جمله واره ها و عبارات ربطی در زبان فرانسوی
جمله واره ها و عبارات در تمام زمان ها نقش کلیدی را در سخن و نوشتار بازی می کنند و تقریبا در همه زبان ها یک صورت هستند که یا مستقل هستند و یا وابسته که در این مقاله می خواهیم به نحوه ساخت این جمله واره ها و عبارات ربطی در زبان فرانسوی بپردازیم.
در زبان فرانسوی با کمک حروف و کلمات ربطی می توانیم به راحتی جمله واره ها و عبارات را به هم متصل کنیم و جمله کامل معنا دار بسازیم و خوشبختانه در زبان فرانسوی برعکس زبان آلمانی ترتیب کلمات در جملات هیچ تغییری نمی کند. مثال:
Christine est en vacances mais son mari est resté à la maison.
کریس-تین در تعطیلات است ولی همسرش در خانه مانده است.
Elle passe ses vacances au bord de la mer du Nord parce qu’elle aime la mer.
او تعطیلاتش را در نزدیکی ساحل شمالی سپری می کند چون عاشق دریا است.
Elle veut voir le coucher de soleil, c’est pourquoi elle est sur la plage.
او دوست دارد غروب آفتاب را ببیند، و به همین دلیل است که او لب دریا در ساحل است.
فهرست مقاله
سه نوع جمله واره (عبارات) فرانسوی
اگر جمله فقط یک فعل صرف شده داشته باشد آن را جمله ساده می نامیم که این مدل جمله ها را تک عبارتی هم می نامند.
اگر جمله ای دو یا چند فعل صرف شده داشته باشد آن را جمله پیچیده می نامیم که این نوع دارای دو عبارت و جمله واره هستند.
در کل سه دسته جمله واره داریم:
- جمله واره و عبارات مستقل که به تنهایی معنی کامل می دهند و هیچ نیازی به جمله دیگر برلی معنی کامل دادن ندارند.
- جمله واره غیر مستقل و وابسته که برای معنی کامل دادن حتما به جمله دیگر نیازمند هستند و تنهایی معنی نمی دهند و انواع و اقسام گوناگونی دارند.
- جمله واره های اصلی (main clause) که برای معنی دادن نیازمند جمله واره و عبارت وابسته هستند.
حروف ربط عادی، حروف ربط وابسته ساز و عبارات ربطی (Conjunctions, Subjunctions, Conjunctional Phrases)
حروف ربط عادی که در جمله واره های فرانسوی آنها را می بینیم عبارتند از:
- mais (اما)
- ou (یا)
که از آنها برای ربط دو جمله اصلی به هم استفاده می کنیم. مثال:
Christine est en vacances mais son mari est resté à la maison. (Christine is on holiday, but her husband stayed at home.
کریستین در تعطیلات است ولی همسرش در خانه مانده است.
- que (که)
- comme (مثل)
- lorsque (وقتی که)
- quand (زمانی که)
- quoique (با این وجود)
- si (اگر)
- puisque (چونکه)
مانند:
Elle veut voir le coucher de soleil, c’est pourquoi elle est sur la plage. (She wants to see the sunset – that’s why she’s at the beach.)
او می خواهد غروب آفتاب را ببیند، به همبن دلیل است که او در ساحل است.
عبارات ربطی فرانسوی هم شامل:
- afin que (تا اینکه)
- parce que (چونکه)
- avant que (قبل از اینکه)
- bien que (با وجود اینکه)
- dès que (با محض اینکه)
- pour que (تا اینکه)
هستند. مانند:
Elle passe ses vacances au bord de la mer du Nord parce qu’elle aime la mer. (She’s on holiday at the North Sea, because she loves the ocean.)
او تعطیلاتش را در ساحل دریای شمال سپری می کند چون عاشق اقیانوس است.
نکته: جملات مستقلی که بعد از حروف ربط می آیند، در زبان فرانسوی عبارات ربطی (subordonnées conjonctives) نامیده می شوند. این جملات اطلاعات و کاربردهای جدیدی نظیر مفعول مستقیم، دلیل، نتیجه، هدف، زمان و راه و روش به جمله اصلی اضافه می کنند.
