وجه التزامی 2 در زبان آلمانی (Konjunktiv 2)

در مقاله ی قبلی وجه التزامی 1 و کاربرد آن در آلمانی را به طور مفصل توضیح دادیم، در این مقاله وجه التزامی 2 در زبان آلمانی (Konjunktiv 2) را می‌خواهیم مورد بحث قراردهیم. به جمله ی زیر توجه کنید:

An deiner Stelle würde ich weniger Geld ausgeben.

اگر جای تو باشم، کمتر پول خرج میکنم.

وقتی این جمله خیرخواهانه را می‌شنویم متوجه می‌شویم، که مخاطب آن در خرج کردن پول هایش زیاده روی کرده است و ادامه ی این عمل به صلاحش نیست. برای بیان چنین جملاتی، از التزامی 2 استفاده می‌کنیم، به ساختار التزامی 2 توجه کنید:

Der Konjunktiv 2: würde + Infinitiv

البته این نوع ساختار، مربوط به زمان حال و آینده است.

آموزش زبان آلمانی a1

 

به مثال های زیر توجه کنید:

Ich würde gern an Walterstelle sparen.

اگر من جای والتر باشم، پس انداز میکنم.

Du würdest an Walterstelle nicht mehr ins Kino gehen.

اگر تو جای والتر باشی، دیگر به سینما نمی‌روی.

Er, es, sie würde an Walterstelle seinen Vater um Geld bitten.

اگر او جای والتر باشد، از پدرش درخواست پول می‌کند.

Wir würden an Walters Stelle eine Arbeit suchen.

اگر ما جای والتر باشیم، دنبال کار میگردیم.

Ihr würdet an Walterstelle mit Müller ins Theater gehen.

اگر شما چای والتر باشید، با مولر به تئاتر می‌روید.

Sie, sie würden an Walterstelle Müller nichts sagen.

اگر آنها چای والتر باشند، به مولر چیزی نمیگویند.

در اینجا فعل werden را در حالت التزامی 2 صرف میکنیم:

wir würden Ich würde
ihr würdet du würdest
Sie, sie würden Er, es, sie würde

به ساختار زیر توجه کنید، این ساختار به زمان گذشته دلالت دارد:

Der Konjunktiv 2: hätte/wäre + Partizip perfekt

معمولا التزامی 2 برای افعالی که با “haben” ماضی نقلی می‌سازند، با “hätte” و برای افعالی که با “sein” ماضی نقلی می‌سازند، با “wäre” ساخته می‌شود. جمله ی زیر را ببینید:

Walter hat sich ein teueres Fahrrad gekauft.

والتر دوچرخه ی گران قیمتی برای خود خریده است.

حال می‌خواهیم بگوییم “اگر من جای او بودم، این دوچرخه را نمیخردیم”.

اول فارسی این جمله را تحلیل میکنیم تا به درک درست تری از وجه التزامی 2 برسیم. “اگر جای او بودم” یک جمله ی “غیر واقعی” است در واقع ما نمی‌توانیم واقعا جای کسی باشیم، پس به صورت “خیالی و غیر واقعی می‌گوییم که” اگر من جای شخصی بودم” فلان کار را انجام می‌دادم و یا انجام نمی‌دادم، با این مثال درک شما از یکی از کاربردهای مهم وجه التزامی 2 بیشتر شد، حال به ترجمه ی بالا می‌رسیم.

Ich hätte das Fahrrad nicht gekauft.

اگر من بودم، این دوچرخه را نمیخردیم.

در اینجا به صرف فعل”haben “در Konjunktiv 2 در شخص های مختلف میپردازیم:

wir hätten Ich hätte
ihr hättet du hättest
sie, Sie hätten Er, es, sie hätte

همانطور که در بالا اشاره شد برای افعالی که با “haben” ماضی نقلی میسازند، با hätte و برای افعالی که با sein ماضی نقلی می‌سازند با wäre معمولا التزامی 2 ساخته می‌شود.

