
انواع ساختار سوالی در زبان انگلیسی
ساختار سوالی در زبان انگلیسی بسیار ساده تر از چیزی است که فکرش را می کنید. برای دستیابی به آن فقط باید بر تمامی زمانهای گرامری (tenses) تسلط داشته باشید و بدانید چگونه با کلمات wh سوال بسازید. لذا شدیدا توصیه می کنیم قبل از خواندن این مقاله اگر با زمانهای گرامری آشنایی ندارید در ابتدا سراغ مقاله گرامر ها به صورت جداگانه بروید تا با کلیت آنها آشنا شوید، سپس سراغ این مقاله بیایید. این مقالات را می توانید در فهرست گرامر زبان انگلیسی پیدا کنید.
اکنون می خواهیم در جزییات به ساختار کلی نحوه سوالی کردن در زبان انگلیسی بپردازیم.
فهرست مقاله
قواعد کلی
مورد مهم و اصلی در تمام حالت های گرامری این است که فعل کمکی جمله (auxiliary verb) را در سوال بله/خیر به ابتدای جمله و قبل از فاعل میاوریم و اگر جمله فعل وجهی (modal verbs) داشت آن را به ابتدا می آوریم.
He is married.
او متاهل است.
Is he married.
آیا او متاهل است؟
They have never gone abroad.
آنها هرگز خارج نرفته اند.
Have they ever gone abroad?
آیا آنها تا به حال خارج رفته اند؟
نکته: در ساختار سوال های wh هم، ابتدا این کلمات پرسشی را به ابتدای جمله می آوریم و سپس فعل کمکی و بعد فاعل و …
When is Oliver leaving? (not When Oliver is leaving?)
آلیور کی اینجا را ترک می کند.
Where has she gone?
او کجا رفته است؟
مثال های بیشتر:
Have you received my letter? (not You have received…?)
نامه مرا دریافت کردی؟
Why are you laughing? (not Why you are laughing?)
چرا می خندی ؟/چرا داری می خندی؟
What are all those people looking at? (not What all those people are looking at?)
آن افردا به چه چیزی دارند نگاه می کنند؟
How much does the room cost? (not How much the-room costs?)
قیمت اتاق چقدر است؟
کاربرد Do
در صورتی که جمله دارای فعل کمکی (am/is/are) نباشد و زمان گرامری آن حال ساده باشد از do استفاده می کنیم.
Do you like Mozart? (not Like you Mozart?)
موزارت را دوست داری؟ (اصل این جمله به صورت I like Mozart بوده است که برای سوالی کردن آن به دلیل نبود فعل کمکی از do استفاده کردیم)
نکته: در حالت سوم شخص مفرد با فاعل های he/she/it باید از does استفاده کنیم.
What does ‘periphrastic’ mean? (not What means periphrastic*?)
معنی کلمه periphrastic چیست؟
نکته: اگر رمان جمله ما گذشته ساده بود از did برای سوالی کردن استفاده می کنیم.
Did you wash the car today?
ماشین را امروز شستی؟
از do همراه افعال کمکی (be) استفاده نمی کنیم
Can you tell me the time? (not Do you can tell me the time?)
می توانی ساعت را بهم بگویی؟
Have you seen John? (not Bo you have seen John?)
جان را دیده ای؟
Are you ready?
آماده ای؟
کاربرد حالت مصدری (infinitive) بعد از do
در نظر داشته باشید که در زبان انگلیسی بعد از فعل do و does از مصدر بدون to استفاده می کنیم.
What does the boss want? (not what does the boss wants?)
رئیس چه چیزی می خواهد؟
Did you go climbing last weekend? (not Did you went …? or did you to go …?)
هفته پیش به کوهنوردی رفتی؟
کاربرد افعال کمکی قبل از فاعل
همانطور که بالاتر گفتیم فقط فعل کمکی قبل از فاعل می رود نه فعل با چیز دیگر.
Is your mother coming tomorrow? (not Is coming your mother tomorrow?)
