حرف اضافه در زبان فرانسوی

مبحث حروف اضافه، از دروس و مباحث پایه و بسیار مهم در زبان فرانسوی تلقی می شود. این مبحث در پاره ای از موارد کمی پیچیدگی دارد ولی اگر مقاله پیش روی شما به دقت مطالعه و مرور شود قطعا نتیجه دلخواه خود را خواهید گرفت پس با ما تا انتها همراه باشید.

کاربرد حروف اضافه در زبان فرانسوی

در تمام زبان ها حروف اضافه به کلمات کوچکی گفته می شود که معمولا با اسامی و یا ضمیر ها استفاده می شوند ولی شما در زبان های رومانس و مشتق شده از لاتین نظیر همین فرانسوی هم کاربرد آنها با افعال و صفات را خواهید دید.

در زبان فرانسوی حروف اضافه ساده نظیر  à, chez و عبارات حرف اضافه ای مانند d’après, près de وجود دارد. مثال:

Il est allé chez le coiffeur. (He went to the hairdresser.)

او می خواهد آرایشگر را ببیند.

Elle habite près de Bordeaux. (She lives near Bordeaux.)

او نزدیک بوردو زندگی می کند.

آموزش زبان فرانسویa1

 

متاسفانه حروف اضافه فرانسوی را در زبان فارسی یک کلمه نمی توان ترجمه کرد. بهترین راه حل فقط یاد گرفتن آنها در دیکشنری معتبر و سپس داخل جملات است. کمی جلو تر دلیل این توضیحات را خواهید فهمید. مثال:

Simon a travaillé aujourd’hui de 8 heures à 16 heures. Après le travail, il est rentré à la maison.

Devant la porte, il a remarqué qu’il avait oublié ses clefs au travail. Pour pouvoir rentrer chez lui, il va donc chercher son double de clés caché sous le pot de fleur au-dessus de la porte à l’arrière de la maison.

Heureusement que les clés sont là! Simon peut rentrer à la maison!

سیمون امروز از ساعت 8 صبح تا 4 بعد از ظهر کار می کرد. بعد از کار به خانه آمد.

بیرون در، متوجه شد که کلیدهای خود را در محل کار جا گذاشته است. بنابراین برای اینکه بتواند به خانه بازگردد، به دنبال کلیدهای یدکی خود می گردد که زیر گلدان گل بالای در پشت خانه پنهان شده است.

خوشبختانه کلیدها آنجا هستند! سیمون می تواند به خانه برود!

حرف اضافه در زبان فرانسوی

همانطور که بالاتر توضیح دادیم حروف اضافه در زبان فرانسوی می تواند تک کلمه با معانی مختلف مانند

  • à (به، در، داخل)
  • de (از، با، به وسیله)
  • en (در,روی)
  • sans (بدون)

باشند و یا چند کلمه مانند:

  • à côté de ( کنار، نزدیم)
  • au dessous de (زیر)
  • près de ( کنار، نزدیک)

باشند.

بعد از حروف اضافه احزای مختلف جمله نظیر اسم، ضمیر، مصدر ساده، قید زمان یا مکان و یا عبارت می توانند بیایند. مثال:

قبل از اسم:

Le capot de la voiture

کاپوت ماشین

قبل از ضمیر:

Je pense à eux.

به آنها فکر می کنم.

قبل از مصدر ساده:

Il lui reste trois pages à écrire.

او سه صفحه دیگر برای نوشتن دارد.

قبل از قید مکان یا زمان:

Il vaut mieux passer par derrière.

بهتر است از درب پشتی وارد شد.

قبل از عبارت:

C’est pour encourager la recherche contre le sida.

این برای تشویق به تحقیق بیشتر در مورد ایدز است.

بعد از حروف اضافه در زبان فرانسوی، عبارات مورد نظر در جمله، مستقیم و پیوسته با آنها می آیند:

Je ne sais pas de quel garçon tu parles.

نمی دانم در مورد کدام پسر بچه داری صحبت می کنی.

نکته: بعد از تمام حروف اضافه اگر بخواهیم فعلی را ذکر کنیم حتما باید به شکل مصدر ساده (infinitive) باشد.

