وجه وصفی حال و اسم مفعول در زبان فرانسوی و کاربردهای آنها
ما اغلب در زبان انگلیسی از ضمایر موصولی استفاده می کنیم، اما در فرانسه استفاده از وجه وصفی حال (participe présent) و اسم مصدر (gérondif) که معمول تر و رایج تر است، استفاده می کنیم. از اسم مصدر در دو زبان نوشتاری و گفتاری استفاده می شود، اما وجه وصفی تقریباً منحصر به نوشتن است.
مثال:
Le temps n’étant pas trop mauvais, Max a pu jouer au foot samedi dernier. Le match fut passionnant et l’équipe adverse était surprenante.
En jouant, Max a marqué un but et son équipe a gagné. En s’entraînant bien, son équipe gagnera aussi le prochain match.
Après le match, Max était de très bonne humeur. Il est rentré chez lui en chantant.
هوا خیلی بد نبود بنابراین مکس شنبه گذشته فوتبال بازی کرد. بازی هیجان انگیز بود و تیم حریف غافلگیرکننده بود.
در حین بازی، مکس یک گل زد و تیمش برنده شد. با تمرین عالی ، تیم او در بازی بعدی نیز پیروز خواهد شد.
بعد از بازی، مکس روحیه خیلی خوبی داشت. او در حال آواز خواندن به خانه آمد.
فهرست مقاله
کاربرد اسم مصدر (gerondif)
برای تاكید کردن كه دو عمل همزمان انجام می شود. مثال:
En jouant ، Max a marqué un but.
هنگام بازی، مکس یک گل زد.
برای بیان یک شرط. مثال:
En s’entraînant bien، son équipe gagnera aussi le prochain match.
اگر تیم او خوب تمرین کند، در بازی بعدی نیز می تواند برنده شود.
برای بیان روش. مثال:
Son elquipe marquera peut-être même deux buts en ayant une meilleure tactique.
با تاکتیک های بهتر، شاید تیمش حتی دو گل به ثمر برساند.
برای بیان امری مخالف (ما می توانیم با اضافه کردن tout جمله مخالف را تقویت کنیم). مثال:
Il a marqué un but tout en courant très peu pendant le jeu.
او حتی با اینکه در طول بازی خیلی کم دوید یک گل هم زد.
کاربردهای وجه وصفی حال (Participe présent)
از آن به عنوان فعلی که اشاره به اسم یا ضمیر دارد، استفاده می شود. وجه وصفی متغیر است و می تواند به معنای یک ضمیر موصولی باشد، یا می تواند دلیل یا زمانی را بیان کند. مثال:
Max ayant le ballon devant lui court vers l’autre bout du terrain.
با داشتن توپ در اختیار خود، ماکس به طرف دیگر زمین دوید.
کاربرد دیگر آن مانند صفتی است که در این حالت پایانه اسم خودش موافق است. مثال:
un match passionnant
یک بازی مهیج
une équipe surprenante
یک تیم شگفت آور
برای مثال اگر به جملات بالا به دقت نگاه کنید، مثال اول کلمه match مذکر و صفت passionant هم مذکر و در مثال بعدی کلمه equipе مونث و صفتش هم مونث است.
در یک وجه وصفی، فاعل متغییر است. بند فاعلی و جمله اصلی، فاعل های جداگانه ای دارند. مثال:
Le temps n’étant pas trop mauvais، Max a pu jouer au foot.
هوا خیلی بد نبود، مکس توانست فوتبال بازی کند.
اسم مفعولی (Participe passé)
معروف تعرین و پرکاربردترین participle در زبان فرانسوی اسم مفعولی است چون در زمانهای مرکبی مانند گذشته ساده، حال کامل و ماضی بعید و … فرانسوی کاربرد دارد.
tense | example |
---|---|
passé composé | Max a marqué un but. (Max scored a goal/Max has scored a goal.) |
plus-que-parfait | Max avait marqué un but. (Max had scored a goal.) |
futur antérieur | Max aura marqué un but. (Max will have scored a goal.) |
passif | Un but est marqué par Max. (A goal was scored by Max.) |
conditionnel passé | Max aurait marqué un but. (Max would have scored a goal.) |
subjonctif passé | Que Max ait marqué un but. (That Max had scored a goal.) |
کاربرد اسم مفعولی مانند یک صفت. مثال:
L’équipe a gagné grâce au but marqué par Max.
تیم به لطف گلی که مکس به ثمر رساند پیروز شد.
Participe composé
از آن برای کارهایی که قبلاً تا زمانی که عمل در جمله اصلی انجام شده باشد، استفاده می كنیم. مثال:
Son équpe ayant joué le samedi، Max se reposa le dimanche.
از آنجا که تیمش شنبه بازی کرد ، مکس روز یکشنبه استراحت کرد.