آیا مادرت فردا می آید؟
Is your daughter having a lesson today? (not Is having your daughter…?)
دخترت امروز درس دارد؟
When was your reservation made? (not When was made your reservation?)
رزور شما کی انجام شده است؟
نکته: این مورد جا به جایی حتی با وجود فاعل های بلند و طولانی در جمله هم رخ می دهد.
Where are the President and his family staying? (not Where are staying the President … ?)
رئیس جمهور و خانواده اش کجا اقامت دارند؟
کاربرد Who در سوال ساختنو همراهی آن با do
اگر who, which, what یا whose فاعل یا بخشی از فاعل جمله باشد از do استفاده نمی کنیم.
Who phoned? (Who is the subject.)
چی کسی تماس گرفت؟
اما اگر who نقش مفعول جمله را داشته باشد از do یا did می توان استفاده کرد.
Who did you phone? (Who is the object.)
به چه کسی زنگ زدی؟
What happened? (What is the subject.)
چه اتفاقی افتاد؟
What did she say? (What is the object.)
او چه گفت؟
مثال های بیشتر:
Which costs more – the blue one or the grey one?
قیمت کدام بیشتر است -آبی یا خاکستری رنگ؟
Which type of battery lasts longest? (not Which type of battery does last longest?)
کدام نوع باطری طول عمر بیشتری دارد؟
How many people work in your office? (not How many people do work…?)
چند نفر در اداره شما کار می کنند؟
نکته: اما دقت کنید که از do بعد از فاعل در جملات پرسشی برای تاکید ,پافشاری در جواب هم می توان استفاده کرد.
Well, tell us – what did happen when your father found you?
خب، به ما بگویید – وقتی پدرت تو را یافت چه اتفاقی افتاد؟
So who did marry the Princess in the end?
خب، پرنسس در پایان با چه کسی ازدواج کرد؟
سوال های غیر مستقیم
در این حالت دیگر خبری از علامت سوال در پایان جملات نیست و جای فاعل و فعل کمکی عوض می شود و دیگر قبل از فاعل نمی آید.
Tell me when you are leaving. (not tell me when are you leaving?)
به من بگو چه موقعی از اینجا می روی.
Tell me waht time it is.
بهم بگو ساعت چند است.
کاربرد حروف اضافه در ساختار سوالی
در این حالت بیشتر حروف اضافه را در پایان جملات سوالی می بینیم و از مفعول خود کاملا جدا شده اند.
What are you talking about? (not About what are you-talking?)
در مورد چه چیزی صحبت می کنی؟
Who did you buy the ticket from?
بلیط ها را از چه کسی خریدی؟
What did you clean the floor with?
کف زمین را با چه چیزی تمیز کردی؟
نکته های مهم در تشکیل ساختار های سوالی در زبان انگلیسی:
در ساختار سوالی محاوره ای دیگر خبری از ترتیب کلمات و نظم ساختار سوالی نیست.
You’re working late tonight?
امروز تا دیر وقت کار می کنی؟ (همانطور که می بینید در اینجا به جای are you شاهد you are در ابتدای جمله هستیم و تن صدای ما نقش مهمی در سوالی کردن جمله دارد و این ساختار کاملا محاوره ای است)
یا
This is your car? (= I suppose this is your car, isn’t it?)
این ماشین تو است؟
That’s the boss? I thought he was the cleaner.
آن رئیس است؟ فکر کردم فرد تر و تمیز تری باشد.
We’re going to Hull for our holidays. ~ You’re going to Hull?
ما تعطیلات به هال می رویم. به هال می روید؟
نکته: این ساختار به هیچ وجه بعد از کلمات پرسشی ممکن نیست.
Where are you going? (not Where you are going?)
کجا می روی؟
نوع دیگر ساختار سوالی، سوالات بدیعی (rhetorical questions) است که منظور از این سوالات این است که جواب آنها نپرسیده پیداست و هدف از بیان آنها فقط جلب توجه و باز کردن سخن است.
Do you know what time it is? (= You’re late.)