حال به جملات زیر توجه کنید که با sein ماضی نقلی می‌سازند، که در این صورت التزامی 2 آنها با wäre خواهد بود.

Karl ist nicht mit den anderen ins Theater gegangen.

مارال با دیگر دوستانش به تئاتر نرفته است.

Ich wäre an Karlsstelle mit ins Theater gegangen.

اگر من جای کارل بودم، با آنها به تئاتر میرفتم.

Du wärst an Karlsstelle mit ins Theater gegangen.

اگر تو جای کارل بودی، با آنها به تئاتر میرفتی.

حال صرف فعل sein را در حالت التزامی 2 ببینید:

wir wären Ich wäre
ihr wäret du wärest
Sie, sie wären er, es, sie wäre

دسته بندی زمان ها در التزامی 2

صرف زمان حال در زمان حال و صرف تمامی زمان های گذشته در ماضی نقلی انجام میگیرد.

زمان حال

Konjunktiv 2 Präsens
brächte/käme Ich bringe/komme
brächtest/kämest Du bringst /kommst
brächtet/käme Er, es, sie bringt/kommt
bräuchten /kämen wir bringen /kommen
brächtet/kämet Ihr bringt /kommt
brächten/kämen Sie, sie bringen/kommen

زمان گذشته با haben

Konjunktiv 2 Präteritum /Perfekt/Plusquamperfekt
hätte gebracht Ich brachte/habe gebracht /hatte gebracht
hättest gebracht Du brachtest/hast gebracht /hatte gebrucht
hätte gebracht er, es, sie brachtet/hat gebracht /hatte gebracht
hätten gebracht Wir brachten/haben gebracht/hatten gebracht
hättet gebracht Ihr brachtet/habt gebracht/hattet gebracht
hätten gebracht Sie, sie brachten/haben gebracht/hatten gebracht

در اینجا به درجه بندی کاربرد های وجه التزامی (Gebrauch des Konjunktivs) می‌پردازیم.

التزامی 2 برای ساختن اینگونه جملات به کار میرود:

  1. جملات شرطی (die Bedienungsätze)
  2. جملات آرزویی (die Wünschsätze)
  3. جملات مقایسه ای (die Vergleichssätze)
  4. جملات غیر واقعی (به جایی) (die unwirkliche Sätze)
  5. جملات حدسی (die Vermutungssätze)
  6. جمله های احترام آمیز (die Verehrungssätze)

در اینجا به تفسیر هر یک از کاربردها می‌پردازیم.

1. جملات شرطی (Die Bedingungssätze)

جمله های شرطی عادی را همانطور که میدانید با “Wenn” به معنای اگر می‌سازند، ولی اگر شرط واقعی و عملی امکان‌ پذیر نباشد، التزامی 2 را باید استفاده کنیم.

Wenn ich nach Berlin komme, bringe ich dir das Buch mit.

اگر به برلین بیایم، کتاب را برایت می‌آورم. (شرط واقعی و عملی)

Wenn ich viel Geld hätte, würde ich ein Haus kaufen.

اگر پول زیادی داشته باشم، خانه ای میخرم. (شرط غیر واقعی و خیالی)

همانطور که دیدید جمله ی دوم، جمله ای غیر واقعی است و در واقع ‌شخص پول زیادی را ندارد در حال حاضر که بتواند خانه ای بخرد.

و اگر این آرزو در قالب پرسش مطرح شود، جای جمله ها عوض شده و جمله ی پایه در مکان اول قرار می‌گیرد.

Würdest du ein Haus kaufen, wenn du viel Geld hättest?

آیا اگر پول زیادی داشته باشی، خانه ای میخری؟

در اینگونه جملات شرطی، می‌توانیم با برداشتن “wenn” جمله را مستقیما به فعل صرف شده ی التزامی 2 شروع کنیم، یا به اختیار “so” را در جمله ی دوم بیاوریم:

Hätte ich genug Geld, (so) würde ich ein Haus kaufen.