Il l’a fait sans réfléchir.

بدون فکر کردن انجامش داد.

Pour réussir il faudra travailler plus.

برای موفق شدن واجب است که سخت تر کار کرد.

Avant d’éteindre ton ordinateur commence par fermer tous tes documents.

قبل از خاموش کردن کامپیوترت، ابتدا تمام فایل هایت را ببند.

استثنا:

ترکیب حرف اضافه en و gerund (اسم فعل)، بیانگر رخ دادن کار و عمل به طور همزمان است.

Il aime regarder la télévision en mangeant.

او تلویزیون تماشا کردن هنگام غذا خوردن را دوست دارد.

Il chante toujours en prenant sa douche.

او همیشه هنگام حمام کردن آواز می خواند.

نکته های مهم این بخش:

اگر در حرف اضافه به یک چیز اشاره کند، آن اسم یا آن مورد در جمله دیگر تکرار نمی شود.

Il a tondu la pelouse devant et derrière la maison.

او چمن ها را جلو و عقب خانه، کوتاه می کند.

اگر حروف اضافه à, de و en قبل از یک چیز یا مورد بیایند باید معمولا قبل از هر کدام تکرار شوند.

Cet été il ira en Italie, en Croatie et en Grèce.

این تابستان او به ایتالیا، کرواسی و یونان می رود.

همانطور که دیدید در مثال بالا حرف اضافه en سه بار تکرار شد.

Dans son cours il fait des allusions à la politique, à la religion et à la sociologie.

در سخنرانی اش به سیاست، دین و جامعه شناسی اشاره کرد.

Son cours comprend des éléments de politique, de religion et de sociologie.

سخنرانی اش، شامل مواردی از سیاست، دین و جامعه شناسی است.

موارد خاص:

در موارد زیر سه حرف اضافه اشاره شده در بالا (à, de و en) تکرار نمی شوند:

1) اصطلاحات ثابت:

condamné à des dommages et intérêts

محکوم به پرداخت خسارات

L’École nationale des ponts et chaussées

مدرسه مهندسی عمران

en son âme et conscience

با تمام صداقت و راستی

2) هنگامی که هر دو مورد به یک چیز یا موضوع اشاره دارد:

Je m’adresse au voisin et ami que vous avez toujours été.

با تو به عنوان یک همسایه و دوستی که همیشه بوده ام صحبت می کنم.

3) وقتی موارد و چیزها و ایده ها خیلی به هم نزدیک باشند:

L’état des cérisiers, abricotiers et pommiers me préoccupe.

وضعیت درختان گیلاس, زرد آلو و سیب ها نگرانم می کند.

4) هنگامی که موارد یا اعداد با یک ou به هم وصل شده باشند:

Il est arrivé avec deux ou trois minutes de retard.

او دو یا سه دقیقه دیر رسید.

تمام حروف اضافه دیگر می توانند تکرار شوند یا نشوند، این فقط به گوینده جملات بستگی دارد که این کار را انجام دهد یا نه.

ساختار های فعل و حرف اضافه در زبان انگلیسی

همانطور که قبلا هم اشاره کردیم حروف اضافه فقط و فقط مختص اسم ها نیستند بلکه شما آنها را با صفات و افعال هم در زبان های گوناگون خواهید دید که زبان فرانسوی هم از این قاعده مستثنی نیست.

در زبان فرانسوی افعالی وجود دارند که با حروف اضافه همراه می شوند و شکا باید حتما آنها را با این حروف یاد بگیرید تا هنگام صحبت به مشکل بر نخورید:

  • jouer à la belote (بلوت بازی کردن (نوعی ورق))
  • jouer du piano (پیانو زدن)
  • penser à l’avenir ( به آینده فکر کردن)
  • se souvenir de son enfance (خاطرات کودکی را به یاد آوردن)

به خاطر بسپارید که بسیاری از افعالی که حرف اضافه می گیرند؛ بعد از این حروف افعال به صورت مقدر ظاهر می شوند:

نکته: در تمام مثال های مصدر دار از اینجا به بعد فعل faire صرفا به معنی فقط آوردن خود فعل faire نیست بلکه می توانید هر مصدری خواستید جای آن بنشانید و آنرا به کار ببرید.

commencer à (faire)

شروع به انجام کاری کردن

oublier de (faire)

انجام کاری را فراموش کردن

حالت صفات و حروف اضافه

  • bon en (در انجام کاری خوب بودن)
  • content de (در مورد انجام کاری خشنود و راضی بودن)
  • prêt à ( آماده به انجام کاری بودن)
  • ravi de (شاد بودن از)
  • beaucoup de (qqch) (یک عالمه/خیلی از)
  • trop de (qqch)( یک عالمه/خیلی )

اما به خاطر بسپارید که با همین صفات خیلی و یک عالمه اگر بخواهیم مصدر به کار ببریم باید خرف اضافه de را به à تغییر بدهیم.

beaucoup à (faire)

trop à (faire)

مثال در جمله:

Il est bon en mathématiques mais pas en chimie.

او در ریاضیات خوب و در شیمی ضعیف است.

Elle est plutôt contente de ses résultats.

او در مورد نتایجش راضی است.

Il fait trop de fautes d’orthographe.

او غلط های املایی زیادی دارد.

Elle a encore beaucoup à apprendre.

او خیلی چیزها را باید یاد بگیرد.

تفاوت بین قید و حرف اضافه

تعدادی از حروف اضافه می توانند به عنوان قید در جملات هم عمل و نقش آفرینی کنند که عبارتند از:

après, avant, depuis, derrière

devant, entre, sans, selon

اما وقتی این کلمات نقش قیدی دارند دیگر اسم، ضمیر و یا عبارت اسمی را معرفی نمی کنند:

Après la réunion je suis allé chez moi.

بعد از جلسه به خانه رفتیم.

Je suis allé chez moi après.

بعد از آن به خانه رفتم.

Que penses-tu de la nouvelle réforme? Je n’ai rien contre.

نظرت در مورد این اصلاحات چیست؟

چیزی علیه آنها (ضدشان) ندارم.

Il a voté contre la réforme.

او بر علیه (ضد) اصلاحات جدید رای داد.

Penses-tu que c’est une bonne idée? C’est selon!

فکر می کنی ایده خوبی است؟ بستگی دارد.

Selon moi, ils voteront avec les autres partis.

به نظر من، با احذاب دیگر رای خواهند داد.

تعدلد دیگری از حروف اضافه به وسیله حرف اضافه de از قیود دیگر متمایز می شوند:

  • autour (دور و اطراف) (قیدی)
  • autour de (دور و اطراف) (حرف اضافه ای)
  • près (نزدیک) (قیدی)
  • près de(نزدیک ) (حرف اضافه ای)
  • en face (رو به رو) (قیدی)
  • en face de (رو به رو) (حرف اضافه ای)

مثال:

Magali habite tout près.

ماگالی نزدیک اینجا زندگی می کند.

Magali habite près de sa famille.

ماگالی نزدیک خانواده اش زندگی می کند.

استثناها:

حروف اضافه à, de و en

در اعداد گذاری و شمارش سه حرف اضافه à, de, و en حتما باید حروف اضافه قبل از هر اسم تکرار شوند و به هیچ وجه قابل حذف نیستند:

Elle a donné un mouchoir à Pierre et à Zoé.

او یک دستمال به پیر و یکی به زو داد.

Il faut de l’eau, de la farine et du sel pour faire une pâte à pizza.

برای تهیه نان پیتزا به آب، آرد و نمک نیاز داری.

حروف اضافه à و de قبل از حروف تعریف le وles ترکیب می شوند:

preposition + article

حرف اضافه + حرف تعریف

example

(مثال)

à + le = au la glace au chocolat

 بستنی شکلاتی

à + les = aux Fais attention aux enfants!

مواظب بچه ها باش

de + le = du parler du jeu

در مورد بازی صحبت کردن

de + les = des C’est la table des enfants.

این میز بازی بچه هاست.

