لغات مربوط به خوابیدن و بیدار شدن به آلمانی
در این مقاله میخواهیم جملات و لغات مربوط به خوابیدن و بیدار شدن به آلمانی را یاد بگیریم و کاربرد آنها را در جملات گوناگون ببینیم. ابتدا لغات معادل را یاد میگیریم.
لغت بیدار شدن که معادلش “aufstehen” می باشد فعل “جداشدنی” است. فعل خوابیدن، معادلش schlafen است.
لطفا جملات زیر را ببینید:
Er geht um 10 Uhr schlafen und steht um 7 Uhr auf.
او ساعت 10 شب میخوابه و هفت صبح بیدار میشه.
Er schläft auf der rechten Seite /auf dem Rücken.
او به پهلوی راست / به پشت میخوابه.
Er wälzt sich im Schlaf, er schläft unruhig.
او تو خواب غلت میزنه، در خواب نا آرومه.
Er hat einen festen Schlaf, er schläft wie ein Toter.
او خوابش خیلی سنگینه، عین مرده میافته.
Er hat einen leichten Schlaf, beim geringsten Geräusch wacht er auf.
او خوابش سبکه، با کوچکترین صدایی بیدار میشه.
Er schläft gern.
او خوش خوابه.
Er schläft nicht, er schlummert nur.
او نمیخوابه، فقط چرت میزنه.
Er hat /ist ausgeschlafen.
او خواب خوابه.
Er läuft wie im Traum umher.
او توی خواب راه میره.
Er schnarcht nachts.
او شب ها خروپف میکنه.
Mit Mühe unterdrückte er ein Gähnen.
او به سختی جلوی خمیازه شو میگیره.
Mich schläfert.
خوابم میاد.
Weck ihn nicht! lass ihn schlafen!
بیدارش نکن،بزار بخوابه!
Ich bin gewöhnt, um 7 Uhr auf zu wachen.
من عادت دارم، که ساعت هفت بیدار بشم.
Ihm ist heiß, er deckt sich im Schlaf ab.
او گرمشه،توی خواب رواندا شو پس میزنه.
Ihm ist kalt, er zieht die Decke hoch.
او سردشه،پتو رو روی خودش میکشه.
Er spricht im Schlaf.
او توی خواب حرف میزنه.
Er träumt.
او خواب میبینه.
Er träume oft vom Fliegen.
من اغلب خواب میبینم پرواز میکنم.
در اینجا این مقاله جملات و لغات مربوط به خوابیدن و بیدار شدن به آلمانی نیز به پایان میرسد، در صورت داشتن سوال میتوانید برایمان بنویسید، پاسخ گو هستیم. در ضمن برای شرکت در کلاس های آموزش آنلاین زبان آلمانی فرالن، کافیست به صفحه این زبان در سایت مراجعه کنید و فرم ثبت نام را پر کنید.
دیدگاهتان را بنویسید