اگر پول زیادی داشته باشم، خانه ای میخرم.

Hätte ich genug Geld,(so) brauchte ich nicht zu arbeiten.

اگر پول کافی داشتم، در احتیاج نداشتم کار کنم.

نکته: همیشه فعل صرف شده است، که به صورت التزامی 2 در می‌آید.

Wenn ihm geholfen worden wäre, hätte er die Prüfung bestehen können.

اگر به او کمک شده بود، می‌توانست در امتحان قبول شود.

بدون نشانه ی شرط Wenn جمله به این گونه است:

Wäre ihm geholfen worden, (so) hätte er die Prüfung bestehen können.

2. جملات آرزویی (Die Wünschsätze)

اینگونه جملات معمولا برای بیان آرزوهای غیرواقعی و غیر عملی است و Wenn در آن معنای “ای کاش” و “کاش که” می‌دهد. البته “nur” و “doch” هم بر شدت آرزو می‌افزاید.

Wenn mein Kind doch gesund wäre.

ای کاش بچه ام سالم بود.

نکته: “Wenn” در جملات آرزویی و شرطی (هردو) به کار می‌رود. البته برای بیان آرزو، معمولا جملات ساده به کار می‌برند، در حالی که جملات شرطی، مرکب هستند.

Wenn sie mir nur ihre Adresse gegeben hätte.

ای کاش، ادرسش را به من داده بود. (جمله آرزویی)

Hätte sie mir nur ihre Adresse gegeben

Wenn sie mir ihre Adresse gegeben hätte, könnte ich sie besuchen.

اگر آدرسش را به من داده بود، میتوانستم به دیدارش بروم. (شرطی)

Wenn ich den Zug erreicht hätte!

Hätte ich den Zug erreicht.

ای کاش به قطار می‌رسیدم. (آرزویی)

Wenn ich den Zug erreicht hätte, wäre ich rechtzeitig hier.

اگر به قطار می‌رسیدم، سر وقت اینجا بودم. (شرطی)

جمله ی آرزویی غیر واقعی (die irealität) مثل ماضی نقلی ساخته می‌شود و فعل های “haben” و “sein” در آن به شکل التزامی 2 صرف میشوند:

اکنون جمله های زیر را باهم مقایسه کنید:

Perfekt Realität (ماضی نقلی) (واقعیت)

Bist du sicher, dass der Brief vor einem Monat gekommen ist?

مطمئنی که نامه یک ماه پیش رسیده؟

Hast du jetzt eine bessere Nachricht bekommen?

حالا خبر بهتری دریافت کرده ای؟

Irealität (غیر واقعیت، امکان ناپذیر)

Wenn der Brief vor einem Monat gekommen wäre.

ای کاش نامه یک ماه پیش می‌رسید.

Hättest du jetzt eine bessere Nachricht bekommen.

ای کاش خبر بهتری دریافت میکردی.

به ماضی نقلی فعل های “haben” و “sein” و شباهت ساختاری با آن جملات آرزویی غیر واقعی توجه کنید:

Verb………….. Perfekt…………Irealität

غیرواقعی……….. ماضی نقلی…………. فعل

Sein_ Das ist kein Problem gewesen.

_ مشکلی که وجود نداشت.

Das wäre kein Problem gewesen.

ای کاش مشگلی وجود نمی‌داشت. (غیر واقعیت)

haben_ich habe so wie so keine Zeit gehabt.

من که وقت نداشتم.

Ich hätte so wie so keine Zeit gehabt.

ای کاش اصلا وقت نمیدا‌شتم.

در ادامه چند تمرین جملات شرطی را برایتان می‌گذارم.

Schade, dass Robert nicht gekommen ist.

متاسفم، که روبرت نیامد.

Ja, wir wären froh gewesen, wenn er gekommen wäre.

اره، اگه میومد خوشحال می‌شدیم.

Die Wohnung war wirklich zu teuer.

