ضمایر نامعین پر کاربرد در زبان آلمانی
در این مقاله میخواهیم در مورد ضمایر نامعین پر کاربرد در زبان آلمانی صحبت کنیم، در ابتدا مهمترین ضمایر نامعین را میگوییم و مثال های مختلفی را همراه با نکات آن بیان می کنیم.
فهرست مقاله
1. jemand (یک) کسی، شخصی، یک نفر
به جدول صرف این ضمیر نامعین دقت کنید:
jemand | Nominativ |
jemanden, jemand | Akkusativ |
jemend(e)s | Genetiv |
jemandem, jemand | Dativ |
Irgend jemand hat es genommen.
یک کسی آن را دزدیده است. (در حالت فاعلی)
Ich habe es jemandem gegeben.
من آنرا به کسی داده ام. (در حالت مفعولی با واسطه)
2. Niemand هیچ کس، هیچ کسی
به جدول زیر دقت کنید:
niemand | Nominativ |
niemanden, niemand | Akkusativ |
niemand(e)s | Genetiv |
niemandem, niemand | Dativ |
Er hat niemanden gesehen.
هیچ کس را ندید. (در حالت مفعولی بی واسطه)
Er ist unterwegs niemandem begegnet.
سر راه به هیچ کس برخورد نکرد. (در حالت مفعولی با واسطه)
نکته: صورت هایی که پایانه ی صرفی ندارند، صورت های گفتاری هستند. در نوشته ی ادبی و در صورت های مکتوب استفاده از پایانه های صرفی بهتر است.
نکته: هنگامی که پس از jemand و niemand صفت قرار بگیرد، معمولا jemand و niemand صرف نمیشوند، بلکه صفت با حرف بزرگ نوشته میشود و به شکل زیر صرف میگردد:
jemand /niemand Neues | Nominativ |
jemand /niemand Neues | Akkusativ |
ندارد | Genetiv |
jemand /niemand Neuem | Dativ |
Diese Aufgabe erfordert jemand Intelligentes.
این تمرین یک آدم باهوش لازم دارد. (حالت مفعولی بی واسطه)
نکته: هنگامی که Ander(e)s پس از jemand و niemand بیاید، با حرف کوچک نوشته میشود.
jemand/niemand ander(e)s
کس دیگری/هیچ کس دیگر
3. keiner هیچ یک، هیچ کدام، هیچی، هیچ
جمع | خنثی مفرد | مؤنث مفرد | مذكر مفرد | – |
keine | keins | keine | keiner | فاعلى |
keine | keins | keine | keinen | مفعولی بی واسطه |
keiner | keines | keiner | keines | (اضافه) ملکی |
keinen | keinem | keiner | keinem | مفعولی با واسطه |
نکته: ضمیر نامعین keiner همچون حرف تعریف نامعین kein صرف میشود، به جز در حالت فاعلی مذکر و حالت های فاعلی و مفعولی بی واسطه ی خنثی.
Keiner von ihnen hat es tun können.
هیچ یک از آنان نمیتوانست این کار را بکند.
Gibst du mir eine Zigarette? _tut mir leid, ich habe keine.
به من یک سیگار میدهی؟ متاسفم، هیچی ندارم.
نکته: ضمیر نامعین keiner میتواند به شخص یا شیء برگردد.
4. Einer یکی
خنثی مفرد | مؤنث مفرد | مذکر مفرد | – |
ein(e)s | eine | einer | فاعلى |
ein(e)s | eine | einen | مفعولی بی واسطه |
eines | einer | eines | (اضافه) ملکی |
einem | einer | einem | مفعولی با واسطه |
نکته: ضمیر نامعین einer تنها صورت مفرد دارد و ممکن است به شخص یا شی ء برگردد.
Sie ist mit einem meiner Verwandten verlobt.
با یکی از خویشاوندان من نامزد کرده است.
Wo sind die anderen Kinder? Ich sehe hier nur eins.