می دانی ساعت چند است ؟ وقتی فردی دیر کرده است.
Who’s a lovely baby? (= You’re a lovely baby.)
چه کسی عزیز کرده من است ؟ مادر به بچه خود.
I can’t find my coat. ~ What’s this, then? (= Here it is, stupid.)
نمی توانم کتم را پیدا کنم. پس این چه چیزی است؟ اینجاست دیگر احمق.
نکته: در بسیاری از موارد این گونه سوالات توجه را به چیزی منفی جلب می کند و حواب قعا منفی و یا هیچ جوابی برایش وجود ندارد.
What’s the use of asking her? (= It’s no use asking her.)
پرسش از او چه فایده ای دارد؟
How do you expect me to find milk on a Sunday night?
چگونه انتظار داری شب تعطیلی برایت شیر گیر بیاورم؟
Where am I going to find a shop open? (= You can’t reasonably expect … There aren’t any shops open.)
از کجا می خواهی برایت مغازه ای باز گیر بیاورم؟
Where’s my money? (= You haven’t paid me.)
پول من کجاست؟ پولی بهم پرداخت نکرده ای.
I can run faster than you. ~ Who cares? (= Nobody cares.)
من می توانم از تو تند تر بدوم ~ چه کسی اهمیت می دهد؟
Are we going to let them do this to us? (= We aren’t…)
آیا با آنها اجازه می دهیم این کار را با ما بکنند؟
Have you lost your tongue? (= Why don’t you say anything?)
لال مردنی گرفتی؟
What do you think you’re doing? (= You can’t justify what you’re doing.)
فکر می کنی چه غلطی داری می کنی؟
Who do you think you are? (= You aren’t as important as your behaviour suggests.)
فکر می کنی چه کسی هستی؟
Why don’t you take a taxi? (= There’s no reason not to.)
چرا تاکسی نمی گیری؟ (دلیلی برای نگرفتنش وجود ندارد.
کاربرد ساختار Why/How should برای ساخت سوال
از دو عبارت why /how should برای رد کردن غیر دوستانه و پرخاشگرانه درخواست، پیشنهاد و یا دستور العملی استفاده می کنیم.
Ann’s very unhappy. — Why should I care?
آنا ناراحت است ~ چرا باید اهمیت بدهم؟
Could your wife help us in the office tomorrow? ~ Why should she? She doesn’t work for you.
آیا همسرت در اداره می تواند فردا به ما کمک کند؟ – چرا باید این کار را انجام دهد؟ برای تو که کار نمی کند.
نکته مهم: در زبان انگلیسی عبارت سوالی How should/would I know با معنی “از کجا باید بدانم؟” عبارتی غیر دوستانه در جواب به سوال است.
What time does the film start? ~ How should I know?
فیلم چه ساعتی شروع می شود؟ ~ از کجا بدانم.
ساختار بعدی که نسبتا پر کاربرد محسوب می شود، ساختار سوالی منفی تست که نزد سخن گویان و انگلیسی زبانان ساختاری محبوب تلقی می شود.
Haven’t I done enough for you? (= I have done enough for you.)
آیا برایت به اندازه کافی کار انجام نداده ام؟
Didn’t I tell you it would rain? (= I told you …)
بهت نگفته بودم که هوا بارانی خواهد بود؟
Don’t touch that! ~ Why shouldn’t I? (= I have a perfect right to.)
به آن دست نزن! ~چرا که نه؟
نوع دیگر سوال و ساختار سوالی echo question “سوال های پژواکی” است که همانطوری که از اسمش “اکو” پیداست، گویی فرد دارد آنها را تکرار می کند تا از درستی آن کاملا مطمئن شود.
You’re getting married?
داری ازدواج می کنی؟
I’m getting married. ~ You’re getting married?
دارم ازدواج می کنم ~ داری ازدواج می کنی؟
Just take a look at that. ~ Take a look at what?
فقط بهش نگاه بنداز ~ به چه چیزی نگاه کنم؟
She’s invited thirteen people to dinner. ~ She’s invited how many?