حروف اضافه avant و devant 

دو حرف اضافه avant “قبل” و devant “بعد” از حروف اضافه پر کاربرد محسوب می شوند که علاوه بر این معانی به زمان و فضا هم اشاره می کنند.

Elle se brosse les dents avant d’aller se coucher. 

او قبل از خوابیدن دندانهایش را مسواک می زند.

Il attend tous les jours devant la boulangerie. 

او هر روز جلوی نانوایی منتظر می ماند.

نکته: در زبان فرانسوی نباید چند حرف اضافه را با کلمات دیگر به دلیل تشابه بسیار زیاد، اشتباه گرفت. اولین نمونه à (حرف اضافه) با a داشتن (avoir) در حال صرف شده در سوم شخص مفرد است:

Il a pris froid.

او سرما خورده است.

Il est allé à Reims.

او به شهر رمیز رفته است.

دومین مورد حرف اضافه sûr با sur صفتی است:

Il est monté sur la table pour réparer la lampe.

او برای تعمیر لامپ روی میز رفت.

Il est sûr d’avoir réparé la lampe hier.

او مطمئن است که لامپ را دیروز تعمیر کرده است.

لیست کامل حروف اضافه بیانگر زمان در زبان فرانسوی

French

(فرانسوی)

English

&

Persian

(معادل انگلیسی و فارسی)

Usage

(کاربرد)

Example

(مثال)

à at

(در)

 

بیانگر بخشی از روز

à 8 heures

(در) ساعت 8

in

(در)

 بیان فصل ها au printemps

 در بهار 

for ages or eras au XXème siècle (in the 20th century)
to

(به)

 

بیانگر از …به….

de 8 heures à 9 heures

از ساعت 8 الی 9

 

après after

(بعد)

 

بعد از ساعت مشخص و قطعی

après 8 heures

 بعد از ساعت 8

après le cours

 بعد از کلاس درس

avant before

(قبل)

 

قبل از زمان مشخص و قطعی

avant 8 heures

 قبل از ساعت 8

avant le cours

 قبل از کلاس درس

dans in

(در/داخل)

 

بیانگر چگونگی روی دادن کار یا عملی داخل برحه زمانی خاص

dans une heure

(یک ساعت بعد)

 

de from

(از)

 از ….تا.. de 8 heures à 9 heures

 از ساعت 8 تا 9 

du lundi au jeudi (from Monday to Thursday)
depuis since, for

(از/برای)

 

بیانگر شروع از زمانی مشخص تا الان

depuis 1980 

از سال 1980

 

depuis 2 ans

برای دو سال

 

dès since

(از)

 

بیانگر شروع از زمان مشخصی تا الان

dès 8 heures

از ساعت 8

dès lundi

 از دوشنبه

en in

(در)

بیانگر ماه ها en février

 در ماه فوریه

 

بیانگر فصل ها به جز بهار

en été, en automne, en hiver

 در تابستان/پاییز/زمستان

in

(در)

بیانگر سال ها en 2008

 در سال 2008

jusque until

(تا)

 

تا الان و بازه زمانی مشخص

jusqu’en février

تا ماه فوریه

 

pendant

 

during,
for…(در طول)
 

بیانگر طول مدت عمل انجام شده

pendant les vacances

در طول تعطیلات

 

pendant trois jours

در طول سه روز

 

لیست حروف اضافه بیانگر مکان و جهت ها در زبان فرانسوی

French

(فرانسوی)

English

&

Persian

(معادل انگلیسی و فارسی)

Usage

(کاربرد)

Example

(مثال)

à in, to

(به /در)

بیانگر داخل ساختمان ها à la bibliothèque, au cinéma 

در کتابخانه/ سینما

به کتابخانه /سینما

بیانگر نام شهر ها à Pari

در پاریس/

به پاریس

بیانگر نام کشورهای مذکر au Pérou, aux Etats-Unis 

در پرو/ در آمریکا

به پرو/ به آمریکا

à côté next to

(کنار)

 

بیانگر نزدیکی و مجاورت چیزی یا کسی

Jeanne est à côté de la voiture.

ژین کنار ماشین است .