بقیه ی بچه ها کجا هستند؟ من اینجا فقط یکی میبینم.
Gibst du mir einen?
یکی به من میدهی؟
در جمله ی بالا einen جایگزین یک اسم مذکر است (مثلا einen Whisky, einen Zehner و غیره)
Gibst du mir eine?
یکی به من میدهی؟
در مثال بالا eins جایگزین یک اسم مؤنث است ( eine Blume, eine Zigarette و غیره)
Gibst du mir eins?
یکی به من میدهی؟
در مثال بالا eins جایگزین یک اسم خنثی است (مثلا ein Buch, ein Butterbrot و غیره)
نکته: برخی صفات و حروف تعریف در نقش ضمیر به کار میروند.
این کلمات از لحاظ جنس و عدد تابع اسم یا ضمیری هستند که جایگزین آن شده اند.
Andere machen es besser.
دیگران/ چیزهای دیگر این کار را بهتر میکنند.
(جایگزین اسم جمع مثل Leute, Waschmaschinen و غیره)
Mit einem solchen kommst du nicht bis nach Hause.
با چنین چیزی تا خانه هم نمیرسی.
(جایگزین اسم مذکر متل Wagen)
Alles, was er ihr schenkte, schickte sie sofort zurück.
هر چیزی که بهش هدیه میداد، بلافاصله پس میفرستاد.
Er war mit beiden zufrieden.
با هر دو راحت بود.
(جایگزین اسم مذکر یا خنثی مثل Autos, Computern و غیره)
سایر این ضمایر عبارتند از:
- mehrere (متعدد، مختلف)
- Ander (دیگر)
- derjenige (آن چیز)
- derselbe (همان چیز)
- mancher (برخی، بعضی)
- Jeder (یکی، یک کدام، هرکدام)
- jener (آن یکی، آن یک)
- Dieser (این، این یکی)
- solcher (چنین)
- einiger (برخی، بعضی)
- welcher (کدام، کدام یک)
- aller (همه)
- irgendwelcher (یکی یا دیگری)
- beide (هر دو)
- sämtliche (همه، کل)
کلمات زیر شکل ثابت دارند و بسته به جنس و عدد اسم یا ضمیری که جایگزین آن شده اند تغییر پیدا نمیکنند.
- etwas (چیزی، یک چیزی)
- ein paar (چندتا، چندتایی)
- mehr (بیشتر)
- nichts (هیچ چیز، هیچ کدام، هیچ یک)
- ein wenig (کمی، یک کمی، یک خرده)
- ein bisschen (یک ذره، یک خرده)
به مثال های زیر توجه کنید:
Ich muss dir etwas sagen.
باید یک چیزی را بهت بگویم.
Etwas ist herausgefallen.
یک چیزی اتفاق افتاده است.
Nichts ist geschehen.
هیچی نشد.
Er ist mit nichts zufrieden.
به هیچی راضی نیست.
Gibst du mir bitte ein paar?
لطفا یه چندتایی به من میدهی؟
Er hatte ein wenig bei sich.
کمی همراه داشت.
Er braucht immer mehr, um zu überleben.
برای بقا بیشتر و بیشتر لازم دارد.
نکته: اگر بعد از etwas یا nichts صفت بیاید، پایانه ی صرفی میگیرد و با حرف بزرگ نوشته میشود.
etwas/nichts Gutes
یک چیز/ هیچ چیز خوبی
در اینجا مقاله ضمایر نامعین پر کاربرد در زبان آلمانی به پایان می رسید. در صورت داشتن سوال میتوانید برایمان بنویسید پاسخگو هستیم. برای یادگیری کامل زبان آلمانی نیز می توانید در کلاس های آنلاین آموزش زبان آلمانی فرالن شرکت کنید. اطلاعات کلاس ها را در صفحه این زبان در سایت ببینید.
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
Sehr schön 👏👏👏
Herzlichen vielen Dank für alles