او سی نفر را برای شام دعوت کرده ست .~ او چند نفر را دعوت کرده؟
We’re going to Tierra del Fuego on holiday. ~ You’re going where?
ما تعطیلات به شهر تیرا دل فوئگو می رویم .کجا می روی؟
I’ve broken the gauge. ~ You’ve broken the what?
دریچه را شکستم. ~ چه چیزی را شکستی؟
She set fire to the garage. ~ She did what (to the garage)?
او پارکینگ را به آتش کشید. ~ او با گاراژ چه کار کرد؟
نوع دیگر ساختار سوالی تکرار کردن خود سوال است. برای مثال ما این کار را در زبان فارسی هم انجام می دهیم و وقتی کسی سوالی را می پرسد برای اینکه نسان دهیم آیا متوجه شده ایم یا نه دوباره آن را تکرار می کنیم.
Where are you going?~ Where am I going? Home. (not …where am I going? -…)
کجا می روی؟ کجا می روم؟ خانه.
What does he want?~ What does he want? Money, as usual. (not … What he wants?…)
او چه چیزی می خواهد؟ او چه می خواهد؟ طبق معمول همیشه پول.
Are you tired? ~ Am I tired? Of course not (not … Whether I’m tired? …)
خسته ای؟ خسته ام؟ البته که نه.
Do squirrels eat insects? Do squirrels eat insects? I’m not sure.
سنجاب حشره هم می خورد؟ سنجاب حشره می خورد؟ مطمئن نیستم.
مورد بعدی و ساختار بعدی جواب های کوتاه به سوالات است که باز هم حالت سوالی مطرح می شود و از آنها وقتی استفاده می کنیم که بخواهیم نشان دهیم حواسمان به طور کامل به گفت و گو یا مکالمه است.
It was a terrible party. ~ Was it? ~ Yes …
مهمانی افتضاحی بود؟ ~ بود واقعا؟ ~ بله.
We had a lovely holiday. ~ Did you? ~ Yes, we went…to Turkey and did many things
تعطیلات عالی داشتیم. ~ واقعا (داشتی)؟ ~ بله، ترکیه رفتیم و کارهای زیادی انجام دادیم.
I’ve got a headache. ~ Have you, dear? I’ll get you an aspirin.
سر درد دارم. ~ عزیزم واقعا داری؟ برایت آسپرین می آورم.
John likes that girl next door. ~ Oh, does he?
جان عاشق دختر همسایه است. ~ اره واقعا؟
I don’t understand. ~ Don’t you? I’m sorry.
متوجه نمی شوم. ~ نمی شوی؟ شرمنده ام.
نکته: سوال های منفی در جواب جملات خبری مثبت نشان دهنده تایید تاکیدی است.
It was a lovely concert. ~ Yes, wasn’t it? I did enjoy it.
کنسرت خوبی بود. ~ مگه نه؟ من واقعا لذت بردم.
She’s put on a lot of weight ~ Yes, hasn’t she?
او خیلی چاق شده است؟ ~ بله، واقعا.
مورد بعدی از موارد جالب در زبان انگلیسی است که question-word clauses “عبارات و جمله واره های سوالی” نام دارد اینگونه جملات هم به سوال و هم جواب اشاره و تاکید دارند و نقش مفعول فعل را هم بازی می کنند.
She wondered why he wasn’t wearing a coat.
او متعجب بود که چرا کتش را تنش نکرده است.
We need to decide where Ann’s going to sleep.
ما باید تصمیم بگیری که آنا کجا می خواهد بخوابد.
He told me when he was arriving, but I’ve forgotten.
او به من گفت که کی و چه موقعی می رسد اما من فراموش کردم.
She explained what the problem was.
او توضیح داد که مشکل دقیقا چه بود.
نکته: این عبارات نه تنها به عنوان مفعول بلکه فاعل، متمم یا قید هم عمل می کنند.
Who you invite is your business.
کسی که دعوت می کنی پای خودت هست.
A hot bath is what I need.
