افعال کمکی در زبان آلمانی (Die Modalverben) + ویدئو
افعال کمکی در زبان آلمانی (Die Modalverben) افعالی هستند که معمولا با فعلی دیگر همراه میشوند و در واقع کمک کننده ی افعال اصلی هستند. تاثیری که این افعال بر روی فعل اصلی میگذارند بدین صورت است که افعال را به شکل مصدر به آخر جمله منتقل میکنند.
دانلود ویدئو
لازم به یادآوری است که افعال کمکی در گرامر زبان آلمانی همیشه صرف میشوند و فعل اصلی جمله بدون صرف به آخر جمله به صورت مصدر منتقل میشود. حال باید بدانیم کدامیک از افعال، کمکی هستند، در ادامه لیستی از این افعال میآوریم. قبل از شروع فراموش نکنید که اگر می خواهید زبان آلمانی را به طور کامل یاد بگیرید، می توانید در کلاس های آموزش آنلاین زبان آلمانی فرالن شرکت کنید.
- Wollen (خواستن)
- Können (توانستن)
- müssen (بایستن)
- dürfen (اجازه داشتن)
- sollen (بایستن)
- möchten) mögen) (میل داشتن)
در ابتدا صرف فعل هر یک از این افعال کمکی را میاوریم:
دقت کنید که در بعضی از این افعال که بی قاعده هستند، این بی قاعدگی در شخص اول مفرد است، و نکته ی دوم اینکه همیشه در افعال کمکی اول شخص مفرد و سوم شخص مفرد یکسان هستند.
wollen (خواستن)
- ich will (من میخواهم)
- du willst (تو میخواهی)
- er, es, sie will (او میخواهد)
- wir wollen (ما میخواهیم)
- ihr wollt (شما میخواهید)
- Sie, sie wollen (آنها میخواهند، شما میخواهید (مودبانه))
Können (توانستن)
- ich kann (من میتوانم)
- du kannst (تو میتوانی)
- Er, es, sie kann (او میتواند)
- wir können (ما میتوانیم)
- ihr könnt (شما میتوانید)
- Sie, sie können (آنها میتوانند، شما میتوانید (مودبانه))
müssen (بایستن، باید، مجبور بودن)
- ich muss (من مجبورم)
- du musst (تو مجبوری)
- Er, es, sie muss (او مجبورد)
- wir müssen (ما مجبوریم)
- ihr müsst (شما مجبورید)
- Sie, sie müssen (آنها مجبورند، شما مجبورید (مودبانه))
dürfen (اجازه داشتن)
- ich darf (من اجازه دارم)
- du darfst (تو اجازه داری)
- er, es, sie darf (او اجازه دارد)
- wir dürfen (ما اجازه داریم)
- ihr dürft (شما اجازه دارید)
- Sie, sie dürfen (آنها اجازه دارند، شما اجازه دارید (مودبانه))
sollen (بایستن)
- ich soll ( من باید)
- du sollst (تو باید)
- er, es, sie soll (او باید)
- wir sollen (ما باید)
- ihr sollt (شما باید)
- Sie, sie sollen (آنها باید، شما باید (مودبانه))
mögen (دوست داشتن)(میل داشتن)
- ich mag (من دوست دارم)
- du magst (تو دوست داری)
- er, es, sie mag (او دوست دارد)
- wir mögen (ما دوست داریم)
- ihr mögt (شما دوست دارید)
- Sie/sie mögen (آنها دوست دارند،شما دوست دارید (مودبانه))
حال که با صرف فعل هر کدام از افعال کمکی آشنا شدید، باید کاربرد آنها را نیز یاد بگیرید. به مثال های زیر توجه کنید:
Ich lese.
من مطالعه میکنم.
Ich will lesen.
من میخواهم مطالعه کنم.
Er liest das Buch.
او این کتاب را میخواند.
Er will auch das Buch lesen.
او هم میخواهد این کتاب را بخواند.
Wir fahren morgen Nachmittag auch nach Hause.
ما هم فردا بعداظهر به خانه میرویم.
Sie wollen morgen Nachmittag auch nach Hause fahren.
اهنا هم میخواهند فردا بعداظهر به خانه بروند.
Jetzt trinkt er einen Kaffee.
اکنون او یک قهوه مینوشد.
Jetzt möchte er keinen Kaffee trinken.
فعلا او میل ندارد قهوه بنوشد.
Ich weiß nicht, wie spät es ist.
من نمیدانم ساعت چند است.
Sie möchten also wissen, wie spät es ist.
ولی آنها میخواهند بدانند، ساعت چند است.