برای افعال در حالت مجهول، شکلی ترکیبی participe passé با être نشان دهنده شرایطی است که به، از قبل دست آمده است. مثال:
Les paris étant faits، tous sont curieux.
با شرط بندی های انجام شده همه کنجکاو بودند.
از آنجایی که اسم مفعول بیانگر روی دادن عملی قبل از دیگری هم است، بعضی اوقات هر دو فرم در جمله ممکن است بیاییند. اما در حالت های زیر فقط participe composé را میتوان استفاده کرد نه اسم مفعولی:
برای افعالی که گذشته آنها با ترکیب اسم مفعول و avoir ساخته می شود و در حالت جمله معلوم، مفعول مستقیم نمی گیریند. مثال:
Ayant applaudi، le public sortit du stade.
پس از تشویق حضار، ورزشگاه را ترک کردند.
با فعل aller. مثال:
Etant allée au stade en avance, sa famille eut des places au premier rang.
خانواده او زود به ورزشگاه رفته بودند و در ردیف اول صندلی داشتند.
ساختار ها
Gerondif
اسم مصدر با استفاده از en + participe présent ساخته می شود. بدین صورت که پایانه فعل ها er,re,ir را حذف می کنیم و به جای آن ant اضافه می کنیم. مثال:
aimer – en aimant
finir – en finissant
dormir – en dormant
vendre – en vendant
ساختار Participe Présent
ما در حالت وجه وصفی، اول شخص جمع را در نظر می گیریم و انتهای ont را با ant جایگزین می کنیم. مثال:
aimer – nous aimons – aimant
finir – nous finissons – finissant
dormir – nous dormons – dormant
vendre – nous vendons – vendant
به یاد داشته باشید سه فعل بی قاعده در avoir، être، savoir، partipe présent هم بی قاعده می مانند: مثال:
avoir – ayant
être – étant
savoir – sachant
ساختار Participe Passé (اسم مفعول)
برای افعال معمولی er / ir / re، ساخت Participe Passé ساده است:
اگر مصدر به er ختم شود، مضارع به é ختم می شود. مثال: aimer – aimé
اگر مصدر به ir ختم شود، مضارع به i ختم می شود. مثال: finir – fini
اگر مصدر به re ختم شود، مضارع به u ختم می شود. مثال: vendre – vendu
نکته: همانطور که قبلا در درس های حال کامل و … اشاره شد، اسم مفعولی در زبان فرانسوی با افعال حرکتی در چندین گرامر باید با فاعل از نظر تعداد و جنس تطبیق داشته باشد. برای مثال اگر اسم مفعول ما با افعال حرکتی و فعل های واکنشی نظیر aller، venire، retourner، sortir و… بیاید، حتما باید تطابق صورت گیرد. در حالت غیر حرکتی این تطابق فقط بین مفعول و فاعل در تعداد است.
ساختار participe coposé
این ساختار از ترکیب افعال avoir و être در وجه وصفی به اضافه اسم مفعول ساخته می شود.
ayant + participe passé
برای شکل معلوم افعال و در جملات گذشته با افعال غیر حرکتی، از avoir استفاده می کنیم. مثال:
jouer → passé composé: il a joué → participe composé: ayant joué
étant + participe passé
در حالت مجهول و برای همه افعال حرکتی در انواع گذشته، از être استفاده می کنیم. مثال:
s’entraîner → passé composé: il s’est entraîné → participe compose: s’étant entraîné
برای ساختارهایی که فعل étant دارند، باید از نظر جنسیت و تعداد با فاعل موافقت کند. مثال:
S’étant bien entraîné، il gagna le match.
از آنجا که او خوب تمرین کرده بود، برنده بازی شد. (فاعل: il ، masc. مفرد مذکر)
اما:
S’étant bien entraînée، elle gagna le match.
از آنجا که او خوب تمرین کرده بود ، برنده بازی شد. (فاعل: elle ، fem. مفرد مونث)
به یاد داشته باشید در ساختار مجهول participe composé، کلمه étant غالباً از جمله حذف و فقط اسم مفعول باقی می ماند. به عنوان مثال:
Étant encouragé par ses amis, il avait confiance en lui.
equivalent to → Encouragé par ses amis, il avait confiance en lui
این بود از وجه وصفی حال و اسم مفعول در زبان فرانسوی و کاربردهای آنها که امیدوارم به خوبی یاد گرفته باشید. اگر سوالی در این مورد دارید، از بخش نظرات همین صفحه بپرسید. راستی برای یادگیری کامل زبان فرانسوی، می توانید در کلاس های آموزش زبان فرانسوی فرالن شرکت کنید. اطلاعات کامل کلاس ها در صفحه این زبان در سایت وجود دارد.
دیدگاهتان را بنویسید