تنها چیزی که نیاز دارم یک حمام داغ است.
Where we stay doesn’t matter.
جایی که می مانیم مهم نیست.
This is how much I’ve done.
این مقداری است که انجام داده ام.
I’m surprised at how fast she can run.
از اینکه چقدر سریع می توتند بدود شگفت زده هستم.
You can eat it how you like. (very informal)
هر طوری دوست داری آن را بخور.
It’s your business who you invite.
به خودت ربط دارد که چه مسی را دعوت می کنی.
It doesn’t matter where we stay.
مهم نیست کجا می مانیم.
نکته: عبارات و جمله واره های سوالی اطلاعات بیشتری در مورد اسامی می دهند که در این حالت عبارات موصولی “relative clause” نامیده می شوند.
There’s that man who threw stones at your dog.
آنجا ,آن مردی است که به سگت سنگ پرت کرد.
The place where Mary works has just had a fire.
جایی مه مری کار می کند تازگی ها آتش گرفته است.
مورد و ساختار بعدی سوالی عبارات that-clauses هستند که بیشتر آنها را با افعال wish, think یا say می بینیم.
Who do you wish (that) you’d married, then?
آرزو داشتی با چه کسی ازدواج کرده بودی؟
How long do you think (that) we should wait?
چقدر فکر می کنی باید منتظر بمانیم؟
What did you say (that) you wanted for Christmas?
گفتی برای کریسمس چه هدیه ای می خواهی؟
نکته: اگر عبارات سوالی به فاعل اشاره کند، that حذف می شود.
Who do you think is outside? (not Who do you think that is outside?)
فکر می کنی چه کسی بیرون است؟
What do you suppose will happen now? (not What do you suppose that will happen now?)
گمان می کنی چه اتفاقی الان رخ خواهد داد؟
ساختار پر کاربرد بعدی سوال های question tags هستند که به “سوال ات پی پرسشی یو کوتاه تاکیدی” معروف هستند. این سوال های کوتاه در انتهای جملات ظاهر می شوند و همیشه حالت برعکس جمله اصلی هستند. برای مثال اگر جمله اصلی ما مثبت باشد، پی پرسش ما منفی است. نکته جالب ترجمه ای که در زبان فارسی وجود دارد این است که خوشبختانه همه پی پرسش ها “مگه نه” یا “واقعا” سوالی تعجبی ترجمه می شوند. به خاطر داشته باشید بیشتر آنها را برای گرفتن تاییدیه یا موافقت و یا باز کردن سر صحبت با یک فرد استفاده می کنیم تا اینکه واقعا بخواهیم سوالی بپرسیم.
That’s the postman, isn’t it?
اون پست چی هستش، مگه نه؟
You take sugar in tea, don’t you?
در چایت شکر می ریزی، مگه نه؟
They promised to repay us within six months, did they not? (formal)
آنها قول بازپرداخت را شش ماهه را به ما دادند، مگه نه؟
You’re the new secretary, aren’t you?
تو منشی جدید هستی، مگه نه؟
You’re not the new secretary, are you?
تو منشی جدید نیستی، هستی؟
It’s not warm, is it?
هوا گرم نیست، هستش؟
نکته مهم: در ساخت پی پرسش ها (tags) چیزی که مهم است و باید بدانید این است که اگر جمله اصلی فعل کمکی نظیر to be (am/is/are/hav/has) و یا افعال وجهی modal verbs :can/caould/may/should داشت، کار برای ساخت پی پرسش بسیار راحت است و در انتها فرم منفی آنها را به کار می بریم اما اگر فعل کمکی نداشت و زمان گرامر جمله حال ساده یا گذشته ساده بود باید دقت کنیم که در پی پرسشمان do و does و یا did منفی به کار ببریم.
She is late again ,isn’t she.
او دوباره دیر کرده است، مگه نه؟
You ‘ve never been abroad,have you?
تا حالا خارج نرفته ای، رفتی؟
She was sick again,wasn’t she?