همانطور که دیدید در مثال های بالا فعل کمکی با توجه به شخص صرف شد و فعل اصلی جمله بدون صرف و بصورت مصدر به آخر جمله منتقل شد. البته بعضی مواقع، اگر حضور جزئی از جمله، گویای تغییر مکان یا حرکت باشد، میتوان فعل اصلی را از جمله حذف کرد. به مثال زیر دقت کنید:
Wollen Sie jetzt nach Hause (gehen)?
حالا میخواهید به خانه بروید؟
Wohin möchten Sie (fahren)?
شما کجا میخواهید بروید؟
Sie will in die Schule (gehen).
او میخواهد به مدرسه برود.
Ich möchte morgen nach Berlin (fliegen).
من میخواهم فردا به برلین بروم.
نکته: دو فعل کمکی “wollen” و “möchte” هم به تنهایی و هم با عنوان فعل اصلی میتوانند با مفعول اکوزاتیو بکار روند.
Sie möchte keinen Kaffee.
او قهوه دوست ندارد.
Wollen Sie einen Kaffee, bitte?
ببخشید، شما قهوه میخواهید؟
نکته: اگر فعل اصلی جداشدنی باشد، به شکل مصدر و به آخر جمله منتقل میشود. یعنی این فعل جداشدنی جدا نمیشود و آن هم مانند باقی افعال کمکی بصورت مصدر به پایان جمله منتقل میشود.
نکته: در منفی سازی جملات، “nicht” قبل از فعل اصلی قرار میگیرد. به جملات زیر دقت کنید:
Die Maschine kann nicht fliegen. In Frankfurt ist Nebel.
هواپیما نمیتواند پرواز کند. فرانکفورت مه آلود است.
Kannst du jetzt gut Deutsch sprechen?
حالا میتوانی خوب آلمانی حرف بزنی؟
Morgen früh müssen unsere Freunde um sechs Uhr dreißig abfahren.
فردا صبح ،دوستانمان باید ساعت شش ونیم راه بیفتند.
Wir können Ihnen das Geld leider noch nicht zurückgeben.
متاسفانه ما فعلا نمیتوانیم این پول را به شما برگردانیم.
Wissen Sie wielange Sie dableiben muss?
شما میدانید، او چه مدت باید آنجا بماند؟
Willst du deinem Bruder nicht helfen?Er braucht dich.
تو نمیخوای به برادرت کمک کنی؟ او به تو احتیاج داره.
Können Sie mir bitte sagen, wo das Hochhaus ist?
ممکنه بیزحمت به من بگید، برج کجاست؟
Ich muss jetzt leider gehen, Herr Direktor. Meine Frau und meine zwei Kinder,….. Sie liegen alle im Krankenhaus.
آقای مدیر،متاسفانه من دیگر باید بروم، همسر و دو فرزندم در بیمارستان بستری اند.
Ach, kann ich Ihnen vielleicht helfen?
آخ، کمکی از دست من برمیاد؟
Ja, Sie können mir helfen. Kann ich eine Woche frei haben?
بله،شما میتوانید به من کمک کنید. ممکنه من یک هفته به مرخصی بروم؟
Eine Woche? Ja, gut. Und ich hoffe, es geht Ihnen bald wieder gut.
یه هفته؟ آره عیبی نداره. امیدوارم حالشون هر چه زودتر خوب بشه.
فهرست مقاله
مثال هایی با فعل کمکی möchte و können و wollen
Sie möchte dich morgen nachmittag anrufen.
او میخواد فردا بعداظهر باهات تماس بگیره.
Unsere Gäste haben Telefon. Kannst du sie bitte anrufen?
مهمانان ما تلفن دارند. میتونی باهاشون تماس بگیری؟
Dort können sie dich sicher nicht finden.
مسلما اونا نمیتونن تو رو اونجا پیدا کنن.
Ihm willst du sie schenken? Es ist doch nur fünf Jahre alt.
میخوای اونو به برادرت هدیه بدی؟ اون که فقط پنج سالشه.
Eine Dame ist hier. Mariya heißt sie. Sie möchte Sie sprechen.
خانمی اینجاست. اسمش ماریاست. میخواد باهاتون صحبت کنه.
موارد استفاده ی فعل کمکی dürfen
1. برای کسب اجازه، یا برقراری ممنوعیت:
Darf ich hier Parken?
اجازه هست اینجا پارک کنم؟
Nein, hier dürfen Sie nicht parken?
نه اینجا نمیتونید پارک کنید.
نکته: در زبان آلمانی، بر خلاف فارسی، نمیتوان برای ایجاد ممنوعیت، از فعل کمکی müssen و حرف نفی “nicht” استفاده کرد. “اجازه نداشتن” یا “نباید” را فقط به کمک “dürfen” بیان میکنند.
