن نمی دانست.

Elle n’y connaissait vraiment pas grand chose. (She didn’t understand anything about it.)

او هیچ چیز واقعا زر مورد آن نمی دانست.

قید هایی که به مصدر فعل ها رجوع می کنند و اشاره دارند بعد از آنها در جمله ظاهر می شوند:

Le vendeur proposa de lui montrer tranquillement plusieurs modèles. (The salesman offered to take his time showing her various models.)

فروشنده با آرامش کامل پیشنهاد داد که چندین مدل را نشان دهد.

قید هایی که به صفت ها و قید های دیگر اشاره دارند قبل لز آنها در جملات می آیند:

Il y avait réellement beaucoup de choix. (The selection was really quite large.)

مجموعه انتخاب خیلی بزرگ بود.

قید ensemble همیشه بعد از فعلی می آید که به آن اشاره می شود:

Ils jouent ensemble au tennis. (They play tennis together. Ensemble is referring to jouer here.)

آنها با هم تنیس بازی می کنند.

دو قید Sûrement و certainement هرگز در ابتدای جملات نمی آیند:

Il serait sûrement facile de choisir. (It would surely be easy to choose.)

Sûrement il serait facile de choisir.

انتخاب کردن قطعا خیلی راحت خواهد بود.

Elle préférerait certainement une raquette. (She would certainly prefer one racquet.)

Certainement elle préférerait une raquette.

او قطعا یک راکت تنیس را انتخاب خواهد کرد.

قید های ربطی – Conjunctional Adverbs

بعضی از قید ها را می توان برای ربط و پیوند دادن جملات و عبارات به کار برد. از آنجایی که این گونه قید ها نقش حروف ربط را دارند، به آنها قید های ربطی می گویند:

Nous avons donc attendu la fin du concert et enfin nous les avons trouvés. (So we waited until the end of the concert and finally found them.)

از این رو، ما تا پایان کنسرت صبر کردیم تا آنها را پیدا کنیم.

 

Français

 & English

Persian

ainsiso, therefore (از این رو )
alorsso, since, then (سپس)
certesadmittedly, of course (البته)
doncso, therefore (به همین دلیل )
en effetindeed, after all (قطعا/یقینا)
ensuitethen, afterwards, next (سپس)
enfinfinally (نهایتا)
néanmoinsnevertheless, however (اگر چه/نهایتا)
par contreon the other hand, however (در سوی دیگر )
pourtantyet, even (حتی /هنوز)
puisthen (سپس)

این مبحث انواع و جایگاه قید ها در زبان فرانسه بود که امیدوارم برای شما مفید و کاربردی بوده باشد. اگر سوالی در این مورد دارید، از بخش نظرات همین صفحه بپرسید. راستی برای یادگیری کامل زبان فرانسوی، می توانید در کلاس های آموزش زبان فرانسوی فرالن شرکت کنید. اطلاعات کامل کلاس ها در صفحه این زبان در سایت وجود دارد.

 

مصطفی بیدگلی

دارای لیسانس مترجمی زبان انگلیسی هستم و بیش از 20 سال سابقه تدریس دارم. مسلط به زبانهای انگلیسی، ایتالیایی، روسی، فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی، عربی، ترکی استانبولی، آلمانی و آشنا با زبان پرتغالی هستم. سابقه بیش از 12 سال مدیریت مجموعه آموزشگاه زبان های خارجه فراست نوین را نیز دارم.

نظر یا سوال داری؟ همین جا بنویس

دانلود دوره