اعضای خانواده به زبان آلمانی
در این مقاله میخواهیم لغات مربوط به اعضای خانواده به زبان آلمانی را بررسی کنیم و لغات مرتبط به نسبت های خانوادگی را هم یاد بگیریم. همانطور که می دانید و در مقالات مربوط به گرامر گفتیم، همه ی اسامی در زبان آلمانی دارای حرف تعریف میباشند و همچنین دارای جنسیت میباشند. در ابتدا کلمات تازه را یاد میگیریم.
برادر | Der Bruder |
پسر عمو، پسر خاله، پسر عمه، پسر دایی | Der Cousin |
دخترعمو، دختر خاله، دختر عمه، دختر دایی | Die Cousine |
همسر (زن) | Die Ehefrau |
همسر (شوهر) | Der Ehemann |
والدین | Die Eltern |
نوه ی پسری | Der Enkel |
نوه ی دختری | Die Enkelin |
پدر و مادربزرگ | Die Großeltern |
مادربزرگ | Die Großmutter |
پدربزرگ | Der Großvater |
پسربچه | Der Junge |
دختربچه | Das Mädchen |
مادر | Die Mutter |
پسر برادر، پسر خواهر | Der Neffe |
دختر برادر، دختر خواهر | Die Nichte |
عمو، دایی | Der Onkel |
برادر زن، برادرشوهر | Der Schwager |
خواهر زن، خواهر شوهر | Die Schwägerin |
خواهر | Die Schwester |
مادرزن، مادرشوهر | Die Schwiegermutter |
پدرشوهر، پدرزن | Der Schwiegervater |
پسر | Der Sohn |
عمه | Die Tante |
دختر | Die Tochter |
پدر | Der Vater |
حال که لغات مرتبط با خانواده را یاد گرفتیم، بهتر است آنها را در جمله ببینیم و استفاده کنیم.
Ich bin Richard, meine Eltern sind aus Norddeutschland.
من ریچارد هستم، والدینم اهل شمال آلمان هستند.
Mein Vater ist aus Bremen und meine Mutter aus Kiel.
پدرم اهل برمن و مادرم اهل کیل است.
Wir wohnen jetzt in Stuttgart.
ما فعلا در اشتوتگارت زندگی میکنیم.
Ich habe zwei Geschwister.
من یک خواهر و یک برادر دارم.
Meine Schwester Erika ist 12 Jahre alt und geht noch in die Schule.
خواهرم اریکا 12 ساله است و هنوز به مدرسه میرود.
Mein Bruder Hans studiert in München.
برادرم هانس در مونیخ زندگی میکند.
Meine Großeltern leben leider nicht mehr. Sie sind tot.
متاسفانه مادربزرگ و پدربزرگم دیگر زنده نیستند. آنها فوت شده اند.
Aber ich habe noch einen Onkel in Leipzig und eine Tante in Kiel.
اما عمویی در لایپزیک و خاله ای هم در کیل دارم.
Er hat eine große Familie.
او خانواده ی بزرگی دارد.
Mein Vetter Mark und meine Cousine Helga sind noch klein.
پسرعمویم مارک و دختر عمویم هلگا هنوز کوچک هستند.
Ich habe meinen Onkel lange nicht gesehen.
مدت هاست که من عمویم را ندیده ام.
این ها اعضای خانواده به زبان آلمانی بودند که امیدواریم به راحتی یاد گرفته باشید. در صورت داشتن سوال میتوانید برایمان بنویسید. در ضمن برای شرکت در کلاس های آموزش آنلاین زبان آلمانی فرالن، کافیست به صفحه این زبان در سایت مراجعه کنید و فرم ثبت نام را پر کنید.
دیدگاهتان را بنویسید