اون آپارتمان واقعا خیلی گرون بود.

Stimmt,wenn sie nicht so teuer gewesen wäre, hätte ich sie genommen.

اره، اگه خیلی گرون نبود ازتون اجاره میکردم.

Du hast ja Rita besucht.!

Wenn ich Zeit gehabt hätte, hätte ich sie besucht.

اگر وقت داشتم، به دیدن او میرفتم.

3. جملات مقایسه ای (Die vergeleichssätze)

برای مقایسه ی امور غیرواقعی هم از التزامی 2 کمک می‌گیرند، در این گونه موارد حرف ربط “انگار که”، معادل “als ob” و “als wenn” است.

به مثال های زیر توجه کنید:

Er spricht gut Deutsch, wie ein Deutscher.

او مثل یک آلمانی زبان خوب آلمانی حرف می‌زند.

Er spricht so gut Deutsch, als ob (als wenn) er ein Deutscher wäre.

او آنقدر خوب آلمانی حرف می‌زند، انگار که آلمانی زبان است.

البته، می‌توان به اختیار “Ob و wenn” را هم حذف کرد.

Er spricht so gut Deutsch, als wäre er ein Deutscher.

او آنقدر خوب آلمانی حرف می‌زند، انگار که آلمانی زبان است.

Er tut so, als wäre er der Chef.

او طوری رفتار می‌کند، مثل اینکه رئیس است.

Er spricht so laut, als wäre ich taub.

او طوری بلند حرف می‌زند، گویا من کر هستم.

4. جمله های غیر واقعی (Die U wirklichen Sätze)

در جملات غیر واقعی همانطور که از اسمش پیداست، جملات غیرواقعی و یا حالت جایگزینی دارند، مثلا در جمله ی “اگه به جای باشم” مسلما این جمله غیر واقعی است و امکان واقعی شدن ندارد، پس از التزامی نوع 2 استفاده میکنیم. به جملات جایگزینی زیر دقت کنید:

  • اگر من جای تو باشم، …
  • اگر تو جای من باشی، …
  • اگر ما جای شما باشیم، …

همانطور که گفتیم این جملات همیشه نمی‌توانند واقعی و منطقی باشند، چون هر کس می‌تواند فقط جای خودش باشد:

حال معادل جملات بالا را به آلمانی ببینید:

Wenn ich du wäre, …

اگر جای تو بودم، …

Wenn er ich wäre, …

اگر او جای من بود، …

an deiner Stelle, …

به جای تو، …

An meiner Stelle, …

به جای من، …

Er kauft dieses Buch.

او این کتاب را می‌خرد.

Wenn ich er wäre, würde ich dieses Buch nicht kaufen.

اگر من جای او بودم، این کتاب را نمی‌خریدم.

نکته: اصطلاح “Wenn ich er wäre” هم می‌تواند حذف شود، بدون اینکه تاثیری در مفهوم جمله بگذارد:

Ich würde dieses. Buch nicht kaufen.

من بودم این کتاب را نمیخریدم.

5. جملات حدسی (Die Vermutungssätze)

برای بیان “حدس و گمان” نیز در جملات از “التزامی 2” استفاده می‌کنیم، معمولا این گونه جملات با “افعال کمکی” می‌آیند.

Wo ist Ali?

علی کجاست؟

Er müsste ( er könnte) zu Hause sein.

او باید در منزل باشد.

Wo ist mein Mantel?

پالتو ی من کجاست؟

Er müsste im Schrank hängen.

آن باید توی کمد آویزان باشد.

6. جمله های احترام آمیز (Die Verehrungssätze)

این گونه جملات بیشتر در قالب پرسش مطرح می‌شوند و افعال کمکی هم در ساخت آنها نقش دارند:

دو نوع جمله ی مودبانه داریم، اولی جمله ی مودبابه ی معمولی که با استفاده از “مصدر فعل و شخص Sie” ساخته می‌شود. مانند:

Kontrolliere Sie die Bremsen.