او دوباره مریض بود، مگه نه؟
They can speak several languages ,can’t they?
آنها می توانند چندین زبان صحبت کنند، مگه نه؟
She shouldn’t be here, should she?
او نباید اینجا باشد، مگه نه؟
همانطور که می بینید تمام جملات بالا داری فعل کمکی هستند و به راحتی پی پرسش منفی و یا برعکس را با توجه به فعل کمکی یا وجهی به کار برده شده داریم.
اکنون به جملات زیر توجه کنید:
He speaks french ,doesn’t he?
او فرانسوی صحبت می کند، مگه نه؟
اینجا فعل اصلی ما speaks در حالت سوم شخص مفرد است حال ساده است و پی پرسش به کار رفته بر اساس حالت منفی حال ساده برای he کلمه doesn’t است.
و یا در مثال:
You really enjoyed the vacation, didn’t you?
فعل جمله ما enjoyed به صورت گذشته ساده به کار رفته و مجبوریم در پی پرسش didn’t بیاوریم.
نکته: پی پرسش جمله I am به صورت aren’t I است.
I am very serious ,aren’t I?
من خیلی جدی ام، مگه نه؟
نکته: پی پرسش جملاتی که شامل کلمات منفی نظیر never, no,nobody, hardly, scarecely و little هستند، مثبت است.
You never say what you’re thinking, do you? (not … don’t you?)
تو هرگز چیزی را که راجع بهش فکر می کنی، بیان نمی کنی، مگه نه؟
It’s no good, is it? (not … isn’t it?)
به هیچ دردی نمی خوره، مگه نه؟
It’s hardly rained at all this summer, has it?
به ندرت در تمام تابستان باران باریده، مگه نه؟
There’s little we can do about it, is there?
کار خاصی نمی توانیم در مورد آن انجام دهیم، می توانیم؟
It’s cold, isn’t it?
هوا سرد است، نیستش؟
نکته مهم: در هنگام صحبت کردن، معنی و منظور خودمان را به طور دقیق با تن و ریتم پی پرسش می توانیم بیان کنیم. اگر پی پرسش ما واقعا سوال باشد و ما از جواب مطمئن نباشیم، از تن خیزان (rising) و اگر پی پرسش ما برای باز کردن سر صحبت و یا ابراز هم عقیدگی با دیگران باشد تن ما افتان (falling) است.
The meeting’s at four o’clock, isn’t it?
جلسه ساعت 4 است، مگه نه؟ (تن خیزان برای سوال واقعی)
It’s a beautiful day, isn’t it?
روز زیبایی است، مگه نه؟ (تن افتان)
نکته: کاربرد دیگر پی پرسش ها ,برای درخواست کمک و یا اطلاعات از دیگران است.
You couldn’t lend me a pound, could you?
می توانی یک پوند بهم قرض بدی، نمی توانی؟
You haven’t seen my watch anywhere, have you?
ساعتم را هیچ کجا ندیدی، دیدی؟
نکته: پی پرسش جملات امری، won’t you است که حالت مودبانه از دبگران درخواست به انجام کاری با استفاده از آن می کنیم.
Come in, won’t you?
بیا داخل، بفرما؟
در این حالت از افعار وجهی نظیر Will/would/can/could you هم می توان استفاده کرد.
Give me a hand, will you?
کمکم کن، بدو؟
Open a window, would you?
لطفا پنجره را باز کن، خواهشن؟
نکته: در پی پرسش امری با can’t نشان دهنده عدم شکیبایی و صبر کم است.
Shut up, can’t you?
خفه شو، میشه؟
نکته: بعد از امری منفی از will you استفاده می کنیم.
Don’t forget, will you?
فراموش نکن، باشه؟
نکته: پی پرسش جملات با let’s عبارت shall we است.
Let’s have a party, shall we?
بریم جشن بگیریم، باشه؟
نکته: there می تواند فاعل پی پرسش ما باشد.
There’s something wrong, isn’t there?
یک جای کار می لنگد، مگه نه؟
There weren’t any problems, were there?