جدول انواع و اقسام حروف ربط با کاربردهایشان در زبان فرانسوی
function (کاربرد) | subjunctions (حرف ربط) | indicatif or subjonctif (جمله ساده یا التزامی) | example(مثال) |
---|---|---|---|
direct object(مفعول مستقیم) | que | indicatif in most cases(در اکثر جملات گرامر ساده دارند)
subjonctif:(التزامی) |
Je sais qu’elle aime la mer. (I know that she likes the ocean.)(می دانم که او دریا را دوست دارد.)
Elle ne veut pas que nous partions.(She doesn’t want us to go.)(او نمی خواهد که ما برویم) C’est dommage que les vacances soient si courtes.(It’s too bad that the holidays are so short.)(خیلی بد است که تعطیلات اینقدر کوتاه هستند) |
additional information: reason(بیان دلیل) | puisque
parce que comme vu que |
indicatif(جملات ساده) | Christine aime la mer parce que l’air est agréable. (Christine likes the ocean because the air is pleasant.)(کریستین عاشق اقیانوس است چون هوای مناسبی دارد) |
additional information: result(نتیجه) | de sorte que
si bien que c’est pourquoi |
indicatif (جملات ساده) | Elle est restée toute la journée à la plage si bien qu’elle a un coup de soleil à présent. (She stayed at the beach all day, and now she has a sunburn.)( او تمام روز را در ساحل مانده بود و اکنون آفتاب سوخته شده است.) |
additional information: purpose(هدف) | afin que
pour que |
subjonctif (التزامی) | Elle met de la crème pour que le coup de soleil guérisse. (She uses skin cream so that her sunburn will heal.)(او از کرم ضد آفتاب استفاده می کند تا آفتاب سوختگی اش خوب شود.) |
additional information: time(زمان) | avant que
jusqu’à ce que lorsque quand aussitôt que sitôt que dès que après que pendant que tant que |
subjonctif for anteriority (when the action in the main clause takes place before the action in the dependent clause)(استفاده از التزامی برای نشان دادن پیشینگی عمل در جمله اصلی قبل از جمله وابسته)
indicatif for simultaneity and posteriority (when the action in the main clause takes place during or after the action in the dependent clause)(گرامر ساده برای نشان دادن همرمانی دو عمل در جمله واره های وابسته ) |
Elle dit au revoir à la plage avant que nous prenions le train. (She says goodbye to the beach before we take the train.)(او قبل از اینکه سوار قطار شویم با ناراحتی از ساحل دل می کند )
Dès qu’elle voit un coquillage, elle le met dans sa poche.(As soon as she sees a shell, she puts it in her pocket.)( به محض اینه صدفی می بیند آن را در جیبش می گذارد.) |
additional information: opposition
(بیان تضاد) |
quoique
tandis que à moins que bien que plutôt que |
subjonctif(التزامی) | Elle nage très vite quoiqu’elle ait mal à la jambe. (She swims very fast, although her leg hurts.)(با اینکه پاهایش درد می کند ,به سرعت شنا می کند.) |
additional information: manner(شیوه و روش) | comme
de sorte que de façon que ainsi que de même que sans que |
indicatif (گرامر ساده)
We use the subjonctif: |
Le soleil brille de sorte que Christine porte des lunettes de soleil. (The sun is shining so much that Christine is wearing sunglasses.)(آفتاب آنقدر می تابد که کریستین عینک زده است)
Nous pouvons nous promener avec les enfants sans qu’ils se fatiguent.(We can go walking with the children without them getting tired.)(ما می توانیم با بچه ها بدون اینکه خیته بشوند مدت زیادی قدم بزنیم.) |
نکته: در زبان فرانسوی از حالت التزامی وقتی استفاده می کنیم که کار وعمل هنوز انجام نشده باشد و شاید هیچ وقت هم صورت نگیرد. مانند:
Elle sourit pour que tu la prennes en photo. (She smiles so that you’ll take a photo of her.
او می خندد تا عکسش را بگیری. (همانطور که می بینید در این جمله واضح نیست که عکس وی گرفته خواهد شد یا نه)
این بود مبحث جمله واره ها و عبارات ربطی در زبان فرانسوی که امیدوارم به خوبی یاد گرفته باشید. اگر سوالی در این مورد دارید، از بخش نظرات همین صفحه بپرسید. راستی برای یادگیری کامل زبان فرانسوی، می توانید در کلاس های آموزش زبان فرانسوی فرالن شرکت کنید. اطلاعات کامل کلاس ها در صفحه این زبان در سایت وجود دارد.
دیدگاهتان را بنویسید