ترمز ها رو چک کنید.

Sehen Sie die Lenkung nach!

فرمونو امتحان کنید!

Geben Sie mir bitte den Wagenschlüssel!

لطفا سویچ رو بدید به من!

حال نوع دوم جمله های مودبانه که “بسیار مودبانه” نامیده می‌شوند و از التزامی 2 استفاده می‌کنیم و از “würden” استفاده می‌کنیم.

Würden Sie die Bremsen kontrollieren!

ممکنه بیزحمت ترمزها رو چک کنید؟

Könnten Sie die Lenkung nachsehen?

ممکنه بی‌زحمت فرمونو امتحان کنید؟

Dürfte ich Sie um den Wagenschlüssel bitten?

میشه ازتون خواهش کنم سویچو به من بدید؟

ترکیب ساختاری این گونه جملات پرسشی

Du/Sie:  würdest du …?

Würden Sie …?

Könntest du …?

Könnten Sie …?

Ich/wir: Dürfte ich …?

Dürften wir …?

التزامی 2 تنها برای بیان درخواست های کوچک نیست، وجود “gern, lieber, am liebsten” در جمله می‌توان درجات انتظار را افزایش دهد، تا جایی که به بیان آرزوهای بزرگ نیز بپردازد:

Am liebsten würde ich mit der Schule aufhören.

آرزو دارم، که دوران مدرسه را سپری کنم (تمام کنم).

Du wärst eben gern bald erwachsen.

تو هم خیلی دوست داری زودتر بزرگ بشی.

نکته: جملاتی که بار خواهش، دستور و یا آرزو دارند، معمولا با “würde” که حالت التزامی فعل کمکی “werden” (شدن) است، ساخته می‌شوند.

Am liebsten würde ich wegfahren.

من خیلی دوست دارم از اینجا بروم.

Würdest du das auch gern tun?

تو هم دوست داری این کار را انجام بدهی؟

Er würde lieber hier bleiben.

او دلش می‌خواهد همین جا بماند.

Wir würden gern mitfahren.

ما دوست داریم با شما همسفر شویم.

Würdet ihr lieber mitkommen?

شما دوست دارید با ما بیاید؟

Würden Sie einen Monat warten?

ممکنه یه لحظه صبر کنید؟

نکته: وجود فعل “sollen” در جمله‌ نشان می دهد، که “خواهش، سفارش و درخواست ‌شخص یا طرف دیگری مطرح است،” nicht sollen” به معنای ” نباید” است و “nicht brauchen zu” مفهوم ” لازم  نیست” را دارد.

Soll ich das Öl wechseln?

باید روغنو عوض کنم؟

Du sollst gleich zum Chef gehen.

تو باید همین الان پیش رئیس بری.

Rosa solldie Briefe da fertig schreiben.

رزا باید اون نامه رو تموم کنه.

Sollen wir den Service machen?

ما باید آن دستگاه را سرویس کنیم.

Ihr sollt morgen schon um sieben kommen.

شما باید فردا صبح، سر ساعت 7 بیایید.

Die Zeichner sollen dem Chef die Pläne bringen.

طراحان موظفند نقشه هایشان را پیش رئیس ببرند.

Sie sollen auch zum Chef kommen.

شما هم باید پیش رئیس بروید.

در ادامه ی این مقاله صرف التزامی 2 برای “haben و sein” و فعل های کمکی را می‌آوریم:

müssen dürfen können sein haben
müsste dürfte könnte wäre hätte ich
müsstest dürftest könntest wärst hättest Du
müsste dürfte könnte wäre hätte Er/es /sie
müssten dürften könnten wären hätten Wir
müsstet dürfte könntet wäre hättet ihr
müssten dürften könnten wären hätten sie/Sie

آخرین مبحث از این مقاله مربوط به “پذیرش یا رد درخواست، خواهش و دعوت” است.