à droite right

(سمت راست)

 بیانگر جهت سمت راست à droite de la voiture

سمت راست ماشین

à gauche left

(سمت چپ)

بیانگر جهت سمت چپ à gauche de la voiture

سمت چپ ماشین

au-delà  Beyond

بالا/فراسو

 

 بیانگر جهت بالایی چیزی au-delà des montagnes 

بالا/فراسوی کوه ها

au-dessous زیر/پایین

Below

 

بیانگر جهت زیرین و پایین چیزی

au-dessous de la voiture 

زیر ماشین

au-dessus بالا

Above

 

بیانگر جهت بالای چیزی

au-dessus de la voiture

بالای ماشین

à travers through

در میان/از میان

 

بیانگر عبور از میان /بین چیزی

à travers la porte 

از بین درب

à travers la France

از میان/وسط کشور فرانسه

chez at/to (someone’s place)

نزد/پیش کسی

at/to a person’s house/apartment chez Christophe

پیش /نزد کریستف بودن

 

بیانگر پیش کسی یا جایی بودن

chez le coiffeur, chez le fleuriste

در/پیش آرایشگری/ گل فروشی

contre علیه/مقابل/ رو در رو  

بیانگر حالت تکیه بر چیزی

contre la voiture

روی/مقابل دیوار

dans in, into

(در /داخل)

 

بیانگر داخل اتاق/ساختمان/شهر/کشور

dans la ville 

داخل شهر

 

بیانگر داخل کتاب/روزنامه و…

dans le livre

داخل کتاب

بیانگر داخل وسیله نقلیه dans le train

داخل قطار

بیانگر دنیا و جهان dans le monde

در جهان

de from

از

بیانگر از جا و مکانی Je viens de Paris

از پاریس می آیم/اهل پاریسم

derrière behind

پشت

بیانگر جهت پشتی derrière la maison 

پشت خانه

en in, to

(در/به)

بیانگر نان کشور های مونث en France, en Suisse

در فرانسه/ سویس

به فرانسه/ سویس

en dehors outside

بیرون

بیانگر فضا و جهت بیرونی en-dehors de la maison

بیرون خانه

en face across

رو در رو / جلو

 

بیانگر جهت رو به رو

Il habite en face de chez moi. 

او (خانه) رو به روی من زندگی می کند .

hors out of, outside of

خارج از/ بیرون از

 

بیانگر جهت بیرونی و خارجی

Il habite hors de la ville

او بیرون شهر زندگی می کند.

loin far

دور

بیانگر فاصله زیاد J’habite loin de la gare. 

دور از ایستگاه زندگی می کنم.

par through

از میان

بیانگر عبور از میان چیزی regarder par la fenêtre

از پنجره بیرون را دیدن

près near

نزدیک

بیانگر نزدیمی فیزیکی J’habite près de la gare.

نزدیک ایستگاه زندگی می کنم.

sous under

زیر

 

دقیقا زیر چیزی بودن

sous la table

زیر میز

sur over

روی/بالای

 

دقیقا و مستقیما روی چیزی بودن

sur la tête

روی سر

on

روی

 

دقیقا روی چیزی قرار داشتن

sur la table

روی میز

 

vers towards

به سمت/در جهت

بیانگر سمت و در جهت چیزی رفتن یا حرکت کردن Va vers le nord! 

به /در جهت سمت شمال

حرکت کردن

 

near

نزدیک

بیانگر نزدیکی و مجاورتی Versailles se trouve vers Paris. 

ورسای نزدیک پاریس واقع شده است.

دیگر حروف اضافه های مهم

French

(فرانسوی)

English

&

Persian

(معادل انگلیسی و فارسی)

Usage

(کاربرد)

Example

(مثال)

à [describing a purpose or material], by

توصیف هدف یا مواد سازنده چیزی

بیانگر هدف و مقصود و یا مواد سازنده و تشکیل دهنده چیزی le gâteau au chocolat,

کیک شکلاتی

la machine à laver

ماشین لباسشویی

 

پیاده /با دو چرخه سفر کردن

aller à pied, à vélo

پیاده رفتن / با دو چرخه رفتن

avec with

با

بیانگر با چیزی یا کسی بودن avec son chien, avec Jean

با سگش/ با ژین

 