مشکلی وجود نداشت، داشت؟
نکته: اگر بعد از there’s فاعل جمع داشته باشیم، در پی پرسش باید aren’t there بیاوریم.
There’s some more chairs upstairs, aren’t there?
صندلی های بیشتری طبقه بالا هستند، نیستند؟
نکته: در پی پرسش جملات با nothing و everything از it استفاده می کنیم.
Nothing can happen, can it?
هیچ چیز نمی تواند اتفاق بیفتد، می تواند؟
نکته: در پی پرسش جملات دارای nobody, somebody و everybody از they استفاده می کنیم.
Nobody phoned, did they?
هیچ کس زنگ نزد، زدش؟
Somebody wanted a drink, didn’t they?
یک نفر نوشیدنی می خواست، مگه نه؟
نکته: دقت کنید که خیلی از جاها و در بسیاری از جملات دو فعل have وdo کمی نیستد و با معنی اصلی خود “داشتن” و “انجام دادن” ظاهر می شوند و در نتیجه باید در پی پرسش آنها دقت کنیم که چه چیزی به کار می بریم.
Your father has a bad back hasn’t/doesn’t he?
پدرت کمر درد بدی دارد، مگه نه؟
نکته: تا اینجا در تمام مثال های بالا دیدیم که همه پی پرسش ها برعکس جملات اصلی بودند برای مثال اگر جمله ما مثبت بود پی پرسش ما منفی و بالعکس. اکنون با مدل دیگری از پی پرسش آشنا می شویم که از لحاظ گرامری همسو با جمله اصلی خود است.
برای مثال اگر جمله اصلی مثبت باشد، پی پرسش آن هم مثبت و بالعکس. کاربرد این گونه پی پرسش ها برای بیان و نشان دادن علاقه، سورپرایز، نگرانی و … است.
you’re getting married, are you? How nice!
داری ازدواج می کنی، مگه نه؟ چه خوب.
So she thinks she’s going to become a doctor, does she? Well, well.
خب او می خواهد دکتر شود، مگه نه؟ خوب است.
You think you’re funny, do you?
فکر می کنی با مزه ای، مگه نه؟
Your mother’s at home, is she?
مادرت خانه است، مگه نه؟
This is the last bus, is it?
این آخرین اتوبوس است، مگه نه؟
You can eat shellfish, can you?
می توانی صدف بخوری، مگه نه؟
نکته: از ساختار I’ll … shall I برای بیان پیشنهاد استفاده می کنیم.
I’ll hold that for you, shall I?
آنرا برایت نگه خواهم داشت، می خواهی؟
نکته: پی پرسش منفی همسو با جمله اصلی، کاربردی نسبتا پرخاشگرانه و غیر دوستانه دارد.
I see. You don’t like my cooking don’t you?
می بینم که از کتم خوشت نمی آید، مگه نه؟
نکته: در حالت محاوره ای، در بسیاری از جملات شاهد کاربرد ellipsis (کاهش جملات) هستیم بدین صورت که از خود جمله اصلی پیداست که به چه چیزی داریم اشاره می کنیم و دیگر یافتن جواب و عبارت مناسب در پی پرسش، کاری بیهوده است.
Nice day, isn’t it?
روز خوبی است، مگه نه؟
همانطور که می بینید در جمله اصلی به جای استفاده it is a nice day از nice day خالی استفاده کرده ایم.
(She was) talking to my husband, was she?
داشت با همسرم صحبت نی کرد، مگه نه؟
این بود از انواع ساختار سوالی در زبان انگلیسی که امیدوارم به خوبی یاد گرفته باشید. اگر سوالی در مورد این موضوع دارید، حتما از بخش نظرات همین مطلب با ما در میان بگذارید. راستی برای یادگیری کامل زبان انگلیسی می توانید در کلاس های آموزش آنلاین زبان انگلیسی فرالن شرکت کنید. اطلاعات بیشتر در صفحه مربوط به این زبان در سایت قرار دارد.
دیدگاهتان را بنویسید