طبق آنچه گفته شد، ممکن است درخواست ها، دعوت ها و خواهش ها با کلماتی مثل “gern” همراه شوند.

Am Samstag fahren wir ans Meer.

ما روز شنبه به کنار دریا می‌رویم.

Ich würde gern mitfahren.

من هم دوست دارم با شما بیایم.

اما اگر بر کلمه ی “gern” تاکید شد و جمله با “aber” ادامه پیدا کرد، به نحوی مودبانه دعوت، خواهش یا درخواست را رد کرده است.

Fahren Sie doch mit!

پس شما هم با ما بیایید.

Ich würde gern mitfahren, aber ich habe leider keine Zeit.

خیلی دوست دارم بیایم، ولی متاسفانه وقت ندارم.

و آخرین تمرین را ببینید.

Warum nehmt ihr kein Taxi?

چرا تاکسی نمی‌گیرید؟

Wir würden gern eins nehmen, aber wir haben kein Geld.

میخواییم تاکسی بگیریم، ولی پول نداریم.

در این مقاله سعی شد همه مطالب در مورد وجه التزامی 2 در زبان آلمانی گنجانده شود، اگر سوالی پیش آمد میتوانید در بخش نظرات بنویسید تا پاسخ دهیم. برای شرکت در کلاس های آموزش زبان آلمانی فرالن، کافیست به صفحه این زبان در سایت مراجعه کنید و فرم ثبت نام را پر کنید.

نظرات و سوالات

  1. ناشناس

    عالی بود .ممنون

    1. مسعود جواهری

      ممنون از شما
      موفق باشید

  2. ناشناس

    با سلام و تشکر برای زحمات شما. یکم ابهام در متن وجود داره و هم اینکه متوجه غلط املایی زیادی در نوشتار متن شدم. اگر اصلاح بشه عالی میشه. تجربه ام میگه باید به کار تایپیست محترم نظارت داشت. متشکرم

    1. مسعود جواهری

      سلام خدمت شما
      ممنون از نظرتون
      حتما در نظر میگیریم و بررسی میکنیم.
      مرسی

  3. حمزه

    .Ich finde ihn nützlich

    1. مهدی

      چقدر با حوصله و خوب تفهیم کردید.

  4. ناشناس

    نکته‌ای که در مورد اشکالات تایپی گفته شد درست بود. 6-7 جا اشتباه دیده شد. با این حال بسیار عالی بود. خیلی ممنون.

  5. علی

    ممنون ،عالی بود.خیلی جامع جمع بندی شده است.

    1. مسعود جواهری

      سلام
      مرسی از نظر خوب و انرژی بخشتون
      موفق باشید

  6. ناشناس

    ممنون از اموزش بسیار کامل و واضح شما. عالی بود.Vielen Dank

    1. مسعود جواهری

      خواهش میکنم دوست عزیز
      خوشحالیم که راضی بودید
      موفق باشید

  7. ناشناس

    کامل و عالی

    1. مسعود جواهری

      مرسی از شما
      موفق باشید

  8. میترا عدل فر

    سلام، ممنون از اطلاعات خوب و جامع تون

    1. مسعود جواهری

      خواهش میکنم دوست عزیز
      موفق باشید

  9. Sheyda

    بهترین جزوه 👌👌👌عالی ممنون

    1. مسعود جواهری

      مرسی از شما دوست عزیز بابت نظر خوبتون
      موفق باشید

  10. Fariba

    عالی بود بهتون تبریک میگم
    من مدتهای مدیدی زبان آلمانی خوندم ولی هرگز این مبحث به این کاملی و جامعی ارایه نشده بود.
    دست مریزاد

    1. مسعود جواهری

      مرسی ازت دوست عزیز
      خیلی خیلی خوشحالیم که راضی بودید
      موفق باشید

  11. نظری

    سلام آقای جواهیری ممنون از اطلاعات خوب و جامع تون

    1. مسعود جواهری

      خواهش میکنم دوست عزیز
      موفق باشید

نظرات بسته هستند.