با رفتار و برخورد خاص avec joie

با شادی/با لذت

 

contre against

رو در رو / مقابل

 

رد کردن/پس زدن

être contre une idée

مخالف /مقابل ایده ای بودن

 

d’après according to

بنا بر/طبق

 

بیانگر منبع و سر چشمه چیزی

d’après le journal

به گفته روزنامه

 

de of, by, from

از/به وسیله

 

ارجاع به مالک

une page du livre

یک صفحه از کتاب

 

ارجاع به خالق/نویسنده و…

un livre de Victor Hugo

اثری از ویکتور هوگو

بیانگر منبع/اهدا کننده un cadeau de Jeanne

کادویی از طرف ژین

en made of

ساخته شده از

بیانگر جنس چیزی un pull en coton

پلیور پنبه ای

by

به وسیله

 

بیانگر وسایل نقلیه به جز دوچرخه

en voiture, en train, en avion, en moto

با ماشین/ قطار / هواپیما/ موتور

entre between

بین

 

بیانگر بین دو فرد یا وسیله

entre les arbres, entre toi et moi

بین درختان / بین تو و من

excepté/sauf except for

به جز

 

بیانگر عبارت به جز

Tous sont venus excepté/sauf Julien

همه به جز ژولین آمدند.

grâce à thanks to

به وسیله/لطف

 

به وسیله / به کمک چیزی

Grâce à Emilie/mon ordinateur, j’ai terminé plus vite.

به لطف امیلی / کامپیوترم, کارم زودتر تمام شد.

malgré despite

علیرغم/ بر خلاف

بیانگر چیز یا امری مخالف malgré le mauvais temps

علیرغم هوای بد.

par by means of

به وسیله/از طریق

بیانگر وسیله /طریق/راه و روش par mail

از طریق ایمیل

by

توسط

 

بیانگر کننده کار در جملات مجهول

La voiture est lavée par le garçon.

پسر بچه ماشین را شست .(ماشین توسط پسر بچه شسته شد.)

per

بار/دفعه

بیانگر تعداد دفعات trois fois par semaine

سه بار در هفته 

parmi among

بین/ در میان

 

بیانگر تعلق به گروه

la plus grande parmi les filles

قدبلنترین بین دخترها

pour for, because of

برای/چونکه/ به خاطر

بیانگر دلیل انجام کاری être arrêté pour vol

به خاطر دزدی دستگیر شدن

for

برای

بیانگر قصد/ هدف pour le travail

برای کار 

بیانگر ظرف un cadeau pour mon père

هدیه ای برای پدرم.

بیانگر توافق و هم عقیدگی être pour une idée

با ایده/نظری موافق بودن

sans without

بدون

 

بیانگر عدم/ فقدان چیز یا فردی

sans ma valise

بدون چمدانم

sans mon frère

بدون برادرم

selon depending on

بستگی داشتن به

بیانگر بستگی و احتیاج به چیزیز selon les possibilités

بستگی به موقعیت ها

according to

طبق/بنا بر چیزی یا کسی

 بیانگر و مبنا بر چیزی یا کسی selon le journal

بنابر / طبق روزنانه

این بود از مبحث حرف اضافه در زبان فرانسوی که امیدوارم به خوبی یاد گرفته باشید. اگر سوالی در مورد این گرامر در زبان فرانسوی دارید، حتما از بخش نظرات همین مطلب بپرسید تا جواب دهیم. همچنین برای یادگیری کامل زبان فرانسه، حتما در کلاس های آموزش زبان فرانسوی سایت فرالن شرکت کنید.

مصطفی بیدگلی

دارای لیسانس مترجمی زبان انگلیسی هستم و بیش از 20 سال سابقه تدریس دارم. مسلط به زبانهای انگلیسی، ایتالیایی، روسی، فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی، عربی، ترکی استانبولی، آلمانی و آشنا با زبان پرتغالی هستم. سابقه بیش از 12 سال مدیریت مجموعه آموزشگاه زبان های خارجه فراست نوین را نیز دارم.

نظر یا سوال داری؟ همین جا بنویس