In Krankenhäusern darf man nicht laut sprechen.
در بیمارستان ها نباید بلند حرف زد.
2. در پرسش مودبانه:
Darf ich Sie etwas fragen?
اجازه میفرمایید،چیزی از شما بپرسم؟
Darf ich Ihnen helfen?
میتوانم کمکتان کنم؟
در اینجا تفاوتی بین “dürfen” و “können” وجود ندارد، هر چند “dürfen” کمی مودبانه تر است.
Darf ich mal Ihren Pass sehen?
اجازه میفرمایید گذرنامه تان را ببینم؟
Kann ich mal Ihren Pass sehen?
میشه گذرنامه تون رو ببینم؟
یک تفاوت ظریف دیگر: “können” فقط امکان یا توانایی انجام کاری را میرساند:
Können Sie Klavier spielen?
شما میتوانید پیانو بنوازید؟
Können Sie mir sagen, wo das Rathaus ist?
میتوانید به من بگویید، ساختمان شهرداری کجاست؟
Können Sie deutsch?
شما آلمانی بلدید؟
ولی این “können” در پرسش به معنای “dürfen” است و در مواردی ممکن است، دو پهلو هم باشد:
Kann ich mal telefonieren? (=darf ich mal telefonieren?)
اجازه میدهید (با این تلفن) یک تماس بگیرم؟
Kann man hier telefonieren? (=gibt es hier ein Telefon?)
اینجا تلفن پیدا میشود، یک زنگ بزنم؟
فعل کمکی sollen (بایستن)
این فعل کمکی هم مانند “müssen”، بیان کننده ی وظیفه و یا الزام است:
Ich muss morgen nach Köln fliegen.
من باید فردا صبح به کلن پرواز کنم.
Die Kinder sollen sofort ihr Hausaufgaben machen.
بچه ها موظفند فوری مشقشان را بنویسند.
Sie muss jetzt einen Brief schreiben.
او فعلا باید نامه ای بنویسد.
Er soll den Gästen den Tee bringen.
او قرار است. برای مهمان ها چای ببرد.
تفاوت فعل های sollen و müssen
این دو فعل هر دو به معنای (بایستن، باید) هستند و البته آن ها تفاوت هایی هم با همدیگر دارند. “müssen” بیان کننده ی وظیفه یا الزامی است که فاعل خود را مقید به انجام آن میداند. یعنی تصمیم دارد، بر اساس نیازی که احساس میکند، به اختیار خود کاری را انجام دهد.
Ich muss schnell einkaufen gehen.
من باید فورا خرید بروم.
Ich muss noch Herrn Mayer anrufen.
من باید به آقای مایر هم زنگ بزنم.
ولی “sollen” به وظیفه و یا الزامی اشاره میکند، که از جانب شخص دیگری برای کسی تعیین شده است، یعنی با تقاضا، پیشنهاد و یا دستور شخص دیگری انجام میشود. این مفهوم را در فارسی به دو صورت زیر میتوان بیان کرد:
1) با استفاده از فعل های “قرار بودن” و “بنا بودن”:
به جملات زیر دقت کنید:
Ich soll auch meinem Bruder die Kamera leihen.
بناست من دوربین را به برادرم نیز امانت بدهم. (چون از من خواسته است)
Ich soll nächstes Jahr nach Deutschland fliegen.
قرار است،سال آینده به آلمان بروم. (چون کسی به من ماموریت داده است.)
Sie soll heute nachmittag die Werkstatt anrufen.
او قرار است امروز بعدازظهر به تعمیرگاه زنگ بزند. (چون موظف شده است)
Morgen um 8 Uhr früh sollen wir am Bahnhof sein.
قرار است، فردا اول وقت، ساعت هشت صبح، در ایستگاه قطار باشیم (چون قرار گذاشته ایم.)
2) حذف “باید” از جمله یا افزودن کلمه ی “می گویی” به اول جمله ی پرسشی:
Soll ich jetzt Herrn Mayer anrufen?
(میگویی) حالا به آقای مایر زنگ بزنم؟
Soll ich meinen Schirm mitnehmen?
(میگویی) چترم را بردارم؟
Soll ich lesen?
(میگویی) بخوانم؟
Soll er antworten oder ich?
(میگویی) او جواب بدهد یا من؟
Was soll ich jetzt tun?
(میگویی) حالا چه کنم؟
فعل کمکی mögen
کلمه ی فعل گونه ی möchten فعل مستقلی نیست، شکلی است از صرف فعل mögen، ماضی ساده آن mochte (مخته) و حرف Umlaut پذیر “o” دارد. حال به چند مثال زیر توجه کنید:
Möchten Sie nicht mitkommen?
شما نمیخواهید با ما بیاید؟
Doch, ich komme sofort mit.
چرا، همین الان میام.
Möchten Sie nicht einsteigen?
شما نمیخواهید سوار شید؟
Doch, ich steige sofort ein.
چرا، همین الان سوار میشم.
Möchten Sie nicht helfen?
شما نمیخواهید کمک کنید؟
Doch, ich helfe sofort.
چرا، همین الان کمک میکنم.
Möchten Sie nicht bezahlen?
شما نمیخواهید (پول) پرداخت کنید؟
Doch, ich bezahle sofort.
چرا، همین الان میپردازم.
کاربرد فعل müssen
ich steige aus.
من پیاده میشم.
Musst du schon aussteigen?
حالا مجبوری پیاده شوی؟
Ich gehe heim.
من به خانه میروم.
Musst du schon heimgehen?
حالا مجبوری به خانه بروی؟
Ich höre auf.
من تمومش میکنم.
Musst du aufhören?
حالا مجبوری تمومش کنی؟
فعل lassen
فعل اصلی lassen مثل افعال کمکی است و دو معنای کلی دارد:
1. گذاشتن / اجازه دادن
Seine Eltern lassen ihn nicht ins Kino gehen.
والدینش نمیگذارند، او به سینما برود.
2. گفتن / سفارش دادن / دستور دادن
Ich ließ Mann,mir den schweren Koffer ins Zimmer zu tragen.
گفتم (دستور دادم) آن مرد، چمدان های سنگین را برایم به اتاق بیاورد.
Sie wäscht die Wäsche nie selbst, sondern läßt eine Waschfrau sie waschen.
او لباس ها را خودش نمیشوید، بلکه میدهد خانم رختشو برایش بشوید.
Wir gingen in ein Café und ließen uns zwei Tassen Kaffee bringen.
ما به کافه تریا رفتیم و گفتیم دو فنجان قهوه برایمان بیاورند.
Rasierst du dich selbst, oder läßt du dich rasieren?
خودت اصلاح میکنی یا میدهی آرایشگر اصلاحات کند؟
نکته: افعال زیر که مثل افعال کمکی، فعل همراه خود را به شکل مصدر به آخر جمله منتقل میکنند، به افعال معین و یا افعال هشتگانه معروف هستند:
- lassen (دستور دادن)
- bleiben (ماندن)
- gehen (رفتن)
- fahren (سفر، رانندگی کردن)
- sehen (دیدن)
- hören (شنیدن)
- helfen (کمک کردن)
- lernen (یاد گرفتن)
به مثال های زیر توجه کنید:
lassen Sie bitte den Stuhl dort stehen?
لطفا بگذارید صندلی همان جا باشد.
Er blieb die ganze Zeit im Bett liegen.
او تمام مدت را روی تخت دراز کشیده بود.
Sonntags geht er mit seinem Freund schwimmen.
او یکشنبه ها با دوستش به شنا میرود.
نکته: حال اگر بخواهیم این افعال را به عنوان فعل اصلی بیاوریم، خود آن ها به شکل مصدر به آخر جمله منتقل میشوند. این دو جمله را با هم مقایسه کنید:
Ich lasse mir morgen einen neuen Anzug machen.
من فردا میدهم برایم یک کت وشلوار بدوزند.
Ich will mir morgen einen neuen Anzug machen lassen.
من فردا میخواهم بدهم لبرایم یک کت و شلوار نو بدوزند.
همانطور که دیدید در جمله ی دوم چون فعل کمکی wollen آورده شده است، فعل lassen به پایان جمله همراه با فعل اصلی، و بدون صرف (مصدر) منتقل شده است.
مقاله آموزش افعال کمکی در زبان آلمانی (Die Modalverben) در اینجا به پایان میرسد، در صورت داشتن سوال برایمان بنویسید، به آنها پاسخ میدهیم. برای شرکت در کلاس های آموزش آنلاین زبان آلمانی سایت فرالن، سری به صفحه این زبان در سایت بزنید.
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
واقعا عالی بود حال کردم دمتون گرم❤️👍🏽
ممنون از نظر انرژی بخشتون
خوشحالیم که راضی بودید
موفق باشید دوست عزیز
عالییییییییی
سلام،
ممنون از وقت و انرژی خوبتون
عالی بود👌🏻 super
مرسی از شما دوست عزیز
خوشحالیم که راضی بودید
موفق باشید
دمتون گرم کامل و بدون نقص همراه با جملات کاربردی
واقعا عالی بود موفق و موید باشید
مرسی از نظرتون دوست عزیز
